صحبت از جلوههای بینظیر ایران چیز تازهای نیست و هربار میتوان برای معرفی برخی از مناطق و بخشی از ویژگیهای آن گزارش مهم و مناسبی نوشت. اما وقتی صحبت از تخریب محیطزیست باشد دستها و قلمها برای نوشتن میلرزند، زیرا در بیشتر موارد در پس تخریب محیطزیست و آثار به جای مانده آن از ماجراهای زیادی وجود دارد.
سوءاستفادههایی که در مجموع تیر ترکشهای آن پیش از هرچیز مردم بومی و طبیعت را نشانه گرفته و دردسرهای زیادی را ایجاد میکند. اما زمانی این مساله بغرنجتر میشود که مردم محلی هم به جای برخورد با تخریب محیطزیست، یک وضعیت انفعالی را در پیش گرفته و حتی در مواردی با این تخریبها همراه میشوند! در این حالت است که فعالان محیطزیست بیشترین فشار را تحمل کرده و با کمترین امکانات سعی در آگاهسازی فعالیتهای تخریبی محیطزیست دارند.
چنین وضعیتی برای یکی از معدود شهرهای ایران در حاشیه کویر رخ داده که بهدلیل تخریب بیش از حد ناشی از فعالیت معادن سنگ، امروز به جای آنکه «نگینی بر حاشیه کویر» باشد، به «بهشت معدنداران» بدل شده و این شهر کوچک، سرسبز و خوشآبوهوا در حاشیه کویر را که روزی خاطره خوشی از باغهای سرسبز و جویهای آب روانش در منطقه مرکزی ایران، برای مسافران و به ویژه رانندگان ترانزیت قدیمی ایجاد میکرد، امروزه به نابودی کشانده است.
گزارش پیشرو حاصل پژوهش میدانی پژوهشگر ایرنا در این منطقه است.
به گفته یکی از کارشناسان حوزه اقلیم و آبوهوا، اگر روند تخریب یکی از کوههای منطقه روستای اوره به نام کوه «َور اِسپی»، با همین سرعت پیش برود، دیگر هیچ یخچال طبیعی و برفی در قله «کرکسکوه» باقی نخواهد ماندروستای اوره و منطقه طَرقرود اوج فعالیت تخریب محیطزیست
روز جمعه در زمان تعطیلی معادن به کوههای کرکس میروم. دیگر نیازی به عکسبرداری یا فیلمبرداری از محل نیست. عمق فاجعه آنقدر واضح و عیان شده که خود کوهستان فریاد کمک و یاری میطلبد. چشمان هر بیننده با کمی تعقل متوجه خواهد شد که معادن سنگ گرانیتی که اینروزها و در بهترین حالت به «سنگ قبر» تبدیل شده و گورستانها را آباد میکند، دیگر چیزی از کوهستان کرکس باقی نگذاشته است.
به گفته یکی از کارشناسان حوزه اقلیم و آبوهوا، اگر روند تخریب یکی از کوههای منطقه روستای اوره به نام کوه «َور اِسپی»، با همین سرعت پیش برود، دیگر هیچ یخچال طبیعی و برفی در قله «کرکسکوه» باقی نخواهد ماند. این کوه به دلیل آنکه در نقش یک حائل بین کویر مرکزی در بخش بادرود و کوهستان کرکس در میلیونها سال عمل میکرد، موجب تشکیل یخچالهای طبیعی و پرآب شدن قناتها و چشمهسارها و به طور کل تشکیل باغات سرسبز و تعدیل آب و هوای منطقه نطنز میشد که با این وضعیت دیگر چیزی از کل منطقه شهرستان و به ویژه بخش بادرود باقی نخواهد ماند. وسعت معادنی که فقط در این کوه کوچک قرار گرفته شاید کمتر از ۶ کیلومترمربع باشد اما بیش از ۷ معدن در همین یک تکه کوچک با سرعت زیادی مشغول برش این کوهها هستند.
