مرکز مطالعاتی «نشنال اینترست» آورده است که طولانی شدن جنگ اوکراین و بالا ماندن قیمت انرژی، موجب شده است تا برخی چهره های تاثیرگذار در حوزه انرژی اروپای غربی، فرضیه احیای واردات گاز روسیه را مطرح کنند.
«آلن رایلی» کارشناس این موسسه در حوزه قانون تجارت و انرژی و مسائل سیاست اتحادیه اروپا اعتقاد دارد در ۵۰ سال گذشته، کسب و کارهای حوزه انرژی اروپای غربی ارتباطات عمیق شخصی و تجاری با صنعت گاز شوروی و سپس روسیه برقرار کردند . بزرگترین نماد این رابطه «گرهارد شرودر» صدراعظم سابق آلمان است . او به عنوان صدراعظم، راه را برای ساخت پروژه خط لوله نورد استریم ۱ هموار کرد و پس از ترک سمت فوق به عنوان رئیس همین پروژه منصوب شد. او همیشه مدافع برقراری روابط انرژی آلمان و روسیه بود.
این گزارش برای رجعت به انرژی روسیه اصطلاح «شرودریزاسیون» را استفاده کرده و آورده است: برای گرهارد شرودر و دیگرانی که در بخش انرژی اروپا شبیه او فکر می کنند، موضوع جنگی بین دو دولت در قاره اروپا (بین روسیه و اوکراین) به معنای متوقف کردن تجارت معمول نیست. درست است که در شرایط کنونی صادرات گاز روسیه از طریق خط لوله گازپروم به اتحادیه اروپا نابود شده است؛ با این وجود، بسیاری از رهبران تجاری و سیاسی می خواهند که اوضاع هر چه زودتر به حالت عادی بازگردد. پیش از این در آلمان، نخست وزیر ایالت Saxony خواستار تعمیر خط لوله نورد استریم ۱ و راه اندازی جریان گاز روسیه شد. در ایتالیا هم «پائولو اسکارونی» یکی از اعضای گارد قدیمی انرژی روسیه-ایتالیا، به عنوان رئیس غول انرژی ایتالیایی ENEL انتخاب شد.
دیدن یک بازیِ در حال انجام خیلی سخت نیست. این تجارت معمولی با هدایت افرادی همچون شرودر و اسکارونی، به سمت انجام توافقات در مورد جریان گاز با مسکو حرکت خواهد کرد.
در نگاه اول، بازگشت شرایط دوران شرودر (Re-Schroderisation) غیرممکن به نظر می رسد. واردات گاز خط لوله روسیه به اروپا که معادل ۴۰ درصد واردات اروپا بود به حدود ۵ درصد کاهش یافته است. آلمان به عنوان بزرگترین واردکننده گاز روسیه، قرارداد خرید چند کشتی جدید مایع سازی گاز را برای واردات LNG نهایی کرده است. وزرای آلمان پی در پی نکاتی را در مورد تنوع بخشی به حوزه انرژی تکرار می کنند. آلمان گاز طبیعی نروژ، LNG، انرژی باد و خورشیدی و در کل هر چیزی جز گاز روسیه را دریافت می کند. با این حال، زمینه بازگشت به گاز طبیعی روسیه به طور کامل نابود نشده است. اگرچه واردات از خط لوله روسیه کاهش شدیدی پیدا کرده اما واردات LNG روسیه افزایش یافته است. در واقع، اکنون در سرتاسر اتحادیه اروپا، واردات LNG از روسیه در جایگاه دوم واردات گاز مایع پس از ایالات متحده قرار دارد.
ساختار حمایت اقتصادی و سیاسی برای واردات انرژی روسیه در سراسر اروپای غربی از بیخ و بن نابود نشده است. این ساختار شاید اکنون جلوی چشم نباشد، اما آماده است تا در اولین لحظه مناسب گاز روسیه را بار دیگر به سمت اروپا به جریان بیندازد. پیش از این «مایکل کرچمر» نخست وزیر زاکسن، از تعمیر نورد استریم ۱ سخن گفته بود. وی تعطیلی نیروگاه های هسته ای آلمان که سه مورد آخر آن در ۱۵ آوریل رخ داد را به عنوان توجیه پیشنهاد خود بیان کرد.
