تهران- ایرنا- ۱۴۰۱ برای امیر قلعه‌نویی سال بازگشت به نیمکت تیم ملی پس از ۱۶ سال بود تا او پس از برکناری در سال ۸۵ این بار فرصتی برای اعاده حیثیت پیدا کند.

به گزارش ایرنا، «من بچه نازی آبادم. ما نازی‌آبادی‌ها عادت نداریم کم بیاوریم.» دیالوگ مشهور امیر قلعه‌نویی را اهالی فوتبال فراموش نکرده‌اند، مربی ای که سال ۱۴۰۱ برای او با نشستن دوباره روی نیمکت تیم ملی به پایان رسید. پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ برتر که حالا این فرصت را پیدا کرده است تا در حالی که پخته‌تر از ۱۶ سال قبل شده است، بتواند این بار خاطره بهتری را از خودش در تیم ملی ثبت کند.

پرده اول؛ برکناری بدون حتی یک باخت!

ابتدای داستان قلعه‌نویی و تیم ملی مرداد ۸۵ بود، ۱۶ سال پیش، روزهایی که تیم ملی فوتبال با حاشیه‌های فراوان از جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان بازگشته بود، از برکناری دادکان توسط محمود احمدی نژاد که به تعلیق فوتبال ایران انجامید گرفته تا دو دوستگی در تیم ملی که اوج آن اختلاف علی دایی با مهدی مهدوی کیا و علی کریمی بود، به طوری که دایی سال‌ها بعد در مصاحبه ای در این باره گفت:« در چشمان من نگاه می‌کردند و به من پاس نمی‌دادند.»

در چنین اوضاع و احوالی، کمیته انتقالی که مدیریت فدراسیون فوتبال را بر عهده داشت، برای هدایت تیم ملی به نام امیر قلعه‌نویی رسید، مربی‌ای که توانسته بود آن روزها استقلال را قهرمان پنجمین دوره لیگ برتر کند. قلعه‌نویی سال‌ها بعد درباره قبول پیشنهاد تیم ملی در آن شرایط گفته بود: « آقای کیومرث هاشمی یک روز به من زنگ زد گفت بیا فلان جا؛ هم سرپرست فدراسیون و هم معاون سازمان آنجا بودند و گفتند ما به این نتیجه رسیدیم که شما به تیم ملی بیایید. گفتم من بعد از سه سال با استقلال قهرمان شدم و می‌خواهم با استقلال پیش بروم و اجازه بدهید در شرایط بهتری بیایم. گفتند بیا کمک کن. گفتم آقای هاشمی، کمک کردن با برنامه تفاوت دارد؛ من اگر قرار است بیایم باید یک برنامه سه ساله داشته باشم. به یک مربی باید از این جام جهانی تا جام جهانی بعدی وقت بدهند؛ گفتم اگر به من چهار سال وقت بدهید یک تیم ملی درست می‌کنم که رفتن به جام جهانی آسان باشد که نگذاشتند.»

سرمربی قهرمان لیگ برتر روی نیمکت تیم ملی نشست تا یک تیم فروپاشیده و بازیکنانی که دیگر اختلافشان علنی شده بود را برای شرکت در جام ملت‌های ۲۰۰۷ مالزی آماده کند.

تیم ملی در انتخابی جام ملت‌ها با کره جنوبی، سوریه و چین تایپه همگروه شده بود، توانست با ۴ برد و ۲ تساوی به همراه کره راهی مرحله نهایی شود.در جام ملت‌های ۲۰۰۷ تیم ملی با قلعه‌نویی مرحله گروهی را با برد ۲ بر صفر برابر مالزی و ۲ بر یک مقابل ازبکستان و تساوی ۲- ۲ برابر چین تمام کرد و به یک چهارم نهایی صعود کرد. در این مرحله کره جنوبی رقیب ایران بود، تیمی که در مرحله انتخابی جام ملت‌ها، تیم ملی با قلعه‌نویی توانسته بود یک مساوی و یک برد مقابل این تیم کسب کند. تساوی یک – یک در سئول و پیروزی ۲ بر صفر در تهران، نتیجه شاگردان قلعه‌نویی برابر کره جنوبی در مرحله انتخابی بود.

