به گزارش خبرنگار حوزه دولت ایرنا، تابستان آمده و این را صدای کولرهای روشن در مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری خبر میدهند. جای شکرش باقیست که روشن هستند تا گرمای اردیبهشت با تأخیر آغاز نشست، قابل تحمل باشد! سر وقت رسیده بودم و خبری از آغاز نبود اما خوشبختانه سررسید قرمزم همراهم بود و این یعنی میتوانستم بنویسم تا برسند. قرار است سید عزتالله ضرغامی یکشنبه ۲۴ اردیبهشت برای اولین بار مهمان مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری شود و به تماسهای تلفنی مردم در قامت وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پاسخ دهد.
تهران به دنیا آمده باشی و اصالتا دزفولی باشی، یعنی هم خونگرمی و هم شوخطبع و این یعنی قرار است۲ ساعت پاسخگویی برخط جالب داشته باشیم. عزتالله ضرغامی در زندگی حرفهای خود بارها مقابل و پشت دوربین نشسته یا ایستاده و شاید به همین دلیل هم هست که اولین چیزی که در بدو ورودش به ساختمان مرکز، توجهاش را جلب میکند دوربینها هستند، رئیس اسبق صداوسیما در خوشبش ابتدایی با خبرنگاران حاضر در نشست از رسانههای صاحب دوربین میپرسد و از خبرنگار صداوسیما هم احوالپرسی ویژه میکند.
از وزرای فعال در فجازی است و آشنا به فوت و فن آن، این را میتوان از فعالیت پررنگش در شبکههای اجتماعی دریافت. ضرغامی پیش از وزارتش هم رسانهای بود و به قول خودشان «فوکوس میکشید» و به اصطلاح خودمان «بولد» میشد. امروز هم با شوخیها و جدیهایش برای فوکوس کشیدن و بولد شدن آماده است. این را میتوان هم از پیش کشیدن بحث راه انداختن کارزاری برای حل مشکلاتش با باجناقش فهمید! و هم از جدیتش درباره ثبت بناهای تاریخی و حراست از گنجینههای قیمتی ایران.
رئیس اسبق رسانه ملی این روزها ۶۴ سال دارد و به گپوگفت با چهرههای سیاسی راست و چپ در صبحانههای کاریاش معروف است. مهندس عمران دانشگاه شریف در کارنامه خود معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد را دارد و ۱۰ سال تمام بر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ریاست کرده است. شاید با همین تجربههاست که تأکید میکند برای حل مسائل انباشته کشور باید دوباره به مردم رجوع کرد و از ظرفیت آنها استفاده. مؤدب، قاطع و البته شوخطبع است در گفتوگو با مردم و شاید برای شما جالب باشد که بدانید مردم دقیقا از او چه خواستند و به او چه گفتند.
منتقد باشید جایزه هم میگیرید!
وقتی اصطلاح «کارزار» مسئولی را نگران نمیکند یعنی هم به خودش اطمینان دارد و هم به مردمی که آن کارزار را به راه انداختهاند. ضرغامی هم به صراحت از منتقد و کارزار منصفی که بتواند گرهی از کار فرهنگ و اقتصاد این کشور باز کند استقبال میکند؛ این را خوشحالیِ افتاده در صدایش وقتی با جوان شیرازی درباره کارزار حمایت از بافت تاریخی شیراز حرف میزند، میتوان فهمید. خودش میگوید به هر منقدی که بتواند انتقادی کاربردی به وزارتخانه وارد کند جایزه هم میدهد.
این جوان اما تنها شهروندی نیست که نگران ثبت و حفاظت از بناهای تاریخی کشور است، پنج مورد از ۱۰ تماس برقرار شده با وزیر میراث فرهنگی درباره همین است. بنایی باید در فهرست میراث ملی ثبت میشده اما نشده یا ثبت شده و صاحب بنا دغدغههایی دارد. ضرغامی در رفع این دغدغهها، هم رویکرد اقناعی دارد و هم اقدامی. به این معنا که اول برای جوان شیرازی یا شهروند اشکذری یا خویی درباره ثبت آثار تاریخی و سیر آن توضیحات مبسوط میدهد و بعد معاونان و مدیران کلش را مامور اجرای دستورات میکند. اول تأکید میکند که این ثبت دستوربردار نیست، یعنی پادگانی نمیتوان بنایی را در فهرستی ثبت کرد و یا نکرد. بعد تصریح میکند که کسی حق ندارد صاحب بنایی را برای ثبت آن تحت فشار قرار دهد یا اساسا بنایی ثبت ملی شود و صاحب آن بیخبر باشد.
