به گزارش ایرنا، دیر گاهیست زنگ خطر مهاجرت و تخلیه برخی روستاهای آذربایجان غربی به صدا در آمده و میرود برای همیشه این ثروت سرشار از ظرفیت و دارای فرهنگ غنی و به عبارتی هویت اصلی این دیار به فراموشی سپرده و در غبار زمان گم شود.
در روستاهایی که خالی از سکنه میشوند و هر سال بر تعدادشان افزوده میشود، بسیاری از خانهها، خالی از سکنه شده و کوچه پس کوچههایشان دیگر بی نصیب از صدای کودکان، زنان و مردانی میشود که هر صبح و شام با شور و اشتیاق مشغول بازی، زندگی و کار بودند.
خانههای روستایی یا نیمه جان، یا ویران و یا توسط دلالان و سودجویان خریداری و تبدیل به ویلاهای شیک و مدرن برای خوشگذارنی تعطیلات پولدارها میشود.
بیراه نخواهد بود اگر بگوییم خانه و باغهای روستایی جای خود را دارد کم کم به ویلاهای لوکس داده و برای همیشه با گذشته زیبا و سنتی خود خداحافظی میکنند.
فرصت طلبان هم بیکار ننشسته و تیشه بی مهری آنان با سرعت بر قطع ریشه خانهها میزند تا از روستاها فقط اسمشان باقی بماند، این روزها هنگام ورود به برخی روستاها، خانهها و کوچههایی را میبینیم که هیچ نشانی از سنت و معماری منطقه ندارند و ویلاهای ساخته شده به سبک اروپایی را باید در این مناطق جستجو کرد.
شتاب مهاجرت از روستا به حاشیه شهرها اتفاق تلخی را رقم زده و کام مردم و دوستداران طبیعت را تلخ کرده و آنها را وادار به تامل، که چه بلایی گریبانگیر روستاها شده، کرده است.
اگر سری به روستاهای اطراف ارومیه بزنیم و اندک توقفی در برخی از آنها داشته باشیم یقین بدانید جمعیتی که دور و بر شما را خواهد گرفت به ۲۰ و ۳۰ نفر نخواهد رسید اگر در کوچههای روستا قدم بزنید شاهد خانههایی میشوی که حکایت تاریخ چندین ساله دارد اما دق باب که کُنی، کسی دری به رویت باز نخواهد نکرد چون ساکنانش رفتهاند به هر دلیل یا بخاطر زندگی پر زرق و برق شهری و یا برای دستیابی به شغل و درآمد. برخی حتی باغ و مزارع را رها کرده و رفتهاند.
گذری در روستای تاریخی «سپورغان» و یا سپورقان، روستایی به یادگار مانده از دوران قاجار، هم شکوه و عظمت تاریخ زیبای این روستا را برایت روایت میکند و هم جلوه تاسف باری از مهاجرت روستاییان و ساکنان را پیش رویت ترسیم میکند، روستایی که روزگاری شاهد جمعیتی زیاد و خانههای زیبای به هم پیوسته بود امروز تنها افراد انگشت شماری در آن ماندگار هستند.
ساختمانهای نیمه جان با معماری بی بدیل ایرانی اسلامی و روایتگر تاریخ این سرزمین در روستای سپورغان چشم را خیره میکند، دوست داری ساعتها به تماشای آنها که از برخی تنها دیوار، پنجره و دری باقی مانده بنشینی و مبهوت هنر ایرانی شوی ولی افسوس دیری نگذشته آنها نیز به خاطره تبدیل خواهند شد.
محمدعلی مرد میانسالی که هنوز در روستا زندگی میکند و مهاجرت نکرده در گفت وگو با خبرنگار ایرنا میگوید: این روستا قدمت بالایی دارد و به عبارتی از تاریخ پر فراز و نشیبی برخوردار است.
علاوه بر این دارای کلیسای تاریخی با قدمت بالا و مربوط به دوران قاجار و خانههایی که هر کدام با معماری بی بدیل ساخته شده اما ساکنان به مرور زمان مهاجرت کرده و خانههایشان خالی مانده است.
