به گزارش ایرنا، فرقی ندارد کجای این جهان پهناور باشید همین که گذرتان به کوچه پس کوچههای شهر بیافتد و در مسیر فوتبال بازی کردن کودکان قرار بگیرید یعنی وارد یک جریان و مسیری شدید که با شور و هیجان عجین شده و خواسته یا ناخواسته شما به عالمی دیگر میبرد.
فوتبال بنا به دلایل مختلف از دیرباز طیف وسیعی از علاقهمندان را به خود معطوف کرده تا جایی که پیر و جوان، غنی و فقیر، زن و مرد و همه و همه را در یک فضا و در کنار هم جمع کرده و لبخندها و گریههای فراوانی را در ادوار مختلف تاریخ به خود دیده است. فوتبال همان قدر که زیبایی و جذابیت دارد به همان اندازه هم میتواند زشت و ناخوشایند باشد. در این مطلب نگاهی بسیار گذرا خواهیم داشت به سایهروشنهای فوتبال ایران تا شاید مرور این مسایل دریچهای برای بهتر شدن و زیبا دیدن شود.
نیمکتهای شلوغ، صندلی داغ و عربدههایی که به آسمان میرسد
یکی از مهمترین اتفاقات و حاشیههای فوتبال ایران به کنار زمین باز میگردد، جایی که باید مرکز تفکر و مدیریت بازیکنان در جریان بازی باشد در چند وقت اخیر فضایی برای ایجاد سر و صدا، بر هم زدن تمرکز داور و به نوعی تغییر در روند و جریان بازی شده است. اگر در گذشته یک نفر مسوولیت حضور در کنار زمین و صحبت با بازیکنان را داشت امروز این مسوولیت خطیر داد و بیداد و عربدهکشی به چند نفر سپرده شده تا جایی که اگر نمایی بسته از نیمکت یک تیم فوتبال را نظارهگر باشیم شما را به یاد فیلمهای قدیمی ایرانی میاندازد. همان فیلمهایی که قیصر و شعبانها در آن خودنمایی میکردند و حضورشان برای مخاطبان تماشاگر پسند و جذاب بود.
وقتی این صحنه تلخ را با تصاویر نیمکت تیمهای معتبر از جمله رئال، بارسلونا، بایرنمونیخ و ... مقایسه میکنیم متوجه اوج اختلاف و سطح کیفی فوتبال ایران و جهان میشویم و باید پرسید چه کردیم که امروز فوتبال ایران در چنین مسیر غلطی گام بر میدارد؟ فراموش نکنیم در فوتبال ایران نامهای بزرگی چون دهداری و قایقرانی را داریم که به آن میبالیم و نباید با اسمهای کوچک خاطرات خوب گذشته را خراب کرد.
بازی رسانهای، جنگ در زمین و دعوا لب خط
این یک واقعیت است که فوتبال ما به دلایل مختلف با فوتبال روز دنیا تفاوتهای چشمگیری دارد. اگر در فوتبال مدرن امروز تفکر و برنامهریزی حرف اول را میزند در فوتبال ما بازی رسانهای و حاشیه بر متن ارحجیت دارد و متاسفانه این جریان غلط مانند ویروس به تمامی یا شاید بهتر بگویم بخش اعظم فوتبال ایران تسری پیدا کرده و کوچ و بزرگ هم نمیشناسد.
متاسفانه به جای آنکه فوتبالیهای ما فکر آینده و حواس خود را به زمین و جریان بازی معطوف کنند بیشتر در صدد تمرکز بر روی فضای رسانهای آنهم با هدف راهاندازی یک جریان فکری خاص هستند تا با ایجاد جنگ در کنار زمین به نوعی خود را به اهدافی که دارند، نزدیک کنند.
