به گزارش خبرنگار ایرنا، بر اساس آمارهای رسمی روزانه بیش از ۵۸ هزار تن زباله در نقاط مختلف ایران تولید میشود که نزدیک به هفت هزار تن آن مربوط به گیلان، مازندران، گلستان و اردبیل است، ولی برآوردها از افزایش ۲ تا ۳ برابری تولید زباله در مناسبتهایی مانند نوروز و تعطیلات تابستانی در استانهای گردشگرپذیر شمال کشور حکایت دارد.
بحث زباله و مدیریت پسماند البته از سالها پیش به یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی شهرها و روستاهای کشور تبدیل شده اما در نقاطی مانند گیلان به واسطه وجود جمعیت شناور قابل توجه در فصلهای مختلف به علت گردشگرپذیر بودن، از شدت و حساسیت بیشتری برخوردار است.
دستگاههای ذیربط اذعان میکنند روزانه نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ تن زباله تنها در گیلان تولید میشود و کلانشهر رشت بیشترین سهم را از زبالههای تولیدی این استان دارد که البته در اوج فصل گردشگری (که نوروز امسال تاکنون به بیش از ۹ میلیون نفر رسیده) پس از جمعآوری، حجم قابل توجهی از زباله از عادی و صنعتی در طی ۴۰ سالگذشته برای دفن به خطه جنگلی سرسبز سراوان انتقال مییافتوامروز کوهی بهارتفاع ۱۰۰ متر از زباله شکل گرفته است.
این موضوع البته محدود به رشت نیست و آستارا که حدود ۵۰ هزار نفر جمعیت ساکن داشته و نوروز امسال میزبان بیش از ۸۰۰ هزار نفر مسافر بوده، حجم زباله تولید شده در مرکز این شهرستان در تعطیلات نوروزی روزانه از حدود ۱۰۰ تن به بیش از ۱۵۰ تن رسیده است و در کنار پاکبانان شرکتی، تعدادی نیروی روزمزد هم برای جمعآوری زباله در این روزها بهکار گرفته شدند.
پسماندهای آستارا که در غربیترین نقطه گیلان واقع شده است، بدون جداسازی در مبدا پس از جمعآوری توسط نیروهای خدمات شهری در محل دفن زباله ۱۷ هکتاری داداشآباد تجمیع میشود و در مجموع ۲۶ مرکز دفن رسمی زباله به وسعت ۱۵۰ هکتار در این استان هست که با وجود مواجه بودن با مشکلات و معضلات متعدد روزانه یک هزار و ۶۰۰ تن زباله را در بر میگیرند.
اعمال نشدن مدیریت مناسب در بحث پسماند با اضافه شدن زبالههای جمعیت شناور به ژرفای این چالش زیست محیطی میافزاید و موجب شدت یافتن اثرهای مستقیم و غیرمستقیم آن بر منابع طبیعی نوار شمالی کشور در خطه گیلان میشود منابعی که در تلاقی کوه، دشت، جنگل، جلگه و دریا منظرههای بیبدیلی خلق کرده و به عامل اصلی گردشگرپذیری این خطه تبدیل شده است.
این مساله اما تنها یک بخش از ماجرای معضل مدیریت پسماند در گیلان بوده و با گذشت ۱۲ روز از سال جدید و حجم بالای رفت و آمد خودروهای مسافران نوروزی در جادهها، شرایط اسفباری بر مسیرهای ارتباطی سرسبز و زیبای شرق تا غرب این استان نیز حاکم شده است.
هرچند نیروهای راهداری، شهرداریها، بخشداریها و دهیاریها پیش از آغاز سفرهای نوروزی نسبت به پاکسازی ورودی شهرها، روستاها، نوار ساحلی، نقاط گردشگرپذیر و حاشیهها جادهها اقدام کردند تا میزبانی شایستهای از مهمانان داشته باشند، اما همه چیز پس از روز دوم به وضعیتی بدتر از قبل بازگشت.
پرتاب کردن زبالهها در حاشیهها راهها به وسیله سرنشینان خودروهای در حال حرکت و رهاسازی پسماندها توسط مسافران در محلهای استراحت و اسکان موقت شرایط را به گونهای رقم زده که به طور تقریبی میتوان گفت نقطه تمیز و دست نخوردهای برجا نمانده است و نبود زباله در هر نقطهای از طبیعت منطقه که این روزها احتمال حضور انسان در آن میرود، غیرممکن به نظر میرسد.
دستمالهای کاغذی، پاکت و فتیله سیگار، لیوانها و سفرههای یکبار مصرف، ظرفهای پلاستیکی نوشابه و آب معدنی، پوشک بچه، تیغ، کیسههای پلاستیکی، پاکتهای چیپس و پفک، بستههای لواشک و بستنی، پوست انواع میوه، تهماندههای آجیل، ظرفهای خالی شامپو و خمیر دندان تنها بخشی از زبالههای برجا مانده در طبیعت جنگلی و نوار ساحلی غرب دریای خزر است.
