تهران- ایرنا- ضعف و فقدان تئوریکِ فعالیت‌های کارگری در ایران مشکلات آنان را پیچیده‌تر کرده است. به گفته «حمید حاج اسماعیلی» فعال حوزه کارگری، حضور فریبرز رئیس‌دانا در این حوزه از این بابت که اقتصاددان و تحصیل‌کرده بود و در بخش‌های کارگری ورود پیدا می‌کرد و به دفاع می‌پرداخت، غنیمت بود.

اداره کل پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند.

در همین ارتباط، در گزارشی پژوهشی با عنوان «خان‌زاده‌ای اقتصاددان که فکر و ذکرش عدالت برای فرودستان بود»، زندگی و دیدگاه های علمی فریبرز رئیس‌دانا مورد بررسی قرار گرفته است.

پژوهشگر ایرنا در گفتگو با «حمید حاج اسماعیلی» فعال حوزه کارگری به بررسی دیدگاه‌های رئیس‌ دانا -که در واپسین روزهای سال ۹۸ درگذشت- پرداخته که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

حمید حاج اسماعیلی فعال حوزه کارگری

حضور رئیس‌دانا در بخش‌های کارگری غنیمت بود

رئیس‌دانا در فعالیت‌های انجمن‌ها و سندیکاهای کارگری دیدگاه‌های خوبی بیان می‌کرد و به استقلال تشکل‌های کارگری اعتقاد داشت. او می‌خواست که کارگران تشکل‌های قوی و ابزاری موثر برای چانه‌زنی داشته باشند

حاج اسماعیلی حضور رئیس‌دانا در دو دهه گذشته در حوزه کارگری را غنمیت می‌شمارد و می‌گوید: کمتر استاد دانشگاهی در حوزه اقتصاد بوده که وارد مباحث و مشکلات تئوریک و فکری کارگری شده باشد آن گونه که رئیس‌دانا ورود می‌کرد. یکی از مشکلات اصلی و اساسی کارگری در ایران هم همین ضعف و فقدان تئوریک فعالیت‌های کارگری در کشور است که مشکلات کارگران را پیچیده‌تر کرده است. قطعاً حضور رئیس‌دانا را از این بابت که اقتصاددان و تحصیل‌کرده بود و در بخش‌های کارگری ورود پیدا می‌کرد و به دفاع می‌پرداخت، می‌بایست به فال نیک گرفت.

این فعال حوزه کارگری در ادامه توضیح می‌دهد: از گذشته به صورت سنتی در حوزه کارگری گرایش‌های فکری، سیاسی و اقتصادی عمدتاً‌ چپ‌گرایانه بوده است و شاید اتحادیه‌های کارگری در دنیا هم به لحاظ تغذیه فکری ریشه‌های سوسیالیستی داشته‌اند که رئیس‌دانا هم در همین حوزه فکر می‌کرد.

رئیس‌دانا و مساله توزیع منابع با توجه به نیاز کارگران

حاج اسماعیلی به استانداردهای زندگی کارگران اشاره می‌کند و بیان می‌دارد: در شرایط فعلی در جهان، استانداردهای حقوق کار از طریق سازمان بین‌المللی کار نهادینه شده و تقریباً بخش زیادی از حقوق کار کاملاً شفاف شده و برای کشور ما هم که سابقه‌ای دیرینه در عضویت سازمان بین‌المللی کار دارد، عمده استانداردها، کنوانسیون‌ها و مقاوله‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار به عنوان دستاوردهای حقوق کار به دست آمده و در کشور ما مورد تایید است. البته ما هنوز بخشی از این‌ها را نپذیرفته‌ایم و به لحاظ اجرا کوتاهی‌ها و ضعف‌هایی وجود دارد اما ایران جزء اعضای قدیمی سازمان بین‌المللی کار است و تعداد زیادی از استانداردها در ایران پذیرفته شده و اجرا می‌شود اگرچه با شدت و ضعف‌هایی همراه است.

