فرزاد جمشیدی مجری برنامه «صبح روز بعد» ویژهبرنامه سحر شبکه دو سیما در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه اجرای برنامه سحر ماه مبارک رمضان بسیار دشوار است، گفت: این سختی از چند جهت است به این دلیل که برنامه سحر مخاطبش خاص و متخصص است.
وی افزود: کسی که سحر ماه مبارک رمضان از خواب بیدار میشود برای توفیق روزهداری، این مسائل را بیشتر بلد است بنابراین برای آدم متخصص صحبت کردن بسیار دشوار است و طی ۱۱ ماه گذشته تلاش کردم با مطالعه و فیشبرداری آمادگی خودم را برای برنامه سحر حفظ کنم.
از ملزومات کار اجرا، داشتن حافظه خوب و مطالعه مستمر است این است که بقیه میگویند که چرا حین اجرا به کاغذ نگاه نمیکنید؟ اصلا نباید نگاه کرد. دوربین چشم مخاطب است، اگر سر را پایین بیاندازیم تا از روی کتاب یا متنی برای او صحبت کنیم، این توهین به مخاطب محسوب میشود
مجری برنامه «صبح روز بعد» با اشاره به انتخاب ۳۰ شخصیت برای پرداختن به زندگی آنها در این برنامه، اظهار داشت: شخصیت هایی که انتخاب کردند، مجموعه ای از افراد هستند که در میان آنها عالم، کاسب، مادر شهید، نظامی، اسیر و در کل مجموعه و رنگینکمانی از طیف متنوعی از انسانها را در بین آنها داریم ولی یک کارویژه دارند که آن هم کار برای خدا و خدمت به خلق خداست.
جمشیدی عنوان کرد: بعضی از این شخصیتها بسیار گمنام هستند، هرچند که ممکن است حتی یک خیابان هم به نامشان باشد ولی گمنام اند.
وی با بیان اینکه برنامه «صبح روز بعد» قویا یک برنامه گروهی است یعنی اگر تیری به طاق توفیق مینشیند یا گلی به دروازه مینشیند حاصل یک همکاری گروهی است، خاطرنشان کرد: اگرچه بینندگان من را در قاب تصویر میبینند، اما ما سردبیر خوبی مانند حامد قدیری داریم که جوان تحصیلکردهای است و پای برنامه است. شبی نیست که بیایید اینجا و تهیهکننده و کارگردان را سر صحنه نبینید و غالبا مدیر گروه معارف شبکه دوم سیما و مدیر شبکه دوم سیما سر برنامه حضور دارند.
مجری برنامه «صبح روز بعد» ادامه داد: این خیلی برای منی که سالها سحر اجرا کردهام اهمیت داشت و من ندیده بودم که برنامه سحر اینقدر برای دستاندرکارانش اهمیت داشته باشد.
جمشیدی با اشاره به شخصیتهایی که هر سحر به زندگی آنها میپردازد، تصریح کرد: این شخصیتها چند ویژگی مشترک دارند، مهماند، غریباند، کم از آنها صحبت شده و واقعا برای شناخت آنها نه تنها کاری نکردیم بلکه همتی هم نکردیم. این درحالی است که ما هم مستندات مکتوب زیاد داریم و هم بسیاری از آنها خانوادهشان هستند.
وی درباره بازخوردگیریهای صورت گرفته در طول ایام اجرای برنامه صبح روز بعد، گفت: پیامکهای بسیاری میآید که دوست دارند این پردهخوانی ها ادامه پیدا کند، اینکه کسی یک زندگی را مجمل و کوتاه ظرف ۱۵ تا ۲۰ دقیقه برای مردم تکرار کند، شیرین است.
استیلای ادبیات شفاهی بر ادبیات مکتوب زیاد است یعنی مردم بیشتر به جای آنکه بگویند خواندیم، میگویند شنیدیم، اگر راوی صادق باشد و کتابها را مطالعه کند و برای مردم بیان کند، مورد پسند آنها واقع خواهد شد
مجری برنامه «صبح روز بعد» ادامه داد: استیلای ادبیات شفاهی بر ادبیات مکتوب زیاد است یعنی مردم بیشتر به جای آنکه بگویند خواندیم، میگویند شنیدیم، اگر راوی صادق باشد و کتابها را مطالعه کند و برای مردم بیان کند، مورد پسند آنها واقع خواهد شد.
جمشیدی درباره اقبال بینندگان به این برنامه نیز گفت: اقبال مردم به این برنامه به گونهای است که کوچکترین اجزای دکور ما که تغییر میکند مورد توجه مردم قرار میگیرد که این به معنای دقت و توجه مردم است که موضوع بسیار ارزشمندی برای ماست.
وی همچنین درباره نحوه تسلط خود بر زندگی شخصیتهایی که به روایت زندگی آنها میپردازد، اظهار داشت: برخی فکر میکنند که من مانند گویندگان بخشهای خبری از روی مانیتور مطالب را میخوانم، این درحالی است که گویندگان خبر با یک دوربین صحبت میکنند درحالی که ما در این برنامه با ۶ دوربین با مخاطب صحبت میکنیم؛ مضاف بر اینکه مجری به هیچ عنوان حق استفاده از متن را ندارد.
مجری برنامه «صبح روز بعد» گفت: از ملزومات کار اجرا، داشتن حافظه خوب و مطالعه مستمر است این است که بقیه میگویند که چرا حین اجرا به کاغذ نگاه نمیکنید؟ اصلا نباید نگاه کرد. دوربین چشم مخاطب است، اگر سر را پایین بیاندازیم تا از روی کتاب یا متنی برای او صحبت کنیم، این توهین به مخاطب محسوب میشود.
جمشیدی تاکید کرد: این نوع برنامه حتی اگر من هم نباشم باید ترویج پیدا کند و ادامه داشته باشد.
وی همچنین درباره بازگشت خود به تلویزیون پس از چندسال دوری از برنامههای سحر و بازخورد این موضوع، عنوان کرد: این را از قول خود مسئولینی که برای بازدید برنامه آمدند و اجازه گرفتم بیان کنم میگویم که گفتند فلانی در این سالها که اجرا نکرد موجب ضرر مخاطب شد.
مجری برنامه «صبح روز بعد» گفت: من هیچوقت از برنامه سحر دور نبودم و در این سالها هم برای پلتفرم برنامه اجرا میکردم، اما برای تلویزیون و مخاطب فراگیر و اینکه همه مردم بتوانند از برنامه سحر استفاده کنند، با دریغ میگویم که سالها باب این کار را بستند و کبوتر حرف حساب را که ما جلد یک بامی کرده بودیم، پراندند.