به گزارش خبرنگار ایرنا در فاصله ۲۰ کیلومتری جنوب مشگین شهر در استان اردبیل و دامنههای سبلان، درهای عمیق محصور با صخرههای بزرگ و کوچک وجود دارد و رودخانه خیاوچایی همچون اشک چشم کوهساران از لابلای آن فریادکنان میگذرد.
به جهنم دره، شیطان دره نیز گفته میشود اما به همان اندازه که در ورود به این دره، صخرههای خشک و خشن معنی و مفهوم همان اسمها را تداعی میکند، طراوت و ترنم رودخانه خلاف آن را ثابت میکند و شاید همین نغمه سرایی رودخانه باعث میشود که پویندگان طبیعت دامنه سبلان و علاقه مندان به حیات وحش، سرمست آواز رود شده و بی خیال مشکلات احتمالی، مسیر دره را میپیمایند.
راه جهنم دره از مسیر روستای موئیل مشکین شهر میگذرد و به گفته اهالی این روستا، بجز در فصل زمستان که به علت برودت شدید هوا قندیلهای یخی در دو طرف رود از درهها و صخرهها آویزان میشود، مسیر ورود به دره از روستا تا انتها در بهار و تابستان بسیار تماشایی و جذاب است.
وجه تسمیه و طبیعت جهنم دره
ریش سفیدان روستای موئیل مشگینشهر میگویند که هرکسی نمیتوانند وارد جهنم دره شود و رفتن تا انتهای آن به خاطر فراز و فرود بسیار، سستی خاک زیر پا در برخی مسیرها، جریان کند و تند آب رودخانه و صخرههایی که مانع میشوند، بخصوص برای افراد عادی آسان نیست.
آنها به گردشگرانی که برای رفتن به جهنم دره به روستای موئیل میآیند پیشنهاد میکنند که فقط کوهنوردان حرفه ای و حداقل با تجربه وارد این معرکه شوند و افراد عادی، با صرف داشتن علاقه به کوهستان و درههای پر پیچ و خم، این زحمت را به جان نخرند و خود را به دشواری نیاندازند.
روزگاری نه چندان دور، جهنم دره محل گذر اسبها و گلههای عشایر منطقه بوده است و اکنون نیز گهگاه این مسیر صعب العبور، به همین منظور مورد استفاده قرار میگیرد اما بیشک، عشایر سختکوش و پربرکت دامنههای سبلان سرفراز، نخستین کسانی بوده اند که جهنم دره را شناخته و پی به بهشت پنهان در آن برده اند.
بزرگان عشایر میگویند که هنوز هم ایلات و قبایل عشایر برای رفتن به ییلاقهای مرتفع مانند آیقار، تندیرلی و هازامیغ از درههای سبلان و بخصوص امتداد ۱۳ کیلومتری جهنم دره عبور میکنند و آهنگ زنگوله شتران و صدای گَلههایشان در سینه کوهها و صخرهها می افتد و میپیچد.
کوهنوردان را میتوان دومین گروه انسانی برشمرد که برای صعود به قلههای کسری، هرم و جنوارداغ (کوه گرگ) سبلان از این حوالی عبور میکنند و شاید یکی از بخشهای لذتبخش و تسکین دهنده مسیر جهنم دره، چشمههای آب گرم متعدد مسیر باشد که به مدد حرارت اعماق سبلان از دامنههای آن میجوشد.
رودخانه خیاوچای یا به اصطلاح محلی (خیوچای) با طول ۵۰ کیلومتر به عنوان یکی از سرشاخههای مهم رودخانه قرهسو پس از گذر از کوههای هزارمیخ، آیی قاری و دلی آلی جنوار داغی، به دره عریض و طویل روستای موئیل میریزد و پس از عبور از جهنمدره به قرهسو میپیوندد و در تامین آب شرب روستاهای مجاور نقش بسزایی دارد.
آبشار زیبای گورگور نیز که علاقه مندان به عکسبرداری و تصویربرداری و سلفی بگیران با دل و جرات را به خود جلب میکند، در مسیر همان رودخانه و نقطه تلاقی آن با بلندیهای دره قرار گرفته و این رودخانه، مهمترین زیستگاه قزلآلاهای خالقرمز در استان اردبیل است.
حیات وحش جهنم دره
جهنم دره طبیعتی بکر و دست نخورده دارد و انسان، هنگام قدم زدن در طبیعت آن تصور میکند در وسط نقاشی پر آب و رنگ حضور دارد که از همه سو تحت تاثیر رنگهای متنوع قرار گرفته است و این دره بهشتی و جهنمی از نظر حیات وحش نیز تنوع خاصی دارد.
بر اساس بررسیها و مشاهدات محیط بانان استان اردبیل، جهنم دره زیستگاه دائمی حیواناتی از قبیل قوچ و میش، آهو، خرس قهوهای و خاکستری، گراز، بز سفید طوقدار، کفتار و پرندگانی همچون عقاب و شاهین است و ماموران محیط زیست انتظار دارند علاقهمندان به طبیعت و کوهنوردان، در حین استفاده از زیباییهای جهنم دره، حریم حیات وحش و آرامش آنها را نیز در نظر داشته باشند و از افروخته ماندن آتش و رها کردن زباله در دشتها و کوهستانهای آن اجتناب کنند.
برو به جهنم!
این عبارت یا جمله پرسشی "کدام جهنم دره بودی" را بسیار شنیده ایم و نقل قولهایی نیز درباره کسانی که به انتهای جهنم دره مشگین شهر رفته و بازنگشته اند وجود دارد اما شاید مدرکی برای اثبات این ادعا وجود نداشته باشد و بیشتر برگرفته از طبیعت تا حدودی خشن و دشوار همان دره است که این ذهنیت را در اذهان ایجاد کرده است.
در شهرستان خوی استان آذربایجان غربی نیز دره ای با همین نام وجود دارد؛ بنابراین نام جهنم دره بیش از آنچه معرف محتوا و ماهیت آن باشد، نمایانگر ظاهر زیبا و سخت آن است وگرنه عامل خاصی انسان را در محدودههای آن تهدید نمیکند.
اما هر چه باشد، شهرت اردبیل در کنار عسل و صنایع دستی و اماکن دیدنی و تاریخی اش، به سردسیر بودن این استان است و جهنم دره نیز به خاطر زمستانهای سرد، قندیلهای یخی را به نمایش میگذارد و بهترین وقت سفر به آن، فصلهای بهار و تابستان است.
به گفته ساکنان اطراف جهنم دره، پاییز این منطقه انباشته از مهم غلیظ و سخت گذر است به نحوی که چند قدم بیشتر دیده نمیشود و در اوایل بهار نیز برخی نقاط آن پوشیده از یخ است و از اینرو زمین لغزنده و کوهساران مِه گرفته شاید چنگی به دل گردشگران نزند و در چنین شرایطی به وجود راهنمایان و بومیها نیاز خواهد بود.
هر چه باشد این تضادی که بین قندیلهای یخی آویزان از صخرهها در زمستان و در کنار آن آب گرمهای جوشان از دل برخی صخرهها وجود دارد، معنای بهشت و جهنم را تداعی میکند و این سوژه دلربا هم برای نقاشان و تصویربرداران و هم برای طبیعت گردان و شاعران ارزش دیدن دارد، حتی اگر ریزه سنگی در کفشی وارد شود و خاری به پایی بخلد.
گزارش از عیسی پاشاپور