از بین رفتن ارتفاعات این کوه کوچک که ممکن است در نگاه نخست چندان مهم به نظر نیاید اما در ۲۰ سال گذشته و با ورود ماشینآلات پیشرفته به قله این کوه، وضعیت آبوهوای منطقه را به شدت تغییر داده و بروز گردوغبار با کوچکترین باد محلی، خشکسالیهای مداوم و تغییر اقلیم، برفگیر نشدن قله کرکس و نگهداری برف در فصل بهار و تابستان و ... از کوچکترین آثار تخریبی معادن هستند.
شهرستان نطنز بیش از ۶۰ معدن فعال برداشت سنگ شامل انواع سنگ گرانیت(سیاه و گلپنبهای) و تراورتن دارد که روزانه نزدیک به ۳ هزار تن از این سنگها برداشت میشود. شاید در نگاه نخست چنین میزانی تاثیری زیادی بر طبیعت نداشته باشد اما زمانی این تاثیرات برجسته میشود که منظره کنونی این کوهستان با ۲۰ سال پیش مورد مقایسه قرار بگیرد.
جامعه محلی منفعل، همگام با فعالیت تخریبی معادن
معادن نطنز در سه محدوده عمده فعالیت دارند که شامل منطقه «کمجان»، «اوره» و منطقه «طرقرود» است. بنابر ملاحظات قانونی ورود به این معادن بدون مجوز و استفاده از «هلیشات»(تصویربرداری هوایی) غیرقانونی است. بدین ترتیب تنها راه نشان دادن عمق تخریبی این معادن، عکسبرداری از راه دور و گفتگو با ساکنین این مناطق است. بعد از ورود به یکی از این روستاها و تماس با دهیار منطقه و درخواست گفتگو با ایشان پیرامون مشکلات ایجاد شده توسط معادن، درخواست این نهاد مدنی هم بسیار جالب بود. دهیار این منطقه در تماس تلفنی اعلام کرد که «یکی از مشکلات ما نداشتن باسکول در معادن بوده که با بازدید فرماندار از این منطقه، قرار است طی یک هفته آینده در این منطقه باسکول برای اندازهگیری وزن سنگ برداشتی کامیونها نصب شود».
آنگاه که من از ایشان پرسیدم آیا مشکل شما فقط نداشتن باسکول هست؟ اعلام داشت: بله و این مشکل ماست.
تاسیس صنایع معارض با محیطزیست مانند معادن به بهانه رفاه، ایجاد اشتغال و توسعه جوامع محلی دروغی بزرگ است که در همان گام نخست قانونشکنی کرده و قانون «آمایش سرزمینی» را نادیده و زیرپا میگذاردمشخص نیست اگر تا به حال در معادن این منطقه باسکول وجود نداشته علتش چه بوده؟ و اکنون بعد از گذشت بیست و اندی سال از فعالیت معادن که بیشترین میزان تخریب محیطزیست را داشته چرا اکنون تنها به نصب باسکول، آن هم از جانب دهیاری اکتفا شده؟ آیا تخریب قنوات و باغات زیبای دره سرسبزی که مسیر روستای تاریخی و هدف گردشگری ابیانه است و ظرفیت پذیرایی بالایی از گردشگران داخلی و خارجی دارد، بعد از تخریب و نابودی کامل محیطزیست، میتواند گردشگران را به منطقه جذب کند؟
تجربه نشان داده که درآمد حاصل از معادن تنها به جیب عدهای خاص وارد شده و همواره بعد از اتمام کار، طبیعت زخمخورده بدون بازسازی، رها میشود. این در حالیست که ادعای اصلی مالکان معادن و حامیان آنها اشتغالزایی برای تعداد زیادی از مردم محلی است. مساله اشتغالزایی بزرگترین بهانهای است که برای تخریب محیطزیست همواره مطرح شده و این در حالیست که نتایج چیزی دیگری را بازگو میکند که پژوهشهای علمی با زبان علم و به درستی آن را بیان میکنند.