اگرچه وجود بخشی از این زبالهها از ضعف فرهنگی خانوادهها و مسئولیتپذیر نبودن افراد در برابر جامعه و محیط زیست ناشی میشود و شاید در مجموع بتوان اذعان داشت که در بیشتر نقاط کشور شرایط مشابهی حاکم است، اما در همه نقاط هم چنین نیست و دستگاههای مربوطه و مدیریت شهری در این زمینه نقش برجسته و غیرقابل انکاری ایفا میکنند.
شاید منابع طبیعی و محیط زیست کشور در مجموع شرایط مساعدی نداشته باشد اما به هر حال وضعیت در مناطق مختلف بر اساس تلاش دستگاههای مسئول و دستاندرکاران متفاوت است و این امر با مقایسه گیلان و سایر نقاط گردشگرپذیر از جمله برخی استانهای واقع در مرکز کشور ملموس میشود.
آمار ضمنی اصناف آستارا به عنوان یکی از نقاط گردشگرپذیر گیلان بیانگر افزایش میزان فروش چادرهای مسافرتی در روزهای گذشته بوده که نشان دهنده اسکان تعداد زیادی از مسافران در نقاطی است که از یکسو امکان مدیریت و نظارت بر آنها وجود ندارد و از سوی دیگر دسترسی مهمانان به خدماتی ابتدایی مانند سرویسهای بهداشتی و سطلهای زباله کمتر میشود.
در برخی استانها اما اجازه اسکان شبانه و برپایی چادر به مسافران در هر نقطهای داده نمیشود و مهمانان تنها در نقاطی از پیش تعیین شده مجاز به برپایی چادرها هستند که از سوی مدیریت شهری در نظر گرفته شده و در ازای دریافت مبلغی اندک، نسبت به اجاره چادر، تامین امنیت و امکانات حداقلی مانند سرویس بهداشتی و پارکینگ اقدام میکنند.
مسایل مورد اشاره تنها بخشی از بهرهبرداری نادرست از منابع طبیعی در نقاط شمالی کشور بوده و گاه حتی شرایط بغرنجتری حاکم میگردد؛ از جمله در مناسبتی مانند سیزده بدر که در گاهشمار رسمی با عنوان روز طبیعت نامگذاری شده است و در واقع باید روز آشتی انسان با طبیعت باشد، بیشترین تخریب ممکن از شکستن شاخ و برگ درختان تا آتشافروزیها مشاهده میشود.
این در حالی است که استان سرسبز گیلان با برخورداری از ۳۰۲ کیلومتر راه اصلی، ۴۸۷ کیلومتر بزرگراه، ۶۹ کیلومتر آزادراه، یکهزار و ۵۵ کیلومتر راه فرعی و ۹ هزار و ۲۹۳ کیلومتر راه روستایی حتی طبیعت مسحورکننده حاشیه جادههایش مانند مسیر ارتباطی اسالم با خلخال یا گردنه زیبای حیران خود به تنهایی عاملی برای جذب مسافران داخلی و گردشگران خارجی بهشمار میرود.
اگرچه شرایط اقلیمی، فرهنگی، اقتصادی و... همه نقاط یکسان نیست، بحث گردشگری به طور مستقیم با معضل زبالهها و مدیریت پسماند ارتباط ندارد و به طور کامل نمیتواند مسائل مرتبط با آن را برطرف کند، اما سیاستگذاری در راستای ارایه خدمات مناسب و اعمال مدیریت و نظارت بیشتر بر حوزه گردشگری دستکم میتواند بخشی از سنگینی بار مرتبط با این حوزه را بکاهد.
همراستا با این مهم آموزش و فرهنگسازی در راستای جلب توجه اعضای جامعه به گردشگری مسئولانه با همکاری تشکلهای غیردولتی ضروری است؛ به طوری که در نهایت به نقطهای برسیم که افراد پس از حضور در هر منطقه طبیعی تنها چیزی که از خودشان برجا میگذارند، رد پاهایشان باشد و بس.
وگرنه تداوم روند کنونی میتواند به از بین رفتن وجه تمایز طبیعت منطقه در آیندهای نهچندان دور منجر شود، زیرا آلودگی خاک و آب با نفوذ شیرابهها، آلودگی هوا با انتشار بوی نامطبوع و ایجاد منظرهای زشت در نتیجه زبالههای رها شده و تجمیع انبوهی از پسماندهای خشک و تر، مواد قابل بازیافت و غیرقابل بازیافت تهدید جدی برای گونههای گیاهی و جانوری است.
به خطر افتادن منابع طبیعی و طبیعتگردی تنها یک جنبه از معضل زبالهها بوده و حضور گردشگران داخلی و خارجی در واقع زمینهساز فرصتهای شغلی متنوع و متعدد در بخشهای گوناگون شده است، از همین رو هر گونه خللی در این حوزه میتواند اشتغال و ارتزاق جمعیت قابل توجهی را نیز با خطر روبهرو کند و بسیاری از شغلها و واحدهای صنفی را تا مرز ورشکستگی بکشاند.