حالا این بار امیر قلعه‌نویی باید برای سومین بار تیم ملی را در کمتر از ۶ ماه این بار در یک چهارم نهایی جام ملت‌ها آماده رویارویی با کره جنوبی می‌کرد، مسابقه‌ای که در وقت‌های قانونی و اضافه با تساوی بدون گل به پایان رسید و کره‌ای‌ها در ضربات پنالتی توانستند تیم کشورمان را شکست دهند و راهی نیمه نهایی شوند و تیم ملی به تهران برگردد.قلعه‌نویی پس از حذف ایران از جام ملت‌ها، از تیم ملی برکنار شد و تا جضورش روی نیمکت تیم ملی به یک سال هم نرسد و پرونده اولین حضور او روی نیمکت تیم ملی بسته شود.

پرده دوم؛ محاکمه در تلویزیون

انتقادهای بی‌سابقه از عملکرد تیم ملی با قلعه‌نویی در جام ملت‌های ۲۰۰۷ آن هم در شرایطی که تیم کشورمان در ضربات پنالتی حذف شده بود، سبب شد تا این مربی در سال‌های اخیر همواره نسبت به رویکردی که مسئولان فدراسیون و رسانه‌ها نسبت به او داشتند، دل پری داشته باشد.

اوج این انتقادها در برنامه نود پس از حذف از جام ملت‌ها بود که قلعه‌نویی به عنوان مهمان برنامه روبروی امیرحاج رضایی و بیژن ذوالفقارنسب به عنوان کارشناس منتقد قرار گرفت و به گفته خودش به صورت بی رحمانه‌ای مورد نقد قرار گرفت، برنامه ای که او از آن به عنوان یک جلسه «دادگاه» نام برد و هر زمان بحث زمان حضورش در تیم ملی پیش کشیده می‌شد، سفره دلش را باز می‌کرد و از آن روزها و آن برنامه به عنوان یکی از تلخ‌ترین روزها یاد می کرد. به خصوص که در ادامه تیم ملی با کارلوس کی‌روش در همان مرحله حذف شد اما برخوردی که با قلعه‌نویی شد با مربیان خارجی نشد.

قلعه‌نویی در مصاحبه‌هایی که در سال‌های اخیر داشته بارها به اتفاقات سال ۸۵ و برکناری‌اش اشاره کرده است و گفته است:« چطور می‌شود در بدترین شرایط تاریخ فوتبال یک مربی با پنالتی حذف و دادگاهی شود و هشت سال بعد مربی با همین نتیجه، با همه امکانات و حتی حمایت رئیس جمهور وقت، قهرمان ملی شود؟ ...پشت کی‌روش یک ایران بود و پشت من بدترین شرایط فوتبال ایران بود. چه بلایی سر من آوردند و چقدر من را دادگاهی کردند. به فراکسیون ورزش بردند، ۱۰ کارشناس آنجا آمد. من فکر کردم اتفاقی افتاده، جنایتی کرده‌ام. هم دادگاه رفتم هم به تلویزیون بردند... با همه این مشکلات، در مرحله یک چهارم نهایی بازی خیلی خوبی ارائه کردیم و با ضربات پنالتی حذف شدیم. آقایان هشت سال بعد وقتی تیم ملی در همان مرحله حذف شد، دوستان خود را قهرمان ملی کردند و من شدم خائن. به گروه و برنامه ما ظلم شد. ...آقای کی‌روش با آن همه پشتیبان به عراق در پنالتی می‌بازد و قهرمان ملی می‌شود اما ما انگار جنایتکار بودیم. اینها حب و بغضی است که در ایران وجود دارد. من می‌گویم ایرانی را باور کنید؛ ایرانی اگر بستر برایش آماده باشد از نظر هوش و استعداد جزو پنج تای دنیا است اما بستر آماده نیست. افسوس من این‌ها بود.»

پرده سوم؛ منتفی شدن بازگشت در دقیقه ۹۰

۱۳ سال پس از برکناری از تیم ملی بار دیگر قلعه‌نویی در بهمن ۹۸ این شانس را پیدا کرد که دوباره روی نیمکت تیم ملی بنشیند. قلعه‌نویی که آن روزها سرمربی سپاهان بود، در یک قدمی بازگشت به نیمکت تیم ملی قرار گرفت، نتایج ضعیف تیم ملی با مارک ویلموتس که با دو شکست متوالی برابر بحرین و عراق، تیم کشورمان را در آستانه حذف از همان مرحله اول انتخابی جام‌جهانی قرار داده بود، سبب شد تا پس از فسخ قرارداد سرمربی بلژیکی و همچنین عدم توافق با برانکو، قلعه‌نویی به جدی‌ترین گزینه فدراسیون فوتبال تبدیل شود.