او میگوید: برخی ساکنان روستا به خارج از کشور و برخی نیز به شهرهای اطراف و مرکز استان مهاجرت کردهاند تا شغلی بهتر از کشاورزی داشته باشند!
«کلیسای سپورغان» مربوط به دوره قاجار و در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۳۸۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
محمدعلی گفت: این روستا تاریخی است اما غریب مانده و تنها با معدود افراد ساکن روزگار میگذارند.
اثر تاریخی آن بیش از هر چیزی چشمنواز و تامل برانگیز است اما روستا با اثر تاریخی و داشتههای بی نظیرش تنها مانده و بیم آن میرود روزی این معدود افراد هم رخت سفر ببندند و اینجا برای همیشه تنها بماند.
محمدعلی ادامه میدهد: برخی تاریخ و قدمت روستا را هفت هزار سال یعنی برابر با تاریخ ارومیه عنوان کردهاند حال چرا باید روستایی با این قدمت خالی از سکنه شود و در غربت بسر ببرد؟
پس از گذر از این روستای تاریخی و گشت و گذار در کوچه پس کوچهها و تماشای معماری بی نظیر خانههای به جای مانده از صدها سال قبل که هر کدام روایتگر تاریخ این دیار و یکه تازی بیگانگان، ظلم و جنایت حاکمان ستمگر و در عین حال رشادت مردمان این سرزمین را در سینه خود حفظ کردهاند به روستای دیگری که آن نیز از تاریخ و تمدن کهنی برخوردار است و به عبارتی مهد تاریخ و تمدن است سر میزنیم روستای تاریخی «آده بزرگ» روستایی که ۲ اثر تاریخی بی نظیر از دوران قارجار و ساسانیان را در دل خود جای داده است.
در این روستای تاریخی نیز تنها ۱۰ خانواده یا کمی بیشتر ساکن هستند حال آنکه روزگاری ۵۰۰ نفر یا بیشتر جمعیت داشت.
درب بسیاری از خانههایش قفل فراموشی خورده و برای همیشه خالی ماندهاند و برخی دیگر از قسمتهایش توسط افرادی که از مناطق دیگر بدنبال تفرجگاهی برای خود و خوانده هستند خریداری و تبدیل به ویلا و ساختمانهای چندین طبقه امروزی شده تا ایام تعطیل و تابستان خوشی را برای آنها رقم بزند.
با وجود تیشه بی مهری سودجویان هنوز تن نیمه جان برخی خانهها پا برجاست اما هزاران حرف ناگفته دارد.
یکی از ساکنان قدیمی روستا که آبا و اجدادش در این خاک ریشه دوانیدهاند، میگوید: اینجا زیبایی بی نظیری داشت خانههایی با معماری سنتی و قدیمی که هرگاه مسافرانی از شهر و حتی کشورهای دیگر میآمدند محو تماشای این هنر بی بدیل میشدند اما به مرور زمان و با مهاجرت بسیاری از اهالی به تهران، ارومیه و حتی کشور همسایه، خانههای به جای مانده توسط سودجویان زیر خروارها خاک دفن شد تا تبدیل به باغ و ویلا شود لذا امروز چیز زیادی از آنها باقی نمانده است.
وی که خود را معرفی نکرد، ادامه داد: «کلیسای مار یوخنه» زیباترین اثر تاریخی این روستا و به یادگار مانده از دوران قاجار (قدمت آن به ۲۰۰ سال قبل) است و پس از آن «کلیسای ماردانیال» قرار گرفته بر روی تپهای مربوط به دوره ساسانیان است و هر سال میزبان تعداد زیادی از مسیحیان و ارامنه است که برای گرامیداشت یادبود قدیسان کلیسا به اینجا میآیند.
وی افزود: اگر سری به تاریخ بزنیم و ردپای میسونرهای آمریکایی و انگلیسی را بگیریم و نگاهی به حوادث روی داده در استان مان بزنیم بدون شک نام این روستا بیشتر از هر روستای دیگری به چشم میخورد زیرا خاطره تلخ تمام حوادث و حضور بیگانگان را در دل خود ثبت کرده و بخاطر سپرده است چه بسا برخی خانهها محل سکونت آنها بوده که اگر امروز مهاجرت روستاییان نبود و مهمتر از آن تلاش و توجه برای حفظ روستاهای تاریخی و بافت تاریخی و معماری کهن آنها صورت میگرفت میتوانستم یک یک آنها را نشان تان دهم.