درباره بافت تاریخی شیراز حساسیت بیشتری دارد و میگوید که پرونده این بنا پیچیده است و مرمت آن بخشها سخت اما بررسی این پرونده و به نتیجه رساندن آن در اولویت کار وزارت صنایع دستی و میراث فرهنگی است اما همانگونه که تخریب بافتهای تاریخی اقدامی نامعقول و غیرقانونی است، تحت فشار قرار دادن مردم برای واگذاری این بناها هم خارج از انصاف خواهد بود.
آنچه در تماسهای برقرار شده به فکر وادارم میکند این نکته است که آیا مردم با قانون ثبت آثار تاریخی و با جزئیات آن آشنایی دارند؟ اساسا قانون ثبت ملی آثار تاریخی چه میگوید؟ بر اساس ماده واحده این قانون که مصوب آن مربوط به سال ۱۳۵۲ است به وزارت فرهنگ اجازه داده شده بود علاوه بر آثار مشمول قانون حفظ
آثار ملی مصوب آبان ماه ۱۳۰۹ آثار غیر منقولی را که از نظرتاریخی یا شئون ملی واجد اهمیت باشد، صرف نظر از تاریخ ایجاد یا پیدایش آن با تصویب شورای عالی فرهنگ و هنر در عداد آثار ملی مذکور درقانون مزبور به ثبت برساند. آثار مذکور در این ماده مشمول کلیه قوانین و مقررات مربوط به آثار ملی خواهد بود. این وظیفه این روزها بر عهده وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است و مسئول مستقیم آن عزتالله ضرغامی.
اینکه در ایران چند بنای ثبت ملی یا جهانی شده داریم، برای من هم مثل شما سوال میشود و ضرغامی هم سر درد و دلش باز. ۳۵ هزار بنای ثبت ملی شده داریم و ۲۶ بنای ثبت جهانی اما نگهداری، مرمت و احیای آنها به بودجهای نیاز دارد که تأمینش هر روز سختتر میشود، اگر بدانید برای نگهداری بنایی به قدمت و قیمت «تخت سلیمان» تنها و تنها روزانه ۳۰۰ هزار تومان بودجه وجود دارد، شما هم مثل ضرغامی در پی چارهجویی برمیآیید و تصریح میکنید: که کف دست مو ندارد و با کسی هم تعارف نداریم! باید برای حراست از این گنج فکری عاجل و راهحلی قابل ارائه کرد.
طرح ضرغامی اگر در هیاهوی جنگ رسانهای علیه دولت گم نشود، طرح خوبیست و خلاصهاش این که بناهای تاریخی کشور را میتوان با سرمایههای بخش خصوصی احیا و مرمت و نگهداری کرد اما این به معنای واگذاری بناها نیست و مگر میتوان میراث تاریخی کشوری را به شخص و گروهی واگذار کرد؟! تمام حرف ضرغامی این است که یک توافق برد-برد با سرمایههای خصوصی برقرار کند! یعنی بخش خصوصی را پای کار حفظ آثار ملی آورد و با اجاره این آثار، هم آنها به سود رسند و هم بناها حراست شوند. یعنی همان کاری که در بسیاری از کشورهای جهان انجام شده و نتیجه هم داده است. احساس میکنم این طرح را خیلی قبول دارد و برای همین است که تأکید میکند که به جای «نق» زدن، درپی راهکار باید بود.
