به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، این نشریه آمریکایی در این گزارش به قلم جف لامیر آورده است: موشکهای پاتریوت بالاخره به اوکراین رسیدند، اما واقعیت امر ممکن است انتظارها را برآورده نکند. اپراتورهای پدافند هوایی اوکراین در جلسات آموزشی مورد تحسین واقع شدند، اما محیط تهدیدی که اوکراین با آن مواجه است، چالش هایی را برای سامانه پاتریوت ایجاد می کند.
در این گزارش تحت عنوان «موشکهای پاتریوت اوکراین را نجات نمی دهند»، آمده است: اوکراین با تهدیداتی از جانب زرادخانه موشکی و پهپادی روسیه مواجه است. چندین کلاس از پهپادها توسط پاتریوت قابل رهگیری هستند، اما مساله به یک موضوع تاکتیکی و اقتصادی تبدیل می شود. پهپادها میتوانند از قدرت مانور و الگوهای پروازی خود استفاده کنند تا توسط رادارهای پاتریوت شناسایی نشوند. علاوه بر این، استفاده از موشکهای رهگیر ۳ میلیون دلاری برای از بین بردن پهپادهایی که هزینه کمتری دارند، سوال برانگیز است.
این گزارش این مساله را از آن جهت قابل توجه خواند که موشکهای رهگیر اوکراین متعلق به زمان شوروی به زودی به پایان میرسد و عرضه مجدد موشکهای آمریکایی استینگر نیز همچنان محدود باقی میماند.
بر این اساس، این گزارش پاتریوت را تنها دفاع اوکراین در برابر برتری هوایی روسیه مطرح میکند و میافزاید: آمریکا نمیتواند فقط موشکهای رهگیر پاتریوت بیشتری را به اوکراین بدهد. اولاً آنها یک جنگ افزار گرانبها هستند؛ واشنگتن در سال جاری فقط ۲۵۲ موشک رهگیر «پیایسی-۳ اماسای» برای ارتش آمریکا خرید و بسیاری از اینها برای حذف تدریجی موشکهای رهگیر قدیمیتر استفاده خواهند شد.
سامانههای پاتریوت به دفاع دقیق از داراییهای اصلی محدود میشوند و به گونهای طراحی شدهاند که همزمان با اینکه پدافند هوایی با اهدافی در ارتفاعات بالاتر و پایینتر درگیر است، عمل میکنند. بدون این افزونهها، پاتریوت با تهدیدهای بسیاری در زمان درگیری مواجه است و نتیجه این است که یا پوشش رخنه پذیری خواهد بود که از داراییها حفاظت نمیکند یا پوششی خواهد بود که با تمام شدن موشکهای رهگیر، کاربرد آن به سرعت فروکش می کند.
علاوه بر این، سامانههای پاتریوت خودشان آسیب پذیر هستند؛ سامانه راداری پاتریوت در زمان عملیات موقعیت جغرافیایی خود را فاش میکند و آن را به یک هدف آشکار برای حملات روسیه تبدیل میکند. این یعنی پاتریوت یک سامانه چند منظوره برای دفاع از داراییهای ارتش اوکراین یا مردم این کشور نیست.
این گزارش با اشاره به اینکه «تحویل این سامانه تسلیحاتی پیشرفته به کییف همچنین از اهداف راهبردی که آمریکا به صورت منطقی میتواند به دست آورد، جدا است و حضور یا فقدان پاتریوت جنگ اوکراین را پایان نمیبخشد»، آورد: جنگ هوایی به طور کلی وسیله ای جهت شکل دهی به عملیات برای نیروهای مانور است و در این جبهه نیروهای اوکراینی و روسیه در بن بست باقی می مانند. نفوذناپذیری اوکراین در برابر حمله هوایی نیز با ایجاد این تصور نادرست مبنی بر اینکه تهدید هوایی را می توان به طور نامحدود کاهش داد، از مذاکره جلوگیری می کند. هرچه روند مذاکرات بیشتر به تعویق بیفتد، اوکراینیهای بیشتری کشته میشوند و در درازمدت آسیب بیشتری به زیرساختهای اوکراین وارد میشود.
لامیر با اشاره به اینکه « بر اساس این اشکالات تاکتیکی و عملیاتی، ارسال سامانههای بیشتر به اوکراین ارزش راهبردی سوال برانگیزی برای آمریکا دارد»، نوشت: سامانههای پاتریوت جنگ در اوکراین را پایان نداده یا کییف را قادر به مذاکره در مورد کریمه یا دونباس نمیکند. آنچه آنها انجام میدهند نشان دهنده تعهد نادرست آمریکاست که ممکن است کشتار در اوکراین را به درازا بکشاند.
وی در گزارش خود نوشت: چارچوب ایدئولوژیک قداست تمامیت ارضی باید پایان یابد، زیرا اهداف حداکثری -و دست نیافتنی- کییف برای بازپس گیری کریمه را تشدید می کند. وضعیت پایانی جنگ روسیه و اوکراین احتمالاً شبیه وضعیت قبلی نخواهد بود و واشنگتن باید این مساله را به رسمیت بشناسد. اوکراین در سال ۲۰۲۲ موفق شد در دونباس دستاوردهایی به دست آورد، اما حملات مورد انتظار در فصل بهار از سوی هر دو طرف هنوز محقق نشده است و همچنین بن بستی شبیه به استالینگراد در باخموت ایجاد شده که مانع از هرگونه دستاورد سرزمینی می شود.
در گزارش نشنال اینترست آمده است: ایالات متحده می تواند از مدل متفاوتی پیروی کند؛ یعنی میانجیگری و تنش زدایی. ایالات متحده زمانی که به دیگران اجازه معامله گری را میدهد، ابتکار عمل و نفوذ را واگذار می کند، مانند میانجی گری اخیر چین برای نزدیکی ایران و عربستان یا اقدام ترکیه در تسهیل قرارداد صادرات غلات اوکراین و روسیه در طول جنگ. امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه، کار مقدماتی را همراه با چین برای پایان دادن به جنگ از طریق مذاکره آغاز کرده است. آلمان نیز آنطور که لفاظیهایش در اوایل جنگ نشان میداد، کار زیادی برای جدا شدن (از روسیه) یا تسلیح مجدد اوکراین انجام نداده است. ایالات متحده می تواند از یک خط مقدم راکد برای رسیدن به پایان مذاکره یا حداقل آتش بس استفاده کند.
این گزارش نتیجه کرد: واشنگتن با تحویل سیستم های پاتریوت به اوکراین که احتمالاً مزایای کمی دارند، گامی اشتباه برداشته است. با این حال، فرصتی برای واشنگتن وجود دارد که همچنان نقش لازم را در پایان دادن به جنگ ایفا کند. ابزارهای تاکتیکی نمی توانند به این اهداف استراتژیک دست یابند. سیستم های تسلیحاتی تعیین کننده نخواهند بود، اما قدرت دیپلماتیک ممکن است. واشنگتن هنوز می تواند با نقش آفرینی کمتر به دستاوردهای زیادی برسد. مسیر صلح در اوکراین نه با سلاح بلکه با ظرافت دیپلماتیک هموار خواهد شد.