او میگوید: بیم آن میرود در آیندهای نه چندان دور حتی از آخرین بازمانده خانههای روستایی و مهمتر از همه خود روستا چیزی باقی نماند و تنها نامش باشد و جایش را ویلا و ساختمانهای چندین طبقه امروزی بگیرد.
پس از این روستا که هنوز اندکی از ثروتش را حفظ کرده «موش آباد» روستایی در نزدیگی روستای سپورغان حکایت دیگری دارد.
اینجا دیگر جمعیت ساکنش به حداقل رسیده و تنها با اندک جمعیتی به حیاتش ادامه میدهد.
«دیگ تپه» روستایی که تپه تاریخی را سالها در خود جای داده اما سود جودیان آن را تبدیل به زمین مسطحی کرده و در آنجا اقدام به ساخت و ساز کردند و نامش هم تغییر کرده و «دیگاله» شده تا نام شهرک را یدک بکشد.
درآمد نامناسب، زندگی روستایی را از ما میگیرد
پس از گشت و گذار در روستاها و دیدن و شنیدن زیباییها و حرفهای بازماندگان و قدیمیها، این سوال در ذهن خطور میکند چرا ساکنان روستاها مهاجرت را انتخاب و خانه و کاشانه خود را رها کردهاند؟ چرا نمانده و این زیباییها را به حال خود رها کردهاند؟
یک کشاورز جوان که سالهاست در کنار دیگر اعضای خانواده به کار کشاورزی در روستا مشغول است در این خصوص میگوید: درآمد مناسبی نداریم هزینه زیادی برای کاشت و برداشت محصول میکنیم ولی زمانی که محصول مان به بار نشست به نازل ترین قیمت باید بفروشیم.
به گفته وی، این قیمتها کفاف هزینه کارگر، آب، برق و سمومی که برای تولید محصول کردهایم را نمیدهد چه بسا متحمل ضرر هم میشویم گاهی اوقات در فصل پاییز هنگام برداشت محصول بسیاری از کشاورزان محصول خود را بدون اینکه برداشت کنند به دلیل پایین بودن قیمت به حال خود رها کرده و به جای اینکه این محصول منبع درآمدی برایشان باشد خوراک دام و طیور شده و یا توسط مردم عبوری برداشت میشود.
وی که خود را محمد معرفی و ادامه میدهد: به عنوان مثال سال گذشته کلم و گل کلم که کاشته بودیم فروشی نداشت و به همان شکلی که بود رها کردیم و خوراک گوسفندان شد در حالیکه شبانه روز برای پرورش آنها زحمت کشیده بودم.
این کشاورز میافزاید: وقتی روستایی میبیند نه در آمدی دارد و نه محصولش خریداری میشود و نه واحد تولیدی برای فعالیت دارد زندگی خود را رها کرده و جمع آوری کارتن در شهر و کار در ضایعات را بر زندگی روستایی ترجیح میدهد چنانکه خیلی از همسایگان ما روزگاری کشاورز بودند و ساکن روستا الان در شهر مشغول دستفروشی و مشاغل کاذب شدهاند.
تقلیل جذابیت روستاها با خالی شدن جمعیت
کارشناس اکوتوریسم و مسوول توسعه گردشگری روستایی و عشایری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی گفت: یکی از حوزههایی که بشدت مورد علاقه گردشگران بوِیژه اکوتوریستهاست حوزه روستایی، عشایری و طبیعت یک منطقه است.
ودود فخاری افزود: علاوه بر جاذبههای طبیعی بعد دیگر گردشگری که مورد اقبال گردشگران است میراث معنوی و ناملموس روستاها چون لباس، نوع پوشش و پخت و پز و معیشتشان است که این میراث با وجود و حضور مردم در روستا معنا پیدا میکند و با خالی شدن روستاها و مهاجرت آنها دیگر میراث ناملموسی وجود ندارد تا به گردشگران معرفی شود.
