به گزارش خبرنگار ایرنا تیمی که رویای حضور صدها جوان و نوجوان مستعد این استان برای قرار گرفتن در مسیر حرفهای فوتبال و رسیدن به جایگاههای بالاتر است.
امروزه فوتبال فراتر از یک بازی برد و باخت در زمین مستطیل است و افزون بر صنعت درآمدزا، از کارکردهای مهم اجتماعی نیز برخوردار بوده و دربرگیرنده مسوولیتهای اجتماعی است، همان کلیدواژه مهمی که یکی از رسالتهای خطیری که بارها مسوولان به ویژه نمایندگان پارلمان شهری همدان در رویکرد جوان محوری خود تاکید کرده اند.
جوانانی که فوتبال به عنوان پرمخاطبترین رشته ورزشی دل مشغولی آنها شده و در هر محله شاهد بازی و هیجانات فوتبالی هستیم.
هنوز هم فوتبال راهی است که با آن میتوانند در یک روز تعطیل به ورزشگاهی بروند و در آنجا با شور تمام فریاد بزنند، جیغ بکشند، به هوا بپرند یا به سرو کله هم بکوبند و ... یا از منظری دیگر تماشای یک فوتبال زیبا از تلویزیون برای مردمی که زیر بار فشار زندگی روزانه شکسته می شوند، فرصتی
است برای استراحت ذهنی و فکری، حتی اگر این فوتبال در آخرین ساعات شب پخش شود و احتمال هم بدهند که فردا دیر به سرکارشان برسند و احیانا اخراج هم بشوند.
در اینجا فوتبال یک "مسکن اجتماعی" برای فراموشی موقت آسیبهای ریشه دار جامعه است و با وجود تیمی در سطح شهرداری همدان که در لیگ یک و چسبیده به لیگ برتر حضور دارد، جوانان و نوجوانان مستعد حتی فراتر از زمینهای خاکی، بازیهای محلهای و گل کوچیک! به استادیومها میروندتا علاوه بر لذت دیدن مسابقات، از کلاس بازی فوتبالستهای حرفهای آموخته و آنها را الگوی خود برای ارتقا سطح فنی و تکنیکی و رسیدن به آن جایگاه قرار دهند.
شاید همین شوق فوتبالی است که باعث شده پاس با عبور از هجدهمین سال حضورش در همدان، با وجود ناکامیهای پیاپی، نزد مسوولان منحل نشود و با وجود کج سلیقگیها، تصمیمات پراشتباه و سقوطهای تلخ، همچنان حیات اجتماعی داشته باشد.
مشابه همین حمایتها در شهرهای مختلف کشور به چشم میخورد و هر استانی که از نعمت تیمداری برخوردار است، به مراتب کمتر درگیر ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی میشود و افزون بر این، انگیزه خانوادهها را برای پیشرفت فرزندانشان در فوتبال و رسیدن به دنیای حرفهای این ورزش پرمخاطب دوچندان کرده است.
نیم نگاهی به استانهای صاحب تیم در لیگهای مختلف کشور بیانگر آن است که آنها با صرف هزینههای حتی چندبرابر تیم شهرداری همدان که می توان از منظرهای مختلف مورد بررسی واقع شود و از زوایای مختلف از جمله کارکرد بسیار تاثیر گذار در کاهش آسیبهای اجتماعی در بین جوانان و نوجوانان، اشتغالزایی و ایجاد شور و هیجان در فضایی سالم مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی میزان هزینه کرد تیمهای لیگ یک نشان میدهد که شهرداری کمترین هزینه را در رقم قراردادها و سایر ملزومات تیم داری داشته و از این حیث در سطح یک تیم مدعی لیگ دویی بوده است.
در واقع بودجه شهرداری همدان بهاندازه یک بازیکن لیگ برتری است و راهی دوری نرویم شاید بهاندازه قرارداد نوید عاشوری بازیکن همدانی گل گهرسیرجان باشد!
تیمی که با هزینههای صورت گرفته از لیگ استان به لیگ یک کشور رسیده و در این سالها، چه خون دلها خورده شد تا با کمک و توانایی نیروهای مستعد بومی، روند صعودی را با مدیریت در هزینهها داشته و اکنون به دور از انصاف است که نمک بر پیکره زخم خورده شهرداری پاشیده شود و برای زمین خوردنش دورخیز کنیم.
آیا رسم جوانمردی در فوتبال بر این است که سوار بر رکاب انتقادهای غیرمنصفانه؛ کمر بر شکستن تیمی بسته شود که چشم امید صدها فرزند خانواده من و شماست؟
وقت آن رسیده که برای سرپا نگه داشتن این تیم بسیج عمومی ایجاد شود و همه دست در دست یکدیگر، ویترین فوتبال شهر را نجات بدهیم.
با سقوط شهرداری چه منفعتی عاید فوتبالدوستان میشود؟ اشک و گریه فرزندانمان در آکادمی فوتبال شهرداری و سایر استعدادهای ناب پشت خط مانده جوان و نوجوان را چه کسی پاسخ میدهد؟
این تیم نه بنام شخص نه سند بر مالکیت فردی دارد که این چنین مدیریت شهری را که جانانه پای این تیم ایستاده، مورد تاخت و تاز و عجیبتر از آن بازخواست قضایی قرار میدهند.
مگر نه اینکه نگاه مدیریت شهری در قبال تیم فوتبال شهرداری، حفظ این سرمایه مهم و گرانبها برای نسلهای آینده است؟ راهی دوری نمیرویم و نیم نگاهی به فعالیت نزدیک به یکهزار فوتبالیست در ردههای سنی پایه آکادمی و مدرسه فوتبال شهرداری میاندازیم.
آیا آنها فرزندان همین شهر و کوچه پس کوچههای دیارمان نیستند؟ پس اگر این تیم نباشد، آنها با چه هدف و انگیزهای برای رسیدن به ترکیب بزرگسالان پرافتخارترین باشگاه ورزشی استان همدان تلاش کنند.
بیایید برای فرزندان فوتبالدوست شهر همدان قدمهای ماندگار برداریم تا مبادا حسرت جبران ناپذیر را در انتهای فصل خورده شود. حسرتی که مشهدیها از سقوط و انحلال تیمهایی نظیر سیاه جاگان و پیام میکشند و افسوسشان هیچ ثمرهای جز آه و نفرین جوانان فوتبالیست این استان ندارد.
هنر در این نیست که در قرار گرفتن شهرداری در عرش، خوش استقبال باشیم و اطراف تیم را پرازدحام همراه با نغمههای حمایتی کنیم، هنر در این است که خوش بدرقه باشیم و جانانه در کنار تیمی باشیم که شاید در این روزهای بد فوتبالی، از اسب افتاده باشد اما از اصل نیفتاده و میتواند باردیگر در کورس بقا بتازد.
تا دیر نشده و به کاسه چه کنم وای کاشها نرسیدهایم، وارد گود شده و برای یکبار هم که شده رخت حمایت بر تن کنید و دارایی فوتبال یک شهر را در لیگ یک حفظ کنید.
توقع به جایی است که اعضای شورای شهر، دستگاه ورزش، هیات فوتبال، پیشکسوتان، رسانهها و حتی مقامات بالادستی در کنار این تیم یا علی گفته و با روحیه دادن به پسران سرزمین هگمتانه، مجاهدتی دیگر را این بار در میدان ورزشی خلق کنند.