مصاحبههای غیرفنی، دلایل باخت یا شکستهای غیرمنطقی، پیدا کردن مقصر برای اتفاقاتی که افتاده و مسایلی از این دست در فوتبال ما کم نیست و باید بررسی شود چرا بازیکنان بزرگ فوتبال جهان و فوتبالیستهای مطرح به دنبال متن هستند اما مدعیان فوتبال حرفهای در ایران به دنبال حاشیه. اتهام زدن به دیگران و فرافکنی، جنگ روانی و مسایلی از این دست زیباییهای فوتبال را زشت جلوه خواهد داد و باید در برابر این پدیده ایستاد.
فوتبال ایرانی، تلفیقی از فیمهای قدیمی و بالیوودی
تصاویر منتشر شده در اطراف زمین، پشت درب رختکن تیمهای لیگ برتری و حاشیههای ایجاد شده در زمان ورود یا خروج تیمها به هتل محل اقامت با محل بازیها بیشتر تلفیقی از فیلمهای قدیمی ایرانی با هیجان و حرکتهای فیلمهای بالیوودی است. اینکه چرا نمیتوانیم نظم و انبضباط را در زمین و بیرون آن حاکم کنیم به یک چالش تبدیل شده و گویا کسی هم علاقهای به اجرای آن ندارد.
شلوغیهای کنار زمین و حاشیههای بیرون استادیومها نگران کننده است، اگر در این بین اتفاقی رخ بدهد و مساله پیش آید چه کسی باید پاسخگو باشد و اصلا کسی خود را مسئول پاسخگویی میداند؟
یادمان نرفته روزگاری نه چندان دور در جریان دیدار استقلال و برق شیراز که به قهرمانی آبیپوشان تهرانی هم منجر شد یک سوارکار برای دقایقی هیجان را به سکوهای استادیوم آزادی هدیه داد و بعد معلوم شد حضور این سوارکار بدون برنامهریزی بوده و او بدون اعلام قبلی و اتفاقی راهش به زمین چمن آزادی باز شده است، هنوز هم از این تصاویر البته با شکل و شمایل متفاوت در فوتبال ایران دیده میشود و شاید بهتر باشد برخی از فوتبالیها به عنوان ستارههای هنری فضای دیگری را هم تجربه کنند شاید در آن به مراتب موفقتر باشند.
فریاد بینظمی به زبان بینالمللی
البته شاهکاری ما در بینظمی تنها جنبه داخلی ندارد و در عرصه بینالمللی نیز دستی بر آتش داریم، کمی به عقب برویم تا به مراسم رونمایی از کاپ جام جهانی در تهران برسیم. آنقدر این مراسم بینظم و بد برگزار شد که در نهایت او تصمیم گرفت این رونمایی را خاتمه دهد و جام را در جعبه قرار داد. نکته عجیبتر آن اظهار نظرهای مسوولان و البته مجری این برنامه بود که اذعان داشتند مساله خاصی رخ نداده و بهتر بود مراسم مدیریت مطلوبتری داشت اما مسوول رونمایی از جام با کسی شوخی نداشت و بدون آنکه بخواهد دل ما ایرانیها را شاد کند، جام را برداشت و برد، به همین راحتی.
عبادت معبود از کنار مستطیل سبز و خدایی که در این نزدیکی است
از همه اینها که بگذریم فوتبال فقط با زشتیهای خود جذاب نشده، هر چند همین زشتیها هم برای بسیاری از هواداران دو آتیشه فوتبال زیبا و جذاب است. در این روزها انتشار یک فیلم ساده و به دور از ریا و حاشیه نشان داد فوتبال مانند همه بخشهای زندگی، سایه روشنهایی دارد و شاید تقابل همین دو رنگ متفاوت جذابیتها را دو چندان میکند.
اینکه فارغ از دنیا پرهیاهوی فوتبال نتیجهگرا ایرانی در گوشهای نشسته و با معبود راز و نیاز کنی تصویری زیبا از همین فوتبال پرحاشیه است. شرزود تمیروف مهاجم ازبکستانی، در جریان دیدار هوادار و پیکان در گوشهای از زمین نشست و روزه خود را با افطار باز کرد تا نشان بدهد سایهروشنهای فوتبال وجود دارد و این ما هستیم که باید دریچه نگاه خود را تغییر بدهیم.