در حالی که بازگشت دوباره قلعه‌نویی به نیمکت تیم ملی در مراحل پایانی بود، مخالفت باشگاه سپاهان سبب شد تا پرونده حضور او در تیم ملی بسته شود. قلعه‌نویی درباره پیشنهاد تیم ملی گفته بود:«فدراسیون برای تیم ملی یک بار با من صحبت کرد و با من جلسه گذاشت. این را بدانید که افتخار مجموعه سپاهان است که تا یک سال و نیم گذشته، مربی‌اش کاندید تیم ملی است. من هم در جواب تیم ملی گفتم، گزینه اول و دوم و سوم من سپاهان است. البته شما هم می‌دانید تیم ملی شرایطش فرق می‌کند و من به آن‌ها گفتم که باید نظر مجموعه سپاهان را هم بپرسید و ‌آن‌ها هم حرفه‌ای گری خود را انجام دادند. من نظر شخصی خود را در این رابطه گفتم و همه فکر و ذهنم سپاهان بوده است.»

مسعود تابش مدیرعامل وقت سپاهان هم آب پاکی را روی دست فدراسیون فوتبال ریخت:«مدیران باشگاه سپاهان اعم از من و دیگر اعضای هیات مدیره صد درصد مخالفیم. مردم هم نگرانند و حق دارند. با توجه به اینکه اولویت قلعه‌نویی سپاهان است و با ما قرارداد دارد و باشگاه هم مایل به جداییش نیست، خودش باید تصمیم بگیرد و یک کلمه به فدراسیون بگوید نه.»

پس از مخالفت سپاهان، دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد تا همچنان مرد اول نیمکت تیم ملی یک مربی خارجی باشد.

پرده چهارم؛ بازگشت پس از ۱۶ سال

اسفند ۱۴۰۱ شروع دوباره داستان قلعه‌نویی و تیم ملی بود، مشکلات مالی برای جذب مربی خارجی و شکست خوردن مذاکرات با مربیان خارجی که جدی‌ترین آن فلیکس سانچز بود، باعث شد بازگشت مربی ایرانی به نیمکت تیم ملی کلید بخورد.

امیر قلعه‌نویی، جواد نکونام، فرهاد مجیدی، حسین فرکی، حمید مطهری، مهدی تارتار و ساکت الهامی مربیانی داخلی بودند که فدراسیون برای هدایت تیم ملی از آنها برنامه خواست. در این بین قلعه‌نویی اصلی ترین گزینه بود. با این حال او ۶ اسفند در انتقاد به رویکرد فدراسیون فوتبال در نحوه مذاکره با مربیان ایرانی، از هدایت تیم ملی انصراف داد.

او در یک متن اینستاگرامی نوشت:«از اظهار لطف و ابراز نظرهایتان ممنونم خوشحالم که همیشه فرصتی بوده برای خدمت به شما. این بزرگترین نعمتی است که خدا در اختیار ما قرار داده و اگر لیاقتش را داشته باشیم در آینده هم چنین خواهد بود. با این حال با توجه به شرایط موجود بحث سرمربیگری در تیم ملی را به دیگر دوستان واگذار می‌کنم و از این مسئله انصراف می‌دهم.

البته همانند دوره پیشین که افتخار هدایت تیم ملی نصیبم شده بود، برنامه مدونی را با مشورت دوستان متخصص آماده کرده بودم که در آینده و در صورت لزوم در اختیار مردم قرار خواهم داد. با در نظر گرفتن این موضوع که نام برخی از همکاران خوبم از جمله یحیی گل محمدی، محمد ربیعی و مجتبی حسینی در فهرست فدراسیون خالی بود، امیدوارم تیم ملی دوباره به شرایط خوب و امیدوار کننده بازگردد.»

دو هفته بعد از نامه انصراف اما وقتی که مذاکرات فدراسیون با سانچز اسپانیایی به بن بست خورد، قلعه‌نویی دوباره تبدیل به گزینه اصلی فدراسیون شد و با وجود انصراف دوباره پای میز مذاکره با مهدی تاج نشست. سرانجام ۲۱ اسفند بود که قلعه‌نویی به صورت رسمی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد تا پس از ۱۶ سال «بچه نازی آباد» روی نیمکت تیم ملی بنشیند، مربی‌ای که می گوید« بچه نازی آباد کم نمی آورد» و حالا برای جبران اتفاقات سال ۸۵ مصمم‌تر از همیشه شده است.

برچسب‌ها