به گزارش ایرنا، فوتبال باشگاهی ایران ویترینی شفاف از بداخلاقیهایی است که هیچ حد پایانی هم نمیتوان برای آن متصور شد. حالا دیگر توهین و تهمت به رویهای عادی بین بازیکنان و مربیان و مدیران تبدیل شده است. با هر اتفاق کوچکی بیحرمتیها شعلهور میشود و اصل فوتبال و رقابت زیر سوال میرود. به وجود آمدن این معضل دلایل مختلفی دارد و در ادامه به مهمترین آنها اشاره شده است.
توهین برای خوشامد هواداران
عوامل تیمهای پرطرفدار پایتخت و به خصوص استقلال و پرسپولیس به جهت اینکه عملکردشان زیر ذرهبین هواداران و همچنین رسانهها است مدام از راهکارهای پوپولیستی استفاده میکنند. این سیاست پوپولیستی هم در هنگام پیروزیها انجام میشود و هم در هنگام شکست.
در همین ماجرای اخیری که در خصوص اتفاقات دربی و همچنین مسائل مربوط به میزبانی پرسپولیس به وجود آمد توهین عوامل سرخابیهای پایتخت علیه یکدیگر به بالاترین حد خود رسید. از مدیران رسانهایشان که مدام با انتشار استوری طرف مقابل را تحقیر میکردند تا مدیران تیم که بیشتر وقت خود را به پاسخگویی در خصوص ادعای طرف مقابل میگذراندند.
مربیان خارجی هم اهل حاشیه شدند
در حال حاضر چندین مربی خارجی در فوتبال ایران فعالیت میکنند. مربیانی که در بین آنها چهرههای شناخته شدهای همچون خمس، ساپینتو و مورایس هم حضور دارند. جالب اینکه آنها هم با حواشی فوتبال ایران خو گرفتهاند و مصاحبههای اخیرشان گواه این مطلب است.
هر چند ساپینتو در گذشته و پیش از حضور در استقلال مربی حاشیهسازی بوده؛ اما ادبیاتی که به تازگی از آن استفاده میکند با ادبیاتش در روزهای ابتدایی که به ایران آمده بود متفاوت است.
بیانیههایی به تعداد روزهای سال
یکی دیگر از اقداماتی که هیچ باشگاه حرفهای در فوتبال دنیا حاضر به انجام آن نیست، اما در فوتبال ایران طرفداران زیادی دارد صادر کردن بیانیههای فلهای باشگاهها علیه یکدیگر و حتی علیه نهادهای متولی فوتبال کشور است. بیانیههایی که هیچ هدفی به جز جوسازی و به جان هم انداختن هواداران ندارد.
مربیان متخصص در سیاهبازی
در فوتبال، مربیان کمترین امنیت شغلی را دارند. بر خلاف فوتبال روز دنیا، برخی مربیان ایرانی برای اینکه از خطر اخراج در امان بمانند بهترین راهکار را فرار از مسئولیت میدانند. این فرار مسئولیت هم با صحبتهای هیجانی، شوآف برای هواداران و همچنین توهین به تیمهای رقیب انجام می شود. به ندرت رخ داده مربیانی که در تیمهای پرطرفدار ایران مسئولیت داشتند دلیل ناکامیشان را اشتباهات خودشان بدانند.
پیشکسوتانی که دیده نمیشوند
یکی از بیرحمیهای فوتبال، بازنشستگی بازیکنان است. این موضوع زمانی شکل تراژیک به خود میگیرد که این بازیکنان در اوج محبوبیت خانهنشین و در ادامه فراموش میشوند. بازیکنان زیادی در فوتبال ایران بودند که روزگاری محبوب هواداران بودند اما به محض اینکه از مستطیل سبز خداحافظی میکنند نامشان به بایگانی سپرده میشود. همین ترس از فراموشی باعث شده بسیاری از این بازیکنان سابق، به مصاحبههایی روی بیاروند که مورد توجه هواداران قرار بگیرد.
این اتفاق زمانی بغرنج میشود که اظهارات آنها به اظهارات لیدرها و هواداران دوآتشه شبیه میشود و در آن خبری از انصاف و تحلیل نیست و به صرف اینکه در رسانهها تیتر شوند به مصاحبههای زرد روی میآورند.
مدتهاست فوتبال باشگاهی ایران شباهت زیادی به رینگ خونین پیدا کرده است. انگار کسانی در این فوتبال موفقترند که بهتر از دیگران عربده بزنند، توهین کنند و از همه مهمتر نقش بازی کنند. همین افراد هستند که باعث شدند فوتبال ایران تبدیل به یک مخروبه شود. چرا که اهالی آن بیشتر از اینکه به دنبال اعتلای فوتبال کشور باشند تلاش میکنند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.