مریم قربانزاده در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: داستان کتاب خاتون و قوماندان را هم میتوان در جنگ تحمیلی و هم در زندگی رزمندگان و شهدای مدافع حرم جست و جو و دنبال کرد.
وی درباره اثر گفت: نگارش خاتون و قوماندان زمانی آغاز شد که شهدای مدافع حرم و به ویژه تیپ فاطمیون در مظلومیت محض بودند و حتی اجازه یک تشییع معمولی هم به آنها داده نمیشد. این موضوع برای خانواده شهدا بسیار سخت بود.
نویسنده کتاب خاتون و قوماندان افزود: متاسفانه در یک بازه زمانی با فضای مسمومی که رسانههای معاند ساخته بودند، برخی نسبت به جریان مدافعان حرم انتقاد داشتند و با تبلیغات گسترده این رسانهها، به مخالفان مدافعان حرم تبدیل شدند.
قربانزاده گفت: این کتاب با توجه به شرایطی که در آن زمان تولید شد، توانست بر فضای مسموم دوران خود اثر خوبی بگذارد و به مردم نشان دهد که جنگیدن برای مدافعان حرم و خانوادههایشان سود مادی ندارد، به ویژه که مهاجر و افغان هم باشند که با مشکلات و مسائل زیادی به دلیل نوع زیست خود در کشور دوم مواجه هستند ولی با تمام این اوصاف، بازهم عقیده و ایمان و جهاد، غالب میشود و با وجود تمام مشکلات آنها را به میدان رویارویی با دشمن میکشاند.
نویسنده این اثر اظهار داشت: پرداختن به این وقایع و زندگی رزمندگان و شهدا از دریچه نگاه زنان، کاری در جهت ارائه درست تاریخ است.
وی گفت: در دهههای اخیر آثار متعددی با تمرکز بر روایت از شهامتها، رشادتها و شهادتهای مردانه منتشر شده که البته باید گفت همین میزان نیز قطرهای از دریاست اما با این حال به نظر میرسد که جای روایتهای زنانه در میان این آثار خالی است.
قسمتهای اجتماعی جنگ درباره زنان باید شفاف روایت شود
وی افزود: با وجود آنکه زنان نقش تعیینکنندهای در مواجهه با هر یک از این وقایع داشتهاند، مانند جنگ تحمیلی یا ماجرای سوریه و ...، روایتهایی که از آنان داریم، کافی و کامل نیست.
نویسنده کتاب خاتون و قوماندان معتقد است: قسمتهای اجتماعی جنگ درباره زنان باید شفاف و روشن، بدون هیچگونه اضافهگویی دیده و روایت شود.
قربانزاده اظهار داشت: زنان در این وقایع یک هویت حماسی و رزمی دارند، اگرچه تفنگ به دست نگرفتند اما در جبهه جنگ بودند. اگر رزمندگان دلگرم به حضور آنها نبودند، نمیتوانستند اینقدر پر صلابت در میدان رزم حاضر شوند.
وی گفت: تلاشم همواره در خاتون و قوماندان این بود که این اصالت و هویت را حفظ کنم، با این تفاوت که به آن رنگ و بوی افغانستانی هم بدهم. برای این منظور، زبانی که در بیان روایت خاطرات انتخاب کردم، زبانی نزدیک به گویش افغانستانیهاست.
این نویسنده ادامه داد: برای رسیدن به این مهم، آثار متعددی را مطالعه و ضمن مشورت، تلاش کردم تا هویت اثر با هویت صاحب آن نزدیکی بیشتری داشته باشد و بتوان در آن رد پای تمایز میان یک همسر شهید افغانستانی با ایرانی را در نوع بیان دریافت و لذا حفظ اصالت گفتار افغانستانی در بیان خاطرات برایم از این منظر اهمیت داشت.
وی گفت: جنگ ما جنگ انسانهای معمولی بود، جنگ انسانهای خاص نبود. جهادی بود که موجب رشد انسانهای معمولی شد. از این منظر، تأثیر و تغییری را که جنگ در جنبههای مختلف اجتماعی ایجاد کرد، میتوان مورد بررسی قرار داد و بر آن تأمل کرد.
قربانزاده گفت: اگر بخواهیم به عنوان نمونه بررسی کنیم، باید از جنگ تحمیلی یاد کنیم. جنگی که هشت سال طول کشید و در این مدت، اقشار و افراد مختلفی را درگیر خود کرد. زنان نیز به عنوان یک بخش از جامعه ایرانی با این واقعه درگیر شدند. ما با طیف گستردهای از زنان در جریان جنگ تحمیلی مواجه هستیم که هرچند تحصیلات خاصی نداشتند اما توانستند به بهترین شکل ممکن یک نسل را تربیت کنند. اگر نگاه کلانتری به ماجرا داشته باشیم، باید بگوییم که این زنان، قهرمانان جنگ هستند؛ بنابراین باید چگونگی نقشآفرینی و تأثیرگذاری آنها در این برهه تاریخی ثبت شود.
این نویسنده گفت: جغرافیای جنگ فقط تا پشت خاکریزهای جبهه نبود، بلکه تا شهرها و روستاهای دورتر کشور نیز کشیده شد. در این جبهه، زنان بودند که حرف اول را میزدند. آنها ضمن قوت قلب بخشیدن به همسران و فرزندان خود، نقشهای دیگری از اداره یک خانواده گرفته تا بزرگ کردن فرزندان و به دوش کشیدن مسئولیتهای سنگین در دوران سخت اقتصادی و سایر مشکلات را در این مسیر ایفا میکردند.
کتاب خاتون و قوماندان روایت زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون نخستین اثر مکتوب درباره زندگی این شهید است که در ۳۳۶ صفحه به قلم مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستارهها وابسته به کنگره سرداران شهید استان خراسان منتشر شده است.
این کتاب به عنوان یکی از آثار برگزیده کتاب سال خراسان رضوی در سال ۱۳۹۹ شناخته شد. فاطمیون لشکری تشکیل شده از مجاهدان افغانستانی است که در عملیات متعددی حضور پررنگی داشت و در آزادسازی شهرهای مهمی همچون حلب نقشی کلیدی ایفا کرد.
ابوحامد لقبی است که در سوریه و در جبهههای نبرد به شهید توسلی دادند. قوماندان به زبان دری یعنی فرمانده و خاتون، اسمی است که شهید با آن، همسر خود را مورد خطاب قرار میداد.