پیامبر اکرم (ص) در بیست و دومین روز از ماه مبارک رمضان اینگونه دعا کردند: اَللّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک وَ أَنْزِلْ عَلَی فِیهِ بَرَکاتِک وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک وَ أَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ؛ خدایا در این ماه درهای فضلت را به روی من بگشا و برکاتت را بر من نازل فرما و به موجبات خشنودیات موفقم بدار و در میان بهشتهایت جایم ده، ای برآورنده خواهش درماندگان.
با تعریفی که امام خمینی (ره) از مقام رضا در کتاب جنود عقل و جهل ارائه می دهد، با ذره بین هم نمی توان این افراد را پیدا کرد. چون افرادی که مقام رضا را کسب می کنند، به راحتی دیده نمی شوند و چقدر هم کم هستند کسانی که بتوانند به درک چنین مقامی نائل شوند.
حضرت امام از خشنودی و رضا به عنوان مقامی والا و بلند یاد می کند که برای رسیدن به آن باید بسیار تلاش کرد و زحمت کشید. رضا یعنی انسان با زبان و در دل از مقدرات الهی راضی بوده و هیچ گله و شکایتی نداشته باشد. کسی که راضی به رضای حق است، نسبت به تمامی احکامی که خداوند تعالی در قرآن عزیزش فرموده، از ته دل راضی است و لذا تلاش می کند تا در عمل نیز عامل به احکام الهی باشد.
امام (ره) می فرماید: کسی که نعوذ بالله به یکی از احکام اسلامی در باطن قلب اعتراضی دارد یا کدورتی از یکی از احکام اسلامی در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام، غیر از این که هست باشد یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور، این راضی به دین اسلام نیست. ای عزیز! همانطور که می بینی رسیدن به مقام رضا، کار سهل و آسانی نیست؛ البته باید اهل مجاهده و کوشش بود و مرد میدان عمل شد.
از امیرمومنان علی (ع) نقل شده که خدا چهار چیز را در دل چهار چیز پنهان کرده است که یکی از آن ها خشنودی خداست که آن را در طاعتش نهفته است. پس فرمود هیچ طاعتی را کوچک نشمارید زیرا ممکن است آن طاعت با خشنودی خدا همراه باشد و تو بی خبر باشی. به همین دلیل آن حضرت فرمود آن کسی که با واگذاشتن محرمات و دوری از لذت گناه و چشاندن سختی طاعت الهی، خود را به زحمت بیاندازد، خدا را راضی کرده ولی آن کسی که نفس خود را بدین گونه آزار ندهد، نافرمانی خدا را کرده است.
کسب رضایت الهی چند مقام و مرتبه دارد. کسی که به وظایف شرعی و واجبات الهی عمل کند، مورد رضایت خداست و کسی که در انجام مستحبات و ترک مکروهات هم وسواس به خرج می دهد تا مبادا نارضایتی خدا را به دنبال داشته باشد، مقامی نزدیک تر به خدا دارد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده که خدا فرموده است: بنده مومنم را به کاری نمی گیرم مگر آنکه آن را برای او خیر قرار می دهم, پس او باید به قضای من راضی باشد و برای بلای من صبر کند و نعمت های مرا شکر گوید.
علاوه بر پیروی از دستورات الهی در انجام واجبات و دوری از محرمات در برخی روایات به برخی دیگر از نشانی های مقام رضای الهی اشاره شده است. مثلا امام جعفر صادق فرمود که حضرت حق می فرماید مردم و خلایق، جیره خواران من هستند و دوست داشتنی ترین آنها نزد من، مهربانترین آنها به هم و کوشاترین آنها در رفع نیازهای دیگران است و امام سجاد (ع) محبت به خانواده را عاملی برای کسب خشنودی خدا دانسته و فرمود: راضی ترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به عیال و خانواده اش رسیدگی کند.
ممکن است این سوال مطرح شود آیا می توان رضایت خدا را در راستای رضایت مردم به دست آورد که با توجه به روایاتی که گفته شد، رضایت الهی مقدم بر رضایت مردم است. پس اگر زنی از همسرش خواست که وسیله ای برای او خریداری کند، چنین مردی نمی تواند خود را به هر دری بزند و خدای نکرده از راه کسب حرام وسیله موردنظر را خریداری کند. مثلا از راه گرفتن رشوه یا پول ربوی بخواهد خودروی دلخواه همسر را تهیه کند یا هزینه یک سفر خارجی را برای او تامین کند. همچنین اگر مردی از همسرش خواست که با نادیده گرفتن قانون الهی برای پوشش زن، به خواسته شوهرش تن دهد و در محیط های خانوادگی و فامیل بدون رعایت شرعی حجاب رفت و آمد داشته باشد، چنین زنی نمی تواند از دستور شوهرش تمکین کند. چون دستور شوهر ۱۸۰ درجه با فرمان الهی تفاوت دارد.
در جامعه نیز چنین است. اگر کارمندی برای رضایت مدیرش به خواسته غیرقانونی او تن داد و حقی را ناحق جلوه داد یا به انجام یک کار غیرقانونی راضی شد، نارضایتی الهی را به رضایت مدیرش ترجیح داده یا مدیری که به دلیل ارتباط های دوستانه و فامیلی حاضر می شود، نوبت دیگران را در پرداخت تسهیلات و امکانات نادیده بگیرد، خشم خدا را به جان خریده است.
عروس و داماد انتظار دارند که در مهمترین شب زندگی شان شما را هم شریک کنند ولی وقتی می بینید رضایت الهی در آن نیست، عذرخواهی می کنید تا در پیشگاه الهی عذری داشته باشید ولی پدر و مادر داماد یا عروس اینگونه نارضایتی خود را از حضور نیافتن شما اعلام می کنند که یک شب هزار شب نمی شود. با این حال روایت امام هشتم به انسان آرامش می دهد که فرمود کسی که به دنبال کسب خشنودی خدا باشد، اهمیتی به ناخشنودی مخلوق نمیدهد.
گاهی برخی افراد فامیل انتظار دارند هنگام میهمان شدن در خانه آن ها دخترتان را که به سن تکلیف رسیده، بدون حجاب شرعی ببینند و حتی با زبان بی زبانی اظهار ناراحتی و نارضایتی می کنند ولی آن کسانی که خشنودی خدا را به هیچ چیزی نمی فروشند، از ملامت مردمی که اهمیتی به احکام الهی نمی دهند، ترسی ندارند و با رعایت ادب و احترام به تکلیف خود عمل می کنند.
ممکن است این روزها که برخی افراد قانون خدا را برای رعایت حجاب شرعی نادیده می گیرند، برخی دیگر به یادآوری این قانون الهی بپردازند ولی با ترش رویی یا ناراحتی برخی قانون شکنان روبرو شوند که این کار مصداقی از نهی از منکر است.
این حدیث پیامبر (ص) یک یادآوری برای کسانی است که حاضرند حق و ناحق را به خاطر دیگران جابجا کنند: هرکس خشنودی و ستایش مردم را با چیزی بطلبد که خدا را ناخشنود می کند، همانا ستایش کنندگان او، نکوهشگر او خواهند شد و هرکه طاعت خدا را بر خشم مردم ترجیح دهد، خدا او را از دشمنی هر دشمنی و حسادتِ هر حسودی و تجاوزِ هر تجاوزگری نگه می دارد و پشتیبان او باشد.
حضرت علی (ع) نیز هیچ چیزی را جایگزین خشنودی خدا ندانسته و فرمود: خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم نیاور. زیرا خشنودی خدا جایگزین هر چیزی بوده اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نخواهد بود.