مثلا «تریلین کارل» در کتاب «معمای فراوانی» در رابطه با توسعه جوامع محلی بر اساس درآمدهای نفتی پرسشی را مطرح کرده که بررسی آن با شرایط روز معادن نطنز، میتواند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشد. پرسش وی در مورد این است که:« چرا مردمان زیادی درعینحال که روی میلیاردها بشکه نفت نشستهاند، بهویژه طی رونق نفتی، چنین فقیرند؟»
در نهایت کارل به این نتیجه رسیده که سرزمینهای دارای منابع طبیعی بیش از سایر جوامع از نابرابری رنج میبرند زیرا مشمول «قاعده معکوس حکمرانی» میشوند. تاسیس صنایع معارض با محیطزیست از جمله پتروشیمی و پالایشگاه و حتی معادن به بهانه رفاه، ایجاد اشتغال و توسعه جوامع محلی دروغی بزرگ است که در همان گام نخست قانونشکنی کرده و قانون «آمایش سرزمینی» را نادیده و زیرپا میگذارد.
گفتوگو با مردم منطقه نیز نشان داد که غیر از عدهای معدود که متوجه بروز مشکلات عمده ناشی از معادن برای منطقه هستند، موضوع معادن برای سایر مردم در اولویت نیست. این دقیقا همان چیزی است که برای مالکان معادن بسیار نکته مثبتی است و عطش تخریب هرچه بیشتر محیطزیست آنان را تقویت میکند. چیزی که سبب شده نطنز از یک باغشهر تاریخی با ظرفیتهای بالای گردشگری به «بهشت معدنداران» تبدیل شده و هر روز تیغ خود را بر پیکره نحیف کرکسکوه بیشتر فرو ببرند.
رهاشدن سنگهای لاشه در دامنه کوه، رهاسازی قطعات لاستیکی و آهنی ماشینآلات معدنی در منطقه که تا هزاران سال در منطقه باقیمانده و به راحتی تجزیه نمیشود و بدتر از آن رهاسازی گازوئیل در تانکرهای رهاشده که پوشش گیاهی منطقه را برای همیشه از بین میبرد و هزاران مشکل دیگر، چیزی است که چشم بستن بر آنها نیازمند بیتفاوتی نسبت به زندگی خود و نسلهای آتی است.
علاوه بر این موارد، نتایج تحقیقات علمی نشان داده معادن که موجب مرگ، صدمات جدی و یا معلول شدن معدنچیان شدهاند ناشی از گردوغبار گازهای معدن و سروصدا، پرتوهای رادون و افزایش ریسک سرطان، خطر آب مروارید و آسم شغلی و غیره است که قربانی به تدریج سیستم سلامت خود را از دست میدهد.
تبدیل ساختمانهای بسیار بزرگ در محدوده معادن به هتل گردشگری طبیعی و درمانی، نه تنها تخریبی بر محیطزیست ندارد، بلکه موجب درآمد بیشتر و پایدار هم خواهد شدراهحل چیست؟
هر مشکل، راهحلی دارد اما باید در نظر داشت که این راهحلها و درمان آن زمانی به نتیجه میرسند که در زمانی مشخصانجام شود و بعد از گذشت زمان مناسب، دیگر هیچ راهحلی جوابگوی ترمیم زخمهای کاری برجای مانده بر طبیعت نیست.
پیش از هر چیز باید در نظر داشت منطقه نطنز یک باغشهر قدیمی با ظرفیت بالای گردشگری است که دست بر قضا این ظرفیت به دلیل قرارگیری این شهر در دامنههای کرکسکوه بوده است. بنابراین راه درمان این وضعیت تبدیل معادن سنگ به جاذبههای گردشگری با راهاندازی انواع «اکوتوریسم» است.
اکوتوریسم شاخههای متعددی دارد که امروزه هر جامعهای بنابر مقتضیات شرایط خود از آن بهره میبرد. یکی از آنها «گردشگری طبیعی» است؛ استفاده از جاذبههای طبیعی و بکر و حتی نمایش گونههای جانوری وحشی از نزدیک و در طبیعت، یکی از انواع بسیار پرطرفدار آن است. این همان روشی است که کشورهای آفریقایی مانند کنیا، تانزانیا، اوگاندا، ماداگاسکار و ... به میزان بسیار زیادی از آن بهره برده و بدون هیچگونه صنعتِ مخربِ محیطزیست، سالانه مبالغ زیادی درآمد ارزی وارد کشورشان میکنند. چنانچه دو کشور تانزانیا و اوگاندا به ترتیب ۱.۴ میلیارد و ۱.۶ میلیارد دلار از این راه درآمد داشتند.
