به گزارش ایرنا از روابط عمومی تلویزیون اینترنتی کتاب، مهمان نهمین قسمت از برنامه گفتوگو محور مثبت کتاب خانواده، مرتضی اسدی بود. نویسندهای که به بهانه یکی از آثار قصه ننه علی دعوت به مصاحبه شده است. مرتضی اسدی، نویسنده متولد سال ۱۳۶۹ است که در این قسمت از برنامه به روایت خود و آثارش پرداخت.
وی دربارۀ نقطه آغاز روایت نویسنده شدن خود اظهار کرد: بنده در دوران تحصیلم شاگرد تنبلی بودم و در مواقع بسیاری، معلمها از کلاس اخراجم میکردند. یکبار یکی از معلمهایم خیلی از دستم عصبانی بود و من را تحویل ناظم داد. ناظم هم در آخر نوبت صبح آنروز به من گفت که «نمیگویم که درست را بخوان، میگویم که برو دنبال علاقهات.» و بعد از ایناتفاق من که فردای آن روز کلاس انشا داشتم، اولین متن زندگیام را نوشتم. اولین نمرۀ ۲۰ دوران تحصیلم را از همان درس گرفتم. بعدها وارد کانون پرورش فکری کودکان شدم و دورههای داستاننویسی را شرکت کردم. پس از مدتی هم وارد مسجد محلهمان شدم.
وی افزود: در مسجد، قسمتی به نام امور شهدا وجود داشت که به ثبت و ضبط خاطرات خانواده شهدا نیاز داشتند. من وقتی وارد این قسمت شدم با تلفنهمراهم مصاحبههایی با خانوادۀ شهدا انجام دادم. چیزی حدود ۱۰هزار ساعت مصاحبه سهم من از این حضور در امور شهدای مسجدمان بود. همین اتفاق باعث شد تا من به سمت پیادهسازی این خاطرات سوق پیدا کنم و اولین کتابم با نام هشتاد و اشک نگارش خاطرات پنج خانواده از شهدای فتنه ۸۸ است. بعد از این کتاب، من کتابی را هم به اسم بهار، آخرین فصل منتشر کردم. این کتاب دربارۀ یکی از شهدای مدافع حرم است که از قضا با همدیگر هممحلهای بودیم.
این نویسنده در ادامه دربارۀ کتاب قصه ننه علی و فرایند نگارش آن بیان کرد: کتاب قصه ننهعلی داستان زندگی زهرا همایونی، مادر شهیدان امیر و علی شاهآبادی است و من اساساً آشنایی ام با مادر این شهدا، خود روایتی دارد. یکبار در سالن دعای ندبه بهشت زهرا، نمایشگاهی برگزار شده بود که عکس شهدا را بهنمایش گذاشته بودند و آن عکس معروف از علی شاهآبادی هم در آن نمایشگاه بود. در آن روز من آدرس منزل خانم زهرا همایونی را پیدا کردم و به خدمتشان رفتم. قصد داشتم اثری را درباره شهیدانشان به نگارش دربیاورم. خود مادر شهدا به من گفتند که «هرکسی تا الآن اینجا آمده، رفته و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکرده.» و من در پاسخ گفتم که «چنین نخواهد شد و من اثری که مدنظرم هست را خلق خواهم کرد.» اما اتفاقی که افتاد بهجهت نوع خاص زندگی این خانم و پیچیدگیهایش، من هم رفتم و پشت سرم را نگاه نکردم. طی صحبتها و رفتوآمدهایی بالأخره این اثر را قرار شد بنویسم و فرایند نگارشش را آغاز کردم.
اسدی درباره نگارش کتاب افزود: من سعی کردم که روایت اینکتاب را بدون قضاوت پیشینی انجام دهم و اگر مسئلهای را مطرح میکنم، علل آن را نیز بررسی کنم. شخصیتهای اینداستان، تماماً سفید و سیاه نیستند و هرکدام از شخصیتها نکات مثبت اخلاقی دارند و مسائل و ایرادات اخلاقی را نیز ممکن است دارا باشند. در کل، داستان کتاب قصه ننه علی، داستان دختر کمسن و سالی است که برای کمک به معیشت خانواده همگام و همراه مادرش کار میکند و مسیر رشدش هم در همین اقتضائات تعریف میشود. این دختر در سن پایین ازدواج میکند و در مسیر زندگی مشترکش هم زندگی راحتی را تجربه نمیکند. همسرش، تندخوییها و بداخلاقیهایی را مرتکب میشود و حرف و رفتارهایی که از سمت همسرش بر مذاقش خوش نمینشست را با کتک جواب میداد. من در اینداستان سعی کردم روایت متفاوتی را از خانوادۀ شهدا بازگو کنم. آنچه که هست را بدون سانسور و بدون قضاوت به مخاطب عرضه کنم.