وی یکی از محورهای مهم مورد توجه رئیس‌دانا را تقویت بنیه معیشتی کارگران می‌داند و خاطرنشان می‌کند: به دلیل اینکه کارگران جزء طبقه پایین هستند و کمتر از مزایای دولتی برخوردارند، رئیس‌دانا در چنین بخش‌هایی تلاش‌های زیادی کرد. چون توزیع منابع در کشور ما هنوز عادلانه نیست، اولین طبقه‌ای که در ایران رنج می‌کشند و دچار مشکلند، همین کارگران هستند که وجود رئیس‌دانا در چنین بخش‌هایی یک موهبت بود و می‌توانست کمک کند که در بخش توزیع منابع دولت را وادار کند که به کارگران توجه داشته باشد.

دکتر فریبرز رئیس دانا

رئیس‌دانا دولت را مسئول حمایت‌های موثر در بخش کارگری می‌دانست. این نظریه الان منسوخ شده و ما الان می‌بینیم که در کشورهای توسعه یافته، اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری قوی هستند و خودشان با دولت و کارفرمایان وارد مذاکره می‌شوند

این فعال حوزه کارگری بیان می‌دارد: رئیس‌دانا در فعالیت‌های انجمن‌ها و سندیکاهای کارگری دیدگاه‌های خوبی بیان می‌کرد و به استقلال تشکل‌های کارگری اعتقاد داشت. او می‌خواست که کارگران تشکل‌های قوی به لحاظ فعالیت داشته باشند تا بتواند ابزاری برای چانه‌زنی داشته باشند که این این موارد الان جزء حقوق شناخته شده قوانین بین المللی کار است و حتماً کارگران می‌بایست این فرصت را برای فعالیت آزادانه داشته باشند. خوشبختانه اصل ۲۶ قانون اساسی ایران این راهکار را برای فعالیت‌های و مدنی تایید کرده و در قانون اساسی لحاظ شده است.

تفاوت دیدگاه‌ها درباره مسئولان دولت در قبال کارگران

حاج اسماعیلی به تفاوت دیدگاه‌های خود با دیدگاه‌های رئیس‌دانا می‌پردازد و می‌گوید: گرایش تئوریک رئیس‌دانا عمدتاً چپ‌گرایی و انشعاب از همان روش‌های سوسیالیستی بود که دولت را مسئول انجام و حمایت‌های موثر در بخش کارگری می‌دانست. این نظریه الان منسوخ شده و ما الان می‌بینیم که در کشورهای توسعه یافته که عمدتاً کشورهای سرمایه‌داری هستند و اقتصاد دولتی در آنجا اقتصاد گسترده‌ای نیست، اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری قوی هستند، خودشان با دولت و کارفرمایان وارد مذاکره می‌شوند و حقوق کارگران را پیگیری می‌کنند. پس اگر ما فکر کنیم که می‌توان دولت‌ها که الان عمده کارشان سیاست‌گذاری است، را مجبور کرد که با فعالیت‌های صنفی و مدنی درگیر باشند، اصلاً کارساز نیست و در شرایط فعلی منسوخ شده و نمی‌تواند به کارگران کمک کند.

این فعال حوزه کارگری در پایان یادآور می‌شود: ما باید تلاش کنیم که حوزه‌های کارگری خودشان مسئولیت قبول کنند، به همان نحو که در بخش‌های اجتماعی معتقد هستیم که این نهادها می‌توانند قدرتمند باشند و بخش زیادی از مشکلات اجتماعی را برای کشورها حل کنند و یکی از دستاوردهای بزرگ جوامع لیبرال همین بحث مشارکت مردم است که در کنار دولت مسئولیت‌ها را قبول می‌کنند و برای رفع مشکلات مدنی نقش‌آفرینی می‌کنند. بنابراین دیدگاه‌های رئیس‌دانا که معتقد بود دولت باید برای مشکلات کارگران تلاش کند مورد نظر من نیست زیرا چنین روشی قادر به دستیابی نیست و ما باید تلاش کنیم زمینه‌های قانونی فعالیت کارگران را نهادینه کنیم که چنین کاری با آموزش و فرهنگ‌سازی انجام می‌شود. ما اگر بتوانیم افرادی مانند رئیس‌دانا که در اواخر عمر خود به طور جدی مخصوصاً در دانشگاه در بخش‌های کارگری وارد شد، در بخش آموزش وارد کنیم می‌توانیم فرهنگ‌سازی را نیز ارتقاء دهیم که نهایتاً برآیندهای ملی برای کشور خواهد داشت.