وی ادامه داد: با خالی شدن روستاها از جمعیت آن روح و جذابیتی که در روستاهاست ۸۰ درصد و یا بیشتر تقلیل پیدا میکند و دیگر آن جذابیت لازم وجود ندارد.
فخاری در خصوص تاثیر نابودی روستاها بر صنعت گردشگری اظهار کرد: اگر روستا از بین برود گردشگران دیگر نمیتوانند آن روح و معنی را که از روستا و مردمانش دریافت میکردند، بگیرند و بازدید از جاذبههای طبیعی روستا هم با حضور افراد غیر بومی که منطقه را تصاحب کردهاند آن حسی را که باید از روستا به گردشگر بدهد، نداده لذا جذابیتش برای گردشگران به نصف یا بیشتر از آن کاهش پیدا میکند.
وی یادآور شد: از طرف دیگر با مهاجرت روستاییان شغلهایی چون راهاندازی اقامتگاه بومگردی، رستوران سنتی، پارکینگ و مجتمع گردشگری در کنار جاذبههای طبیعی که میتوانست برای آنها درآمدزا باشد جای خود را به مشاغل کاذب میدهد و به عبارتی این فرصت از دست روستاییان خارج میشود.
تبدیل شدن زمینهای کشاورزی به ویلاهای لوکس با خالی شدن روستاها
فخاری ادامه داد: وقتی فرد روستایی به شهر مهاجرت میکند دیگر دوست ندارد باز گردد و کشاورزی کند به همین دلیل زمین زراعی خود را به قطعات کوچک ۲ هزار و یک هزار متری تقسیم کرده و به فروش میرساند و از این طریق کسب درآمد میکند به این ترتیب زمین کارآیی خود را از دست میدهد تا با تغییر کاربری تبدیل به ویلاهای لوکس شود که کاربری تفریحی آن هم برای یک خانواده دارد.
کارشناس اکوتوریسم و مسوول توسعه گردشگری روستایی و عشایری میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی اصلی ترین عامل خالی شدن روستاها را نبود زیرساختا، مرکز درمانی، آموزشی، امکانات رفاهی و خدمات ارتباطی عنوان کرد و گفت: زرق و برق زندگی شهری، کسب و کارهای تجاری و اداری جوانان تحصیل کرده را بسوی خود جذب میکند.
به گفته وی، جوانهایی که از روستا برای تحصیل به شهرهای صنعتی و بزرگی چون تهران میروند پس از بازگشت دیگر دوست ندارند در زادگاهشان زندگی کنند در این شرایط باید برای بازگشت آنها به روستا شرایطی فراهم شود تا در رشتههای مرتبط خود بتوانند فعالیت کنند.
خالی شدن روستاها تاثیرگذار در معیشت شهرها
کارشناس اکوتوریسم و مسوول توسعه گردشگری روستایی و عشایری میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی افزود: خالی شدن روستاها تبعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زیادی بدنبال داشته و باعث افزایش مشاغل کاذب، ایجاد حاشیه نشینی، حلبی آبادها و افزایش بزه و جرم بویژه در حاشیه و اطراف شهرهای بزرگ میشود.
فخاری تاکید کرد: روستاها بخش مولد جامعه هستند و خیلی از کارخانجات و مشاغل حاصل دسترنج کشاورزان، اگر روستا و کشاورزی نباشد کارخانجاتی که در اطراف شهرها بوجود آمدهاند و بیش از ۵۰، ۶۰ درصد مشاغلی که از طریق روستاها ایجاد شده با خالی شدن روستا تحت تاثیر قرار گرفته و آسیب میبینند به عبارتی خالی شدن روستا در معیشت و اقتصاد شهرها تاثیر گذار است.
وی یادآور شد: همچنین از تبعات دیگر خالی شدن روستاها اینکه خیلی از زمینهای اطراف شهرها که زراعی هستند تبدیل به واحدهای مسکونی شده و کاربری اصلی خود را از دست میدهند تا به سکونتگاههای غیررسمی تبدیل شوند.