تلاش برای راه اندازی جریان گاز از طریق نورد استریم ۱ با راهبرد جامع حامیان آلمانی گاز روسیه سازگار است. آنها می دانند که با قطع موثر واردات گاز روسیه، تامین منابع انرژی جایگزین کافی برای آلمان دشوار خواهد بود. تعطیلی ۶ نیروگاه هسته ای در سه سال گذشته، تقاضا برای نیروی بیشتر از جاهای دیگر را افزایش داده است. همچنین محدودیت های برنامه ریزی حتی رساندن انرژی باد را دشوار می کند. هیچ کس نمی خواهد استفاده از زغال سنگ را فراگیر کند (اگرچه این اتفاق در حال رخ دادن است). همه مدافعان آلمانی انرژی روسیه به یک زمستان واقعا سرد نیاز دارند؛ همزمان چینی ها نیز گاز طبیعی مایع را در بازارهای جهانی می خرند و همین امر قیمت گاز طبیعی را به طور چشمگیری افزایش می دهد. در آن مرحله، پرونده تعمیر نورد استریم ۱ با صرف هزینه ۵۰۰ میلیون دلاری و بازگشت به یک تجارت معمولی رقم خواهد خورد.
این بحث تنها در آلمان مطرح نیست. شرودریزاسیونی که در آن سیاستمداران و مدیران تجاری اروپایی به دنبال ارتباطات عمیق با بازار انرژی روسیه هستند، یکی از ویژگیهای بخش انرژی اروپای غربی و نه فقط آلمان بوده است. می توان این روند را در ایتالیا هم مشاهده کرد که در آن دولت ملونی، تحت فشار شاخه برلوسکونی که طرفدار روسیه است، یکی از اعضای قدیمی محفل انرژی روسیه-ایتالیا، را به عنوان رئیس غول انرژی ایتالیایی منصوب کرد.
اسکارونی قبلاً مدیر عامل ENI دیگر شرکت بزرگ انرژی ایتالیا بود و همانطور که اسناد کرملین نشان میدهد، رابطه خوبی با ولادیمیر پوتین داشت. او همچنین از پروژه نافرجام South Stream که هدف آن تضعیف موقعیت اوکراین از طریق ایجاد یک مسیر ترانزیت جایگزین برای انتقال گاز روسیه به اروپا بود، حمایت می کرد. هدف کلی مسکو از آن پروژه نه تنها کاهش درآمدهای اوکراین، بلکه تضعیف اهمیت این کشور برای اتحادیه اروپا بود. همچنین ENI تحت مدیریت اسکارونی ایتالیا را در چارچوب قراردادهای بلندمدت گاز با گازپروم به شبکه گازی روسیه و گازپروم وابسته کرد.
اسکارونی مانند بسیاری افراد مشابهش بابت اعمال خود عقب نشینی نشان نداده است. او هنوز این استدلال را دارد که ایتالیا برای یک دهه دیگر به گاز روسیه نیاز دارد و به همین دلیل با تحریم مسکو مخالفت می کند. اقدامات آنها از منظر انرژی، اروپا را به گاز روسیه نیازمند کرد.
طبق این گزارش، خیلی دور از ذهن نیست که به زودی شاهد باشیم اسکارونی در کنار آلمانی های طرفدار روسیه، برای ازسرگیری واردات گاز روسیه هماهنگ شوند. تنها چیزی که لازم است یک زمستانی سرد، محدودیت دسترسی به گاز مایع و قیمت های بالای انرژی است. در آن شرایط اسکارونی، گرهارد شرودر و دیگر حامیان انرژی روسیه به دنبال احیای جریان گاز روسیه خواهند بود.