تهران- ایرنا- «محمدحسین لطیفی» کارگردانی است که سینمای ایران در هر برهه‌ای از حیات نوین خود، نیازمند تجربیات و مولفه‌ها ساختاری اوست.

به گزارش ایرنا، محمدحسین لطیفی، این روزها، فیلم غریب را به روی پرده دارد؛ فیلمی که به‌مانند مضمونش، در اکران، غریب واقع شد و آن‌طور که انتظار می‌رفت، مورد حمایت دستگاه‌ها و نهادهای مختلف قرار نگرفت. آن‌چه که سبب شد تا غریب، سامان پیدا کند و به شکل کنونی به روی پرده برود، مجاهدت‌های محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان است که حتی وقتی فیلم را با فشردگی عجیبی به جشنواره سال گذشته رساند، هنوز دوسوم دستمزدش را دریافت نکرده بود اما به‌مانند همیشه، متعهدانه پای کار ایستاد و نه‌تنها غریب را به جشنواره فرستاد، بلکه بنا به مصلحت، فیلم را در اکران نوروز امسال قرار داد تا رسالت خود را با این فیلم به پایان برساند.

لطیفی، کارگردان نام‌آشنای سینما و تلویزیون کشورمان است که حدود ۳ دهه از فعالیت حرفه‌ای او می‌گذرد. کارگردانی که همواره به تعهد و واقغ‌بینی نسبت به پروژه‌هایش معروف بوده و به همین دلیل، به چهره موردوثوق جریان دولتی و بخش خصوصی سینمای ایران تبدیل شده است. کارنامه سینمایی و تلویزیونی او مملو از آثاری است که علاوه بر بخش خصوصی، بخش دولتی را نیز شامل شده و این، محبوبیتی است که در تمام این سال‌ها، متوجه شخصیتی چون لطیفی بوده است.

شروع فعالیت حرفه‌ای لطیفی در سینما، با تریلر نفس‌گیر سرعت بود که در این فیلم، نوآوری‌هایی در سینمای ملی، در جهت نزدیکی به قواعد ژانری بین‌المللی که چندان در سینمای ما مورد توجه قرار نمی‌گرفت، به چشم خورد. لطیفی پس از پایان این فیلم به سراغ تلویزیون رفت تا کمدی موقعیت کت جادویی را که یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های آن دهه شد، تولید کند. از همین نخستین فعالیت‌های لطیفی مشخص بود که وی کارگردانی در خدمت موقعیت بود و در این مسیر، مرزبندی کلاسیکی چون التزام به یک ژانر مشخص، وجود نداشت.

لطیفی، جنس استقرار در موقعیت‌های متفاوت را می‌داند و همین شناخت هوشمندانه سبب شده تا وی چه هنگامی که با کمدی ورود می‌کند، چه زمانی که یک درام اجتماعی و خانوادگی می‌سازد و چه زمانی که از مقاومت سخن می‌گوید، می‌داند که پتانسیل‌های چه خصیصه‌ای را در آن موقعیت به کار ببندد

این مسیر با عینک دودی، همسایه‌ها و دختر ایرونی نمایان‌تر شد تا اینکه وی طی چهار سال با تولیدات متفاوتی چون سفر سبز، خوابگاه دختران، فرار بزرگ و روز سوم، گوشه‌های دیگری از توانمندی خود را در گونه‌های دیگر تجربه کرد. تجاربی که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و لطیفی را در کمتر از ۱ دهه، به کارگردانی شاخص در سینما و تلویزیون کشورمان تبدیل کرد.

از آن سال تا به امروز، لطیفی، تولیدات مختلفی را در سینما و تلویزیون تجربه کرد که محدود به گونه خاصی نبودند. پروژه‌هایی بعضا سنگین که در مواردی، تمهیدی بهتر از استمداد از تجارب لطیفی وجود نداشت. او، مرد روزهای سخت بود و می‌دانست چگونه با بودجه اندک، یک کار استاندارد تحویل دهد. تعهد او نسبت به پروژه‌هایش، برای بسیاری از تهیه‌کنندگان مغتنم است چرا که می‌دانستند او، تحت هیچ شرایطی، پشت کار خود را خالی نمی‌کند؛ همچنان‌که در این حدود سه دهه، هیچ‌گاه حاشیه‌ای از این چهره منتشر نشد و وی ترجیح داد تا در سکوت و آرامش، فعالیت حرفه‌ای خود را استمرار ببخشد.

شاید هر کارگردانی روی سن جشنواره فجر، تا آن اندازه بابت غریب مورد تمجید قرار می‌گرفت، تحت‌تاثیر فضا، حسابی مشعوف می‌شد اما لطیفی در آن جایگاه، مدام از بابک حمیدیان گفت و سیمرغی که حق او بود اما دیده نشد.

محبوبیت لطیفی در سینما و تلویزیون، چندان اتفاقی به دست نیامد. او جنس استقرار در موقعیت‌های خاص و متفاوت را می‌داند و همین شناخت هوشمندانه سبب شده تا وی چه هنگامی که با کمدی ورود می‌کند، چه زمانی که یک درام اجتماعی و خانوادگی می‌سازد و چه زمانی که از مقاومت سخن می‌گوید، می‌داند که پتانسیل‌های چه خصیصه‌ای را در آن موقعیت به کار ببندد. این موقعیت‌شناسی سبب شده تا وی در کارهای خود، قابل‌انتظار ظاهر شود. هر جا هم که انتقادی به کارهایش وارد بوده، تلاش کرده تا با آرامش و نپرداختن به حواشی، از بروز حاشیه‌های بزرگ‌تر جلوگیری کند. مانند تمام حرف‌وحدیث‌هایی که در فیلم اسب سفید پادشاه یا اجرای برنامه هفت وجود داشت و می‌بینیم که کمترین حاشیه از این ۲ پروژه، به وجود نیامد.

برای کارگردانی که با اعتقاد قلبی خود پای یک پروژه می‌ایستند، تفاوتی ندارد که در چه مدیومی حضور دارد. شاید بسیاری از کارگردانان، در شرایط فعلی، حاضر به قرار گرفتن پشت دوربین فیلمی چون غریب نبودند آن هم با دستمزد نه‌چندان زیادی که برای این کار در نظر گرفته شد و همان هم منظم پرداخت نشد اما چون محمد بروجردی، برای لطیفی، یک مساله بود، وی قدم در این مسیر گذاشت و توانست یک فیلم مهم در تاریخ سینمای ایران به یادگار بگذارد.

سینمای ایران در هر برهه خود، نیازمند چنین هنرمندان مساله‌مند و متبحری است؛ چهره‌هایی که با تجربه و دوراندیشی خود، در مقام پیشران، قطار اخلاق‌مداری را در هنر هفتم به پیش برده و آورده‌های مناسبی را برای سینمای کشور به ارمغان می‌آورند.