میان دو تماس گریزی هم میزند به مخازن و کمدها! مخازنی که آثار تاریخی و به اصطلاح زیرخاکیهای یک تمدن هزاران ساله را در خود جای داده است! میلیونها شی ارزشمند از دل زمین استخراج شده و در این انبارها و مخازن گرفتار! ضرغامی میگوید ۹/۰ آثار کشف شده هنوز در دید مردم قرار نگرفتهاند و در مخازن خاک میخورند و این از دیدگاه وزیر صنایع دستی، نامیمون است! یک دهم این آثار در حدود ۸۵۰ موزه نگهداری میشوند. ضرغامی معتقد است اگر قرار است این اشیا در موزهها خاک بخورند چرا اصلا از دل خاک کشف میشوند؟! پرسشی منطقی است که به نظر میرسد ضرغامی برای پاسخ به آن در تکاپوی عملی است تا هم موزهها را گسترش دهد و هم از بخش خصوصی سرمایه بگیرد.
جلسات مستمر و ثمربخش با بزرگان
بیشترین فروانی موضوع تماسها ثبت آثار تاریخی و جزئیات آن است اما وقتی شهروندی از تهران تماس میگیرد و نگران از دست رفتن سرمایههای انسانی این سرزمین است و از میراث انسانی حرف میزند، ضرغامی هم خود را دغدغهمند نشان میدهد و تأکید میکند که ساعتها پای سخنان و دیدگاههای نخبگان و خبرگان این حوزه نشسته و تلاش کرده تا ضمن رفع دغدغههای آنها از تجربیاتشان هم بهره برد. هم خودش و هم رئیسجمهور نگران شرایط زندگی هنرمندان عرصه صنایع دستی هستند و در مسیر رفع این نگرانی به دستور رئیسجمهور و با تأمین اعتبار لازم، قرار است ۱۰ هزار فعال صنایع دستی در کشور بیمه شده و مورد حمایت قرار گیرند.
وزیر میراث فرهنگی هر زمان که نیاز به اقدامی عملی است با مدیران کل وزارتخانه در هر استان و بخشی تماس میگیرد و مأمورشان میکند، دغدغه فرد تماس گیرنده را حل کند: مثلا مدیرکل استان آذربایجان غربی را پشت خط میآورد تا درباره خرابی بازار تاریخی خوی توضیح دهد. یا مدیرکل ایذه را برای احیای قنات و مدیرکل لار را برای ایجاد بستری که بازار این شهر را به ثبت جهانی رساند.
حواسِ وزارت جمع است!
نشست که پایان مییابد، حجتالاسلام «احمد صالحی» رئیس مرکز ارتباطات مردمی به عنوان میزبان از پاسخگویی مهمان قدردانی میکند و عملکردش را در حوزه ارتباط با مردم ارزیابی. ضرغامی وقتی درباره ارتباط مستقیم با مردم سخن گفته میشود؛ شیوه و مدل خود برای این ارتباط را توضیح میدهد که مثلا هنگام طی مسیر کار تا خانه، در خیابان نوعی از ارتباط مستقیم و بیواسطه را با مردم تجربه میکند که به دور از همه ملاحظاتِ ملاقاتهای مردمی است و وزیر میراث فرهنگی این نوع را ترجیح میدهد.
به سیاق همه نشستهایِ پاسخگویی مرکز ارتباطات مردمی با وزرا، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری هم مقابل دوربین و میکروفون خبرنگاران میایستد و به پرسشها پاسخ میدهد. بر حمایت توأم با نظارت دولت بر موضوع بومگردها تأکید میکند و این اطمینان را به مردم میدهد که آثار باستانی و تاریخی کهنهتمدن ایران با تمام توان و البته با تمام دشواریها، تحت حراست تمامقد وزارت میراث فرهنگی است.
همزمان با نشست پاسخگویی وزیر گردشگری، انتخابات مهمی در کشور همسایه، ترکیه برگزار میشود، کشوری که درآمدش از گردشگری شهره خاص و عام است و حتی گروهی معتقدند با همین گردشگری مملکت اداره میکنند! آمارهای مرکز آمار ترکیه، مجموع درآمد این کشور از گردشگری خارجی طی ۲۰ سال اخیر را رقم عجیب ۶۳۳ میلیارد دلار اعلام میکند و این تلنگری است برای همسایهای که صاحب تمدنی غنیتر و جغرافیایی بسیار دلرباتر از همسایه خود است. برای نشان دادن ایرانِ دلربا ضرغامی مسئولیت سنگینی بر دوش دارد اما میتوان نگرانیهایش را به فال نیک گرفت تا این بار را به منزل مقصود برساند.