شبکۀ کتاب میتواند بستری برای آموزش نویسندگان باشد
این نویسنده و فارغالتحصیل سینما با اشاره به آغاز فعالیتهای خود در عرصۀ نویسندگی، گفت: کار نوشتن را از ۹ سالگی با تصادفی که در مدرسه برای من رخ داد، آغاز کردم. هفت ساعت در موتورخانۀ مدرسه زندانی بودم و این امر باعث شد به سمت داستاننویسی بروم. بعدها وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و در آنجا با استادان نویسندگی از جمله خانم پروانه میرزایی آشنا شدم.
وی ادامه داد: حدود ۷۰ داستان کوتاه نوشتم، که تاکنون چاپ نشدهاند. بعد از آن وارد هنرستان شدم و عکاسی خواندم. سپس در دانشگاه، رشتۀ سینما را انتخاب کردم. از ۱۵ سالگی که وارد فضای مسجد و امور شهدا شدم، حدود ۱۰ هزار ساعت مصاحبه با خانوادۀ شهدا انجام دادم. اولین کتابم در سال ۸۸ دربارۀ شهید مهدی رضایی، از شهدای فتنۀ ۸۸ و ضمیمۀ آن چهار شهید دیگر فتنه بود.
این نویسنده در خصوص آثار خود، بیان کرد: در کتاب آخرین نفس، برای اولین بار وصیتنامۀ شهدای مدافع حرم گردآوری شده بود که به چاپ رسید. کتاب بهار آخرین فصل دربارۀ شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی از شهدای محل و مسجد ما بود که از گذشته او را میشناختم و با ایشان مصاحبه کرده بودم. بعد از آن مصاحبه هم به سوریه رفتند و در سال ۹۵ در جبهۀ مرآته سوریه به شهادت رسیدند.
اسدی در ادامه اظهار کرد: بعد از شهادت ایشان مصاحبههایی با خانواده و دوستان این شهید انجام دادم. نهایتاً این مصاحبهها در سال ۱۴۰۰ در قالب کتابی با عنوان بهار آخرین فصل چاپ شد. کتاب دیگر، قصۀ ننه علی است که به همت انتشارات «حماسه یاران» منتشر شده است.
این نویسنده با اشاره به نحوۀ آشنایی خود با تلویزیون اینترنتی کتاب، افزود: چند قسمت از برنامۀ مثبت کتاب را در تلوبیون مشاهده کردم. به نظرم برنامههای خوب و مفیدی بودند. برنامهها خوب و منظم برگزار میشوند. به نظرم شبکۀ اینترنتی کتاب میتواند برنامههایی تولید کند که در آن مخاطب هم حضور داشته باشد و پرسش و پاسخ مطرح شود. به عنوان مثال، خبرنگاران این شبکه میتوانند به کتابفروشیها مراجعه و با مردم مصاحبه کنند. این امر در ترویج فرهنگ کتابخوانی خیلی اثرگذار خواهد بود؛ حتی در انتخاب کتاب هم خیلی مهم است.
وی ادامه داد: شبکۀ کتاب میتواند کتابها را به مخاطبان معرفی کند و مانند سبدی باشد که مخاطب بیاید و کتاب مورد نظر خود را از آن انتخاب کند. برنامههای این شبکه اگر تعامل با مخاطبان را بیشتر کنند، آیندۀ روشنتری خواهند داشت.
اسدی در پایان گفت: شبکۀ کتاب میتواند بستری برای آموزش نویسندگان به صورت متمرکز باشد، این امر باعث افزایش چشمگیر مخاطبان میشود. قالبهای متنوع برنامهسازی از جمله مسابقه، تاریخنگاری، خاطرهنگاری و... جزو موارد مهمی است که این شبکه میتواند مد نظر قرار دهد.
تلویزیون اینترنتی کتاب، ابتدا با نام «کتاب نما» به شکل تلویزیونی در بستر تلوبیون پدیدار گشت و اکنون به شکل اینترنتی در فضای مجازی با عنوان شبکه کتاب شروع به کار کرد.