عربستان سعودی نیز قصد دارد چنین پروژهای را در یک کشور بیابانی و بدون هیچگونه رودخانه دائمی و در ابعاد بسیار بزرگتر اجرایی کند که با کمک «راهبرد گردشگری ملی» سالانه ۱۰۰ میلیون نفر گردشگر را تا پایان این دهه به کشورشان جذب کنند. یکی دیگر از اهداف این پروژه ایجاد مشارکت ۱۰ درصدی صنعت گردشگری در تولیدات ناخالص داخلی این کشور است که از نظر اقتصادی به درآمد ناشی از فروش نفت متکی است.
در ماه نوامبر(آبان) سال گذشته وزیر گردشگری عربستان در جریان نشست شورای جهانی سفر و گردشگری اعلام کرد این کشور تا سال ۲۰۳۰ فرصتهای سرمایهگذاری به ارزش ۶ تریلیون دلار را در حوزه سفر و گردشگری ایجاد خواهد کرد. چنین رقمی با توجه به بودجه ۵ هزار همتی(هزار میلیارد تومان) ایران در سال ۱۴۰۲ به معنای این است که این کشور ۶۰ برابر بودجه یکسال ایران در ۸ سال آتی سرمایهگذاری خواهد کرد.
مقامهای عربستان سعودی در راستای «راهبرد گردشگری کشور»، توسعه چند پروژه مختلف را آغاز کردهاند که از جمله آنها به «نئوم» (NEOM) میتوان اشاره کرد که یک کلانشهر با بودجه ۵۰۰ میلیارد دلار است. مقامهای این کشور امیدوارند «نئوم» به یک قطب گردشگری جهانی تبدیل شود.
نمونهای از این سرمایهگذاریها در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ترکیه، سوئد، آلمان و ... در حال انجام است. پروژه بهرهبرداری از معادن مدتهای زیادی است که در کشورهای توسعهیافته متوقف شده و برنامه گردشگری در این کشورها بسیار مورد توجه است. به طور مثال سوئد از سال ۱۹۶۷ بزرگترین معدن طلای این کشور(بولیدن) را که بزرگترین معدن طلای اروپا هم بوده، به دلیل آثار تخریبی محیطزیست تعطیل کرده است.
نمونه یادشده، فقط بخشی از فعالیتهای گردشگری است، آن هم در حالی که منطقه نطنز و کوهستان کرکس علاوه بر ظرفیت بالای گردشگری طبیعی، امکان استفاده از «گردشگری درمانی» را به دلیل هوای بسیار مطبوع این کوهستان دارد. تبدیل ساختمانهای بسیار بزرگ در محدوده معادن به هتل گردشگری طبیعی و درمانی چیزی است که نه تنها تخریبی بر محیطزیست ندارد، بلکه موجب درآمد بیشتر و پایدار هم خواهد شد که در کنار سایر جاذبههای گردشگری، مانند تنها «کارگاه سرامیکسازی سنتی» در جهان با بیش از ۶ هزار سال سابقه، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر و اشتغالزایی دارد.
ذخیره معادن سنگ روزی به پایان خواهد رسید اما درآمد گردشگری هیچگاه پایانی نداردشکی نیست که ذخیره معادن سنگ روزی به پایان خواهد رسید اما درآمد گردشگری هیچگاه پایانی ندارد. منطقه نطنز در زمینه گردشگری، نمونه بسیار نابی به نام «اکو کمپ کویری متینآباد» را هم دارد که اکنون فعالیت داشته و برای بخش زیادی از گردشگران شناخته شده است. بنابراین تجربه گردشگری نمونه موفقی است که میتواند در رابطه با معادن هم موثر باشد.