آشنا کردن روستاییان با ظرفیتهای منطقه عاملی در جلوگیری از مهاجرت
فخاری در خصوص راهکار جلوگیری از خالی شدن روستاها گفت: بخشی از این کار وظیفه دولت است که باید زیرساختهای لازم از جمله راه دسترسی، مرکز درمانی و زیرساختهای خدماتی را فراهم کرده و جذابیتی در روستاها ایجاد کند که خود روستایی مایل به ماندن باشد.
وی ادامه داد: آشنا کردن روستاییان با ظرفیتهای منطقه عامل دیگری است که مانع مهاجرت میشود.
به گفته او، وقتی گردشگر به روستا بیاید و از ییلاق دیدن کند کسی که در روستا زندگی میکند به قابلیت این ظرفیت پی میبرد بنابراین برای ماندگاری روستاییان باید او را با ظرفیت، اثر تاریخی و پتانسیل منطقهاش آشنا کرد.
وی همچنین ایجاد اشتغال در روستا، احداث کارخانجات صنایع تبدیل با توجه به محصول خاص تولیدی روستا، صنایع دستی، راه اندازی مجتمع تفریحی و تجاری و مکانیزه کردن کشاورزی از دیگر عواملی برشمرد که مانع مهاجرت روستاییان و خالی شدن روستاها میشود.
تامین نیازهای زیر ساختی برای تثبیت جمعیت روستایی
فرماندار ارومیه هم در خصوص تثبیت جمعیت روستایی گفت: در راستای تثبیت جمعیت روستایی باید نیازهای زیرساختی همانند جاده آسفالته، ارتباطات مخابراتی، برق، آب، خانههای بهداشت و مدرسه مورد توجه قرار گیرد.
غلامحسین عماری ادامه داد: همچنین به بحث اشتغال روستایی باید توجه شده و به روستاهایی که در بخش دامداری و کشاورزی فعالیت دارند در قالبهای مختلف اشتغال پایدار روستایی و سرمایه گذاری، تسهیلات ارزان قیمت داده شود.
فرماندار ارومیه اظهار کرد: هر چقدر جمعیت روستایی را تثبیت کنیم به همان اندازه مهاجرت معکوس صورت خواهد گرفت یعنی مهاجرت از شهر به روستا.
عماری با بیان اینکه دلایل بعضی مهاجرت از روستاها کمبود آب برای کشاورزی است، افزود: برای جلوگیری از مهاجرت باید در بحث کشاورزی آبیاری تحت فشار مورد توجه قرار گیرد.
وی اعمال سیاستهای تشویقی و همچنین اجرای طرحهای هادی و مقاوم سازی بافت فرسوده را از جمله عواملی عنوان کرد که میتواند موجب تثبیت جمعیت روستاییان شود.
عماری در خصوص آمار جمعیت روستایی این شهرستان یادآور شد: آخرین آمارگیری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ صورت گرفته و از آن موقع تاکنون آمارگیری صورت نگرفته لذا اطلاعات دقیقی در دستیرس نیست.
فرماندار ارومیه تاکید کرد: روند مهاجرت روستاییان در همه جای کشور وجود دارد و جمعیت روستایی در کل کاهش مییابد چنانکه قبل از انقلاب ۷۰ درصد جمعیت کشورمان روستایی بود ولی الان معکوس شده و جمعیت شهری تقریبا ۲ برابر روستایی شده است.
آمادگی برای راهاندازی اقامتگاههای بومگردی در روستاها
فرماندار ارومیه ادامه داد: با توجه به اینکه برخی روستاها دارای ظرفیتهای گردشگری مناسب هستند ما آماده همکاری و هماهنگی با میراث فرهنگی و گردشگری برای ارائه تسهیلات جهت راهاندازی اقامتگاه بومگردی در این روستاها هستیم.
به گزارش ایرنا، نتایج پیشبینی مرکز آمار کشور برای سال ۱۴۰۰ حاکی از آن است که جمعیت کل استان آذربایجانغربی سه میلیون و ۴۴۵ هزار و ۵۰۰ نفر بوده که ۲ میلیون و ۳۰۸ هزار و ۵۰۰ نفر آن در مناطق شهری و یک میلیون و ۱۳۷ هزار نفر در مناطق روستایی سکونت دارند.
آذربایجان غربی دارای ۲ هزار و ۸۰۰ روستاست که ۴۹ روستای هدف گردشگری است.