به گزارش ایرنا، ابتکار ابوالفتح غیاث الدین عمربن ابراهیم خیام نیشابوری در ابداع تقویم جلالی، به عنوان معتبرترین و دقیقترین گاهشمار خورشیدی، بُعدی دیگر از شهرت جهانی را به این مرد عرصه ادب و حکمت داده است.
زادگاه خیام، نیشابور و زندگانیاش در قرن پنج و دهههای نخستین قرن ششم هجری بود و سال وفاتش ۵۱۷ شمسی و آرامگاهش در شهر نیشابور، زیارتگاه صاحبدلان و ادب دوستان است.
تاریخ زندگی خیام با روایات افسانهآمیز در هم آمیخته است، دلیل شهرتش به خیام به درستی روشن نیست اما احتمال دادهاند که پدرش خیمهدوز بوده است.
یکی از مهمترین دلایل نفوذ کلام خیام در بین اقوام و جوامع مختلف استفاده از سادهترین عبارات برای بیان مطالب و اندیشههای بلندش است؛ بیان ساده مطالب و استفاده از سادهترین ابزارها برای بیان آن سبب شده است با اندیشههای خیام بتوان به سادگی ارتباط برقرار کرد.
امروزه در دورانی بهسر میبریم که همه چیز کوتاه شده و در ابزارهای ارتباطی جدید پیامهای کوتاه رد و بدل میشود و باید با استفاده از کمترین فضای متنی یا صوتی و تصویری، موثرترین پیام را منتقل کرد و خیام هم در آن زمان با استفاده از قالب رباعی، پیامش را کوتاه، سریع و تاثیرگذار به مخاطبانش رسانده است.
او با ایجاد سوال و تردید، به ذهن مخاطب ضربه وارد میکند و از این روش در ریاضیات و هندسه نیز استفاده کرده است.
خیام در رساله "فی الکون و التکلیف" که در جواب یکی از شاگردان ابن سینا نوشت، خود را شاگرد بوعلی خوانده است، بنابراین او در ۴۲۸ هجری که سال وفات ابن سینا است باید مردی پخته و کامل بوده باشد.
وی با علمای تراز اول زمان خود مانند حجت الاسلام محمد غزالی مراوده داشته است. این شاعر بلندآوازه اغلب به تدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشته و مشهور است که در تعلیم، بخل می ورزیده و حتی گفته اند که به همین سبب آثار زیادی از وی باقی نمانده است.
یکی از مهمترین دلایل نفوذ کلام خیام در بین اقوام و جوامع مختلف، استفاده از سادهترین عبارات برای بیان مطالب و اندیشههایش بوده است.
یک استاد دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بیان ساده مطالب و استفاده از سادهترین ابزارها برای بیان آن سبب شده است با اندیشههای خیام بتوان به سادگی ارتباط برقرار کرد.
دکتر مجید میرزاوزیری ادامه داد: امروزه در دورانی بهسر میبریم که همه چیز کوتاه شده و در ابزارهای ارتباطی مانند توئیتر، تلگرام و اینستاگرام پیامهای کوتاه ردوبدل میشود و باید با استفاده از کمترین فضای متنی یا صوتی و تصویری موثرترین پیام را منتقل کرد، خیام هم در آن زمان با استفاده از قالب رباعی، پیامش را کوتاه، سریع و تاثیرگذار به مخاطب منتقل کرده است.
این استاد دانشگاه گفت: خیام با ایجاد سوال و تردید به ذهن مخاطب ضربه وارد میکند و از این روش در ریاضیات و هندسه نیز استفاده کرده است.
خیام آثار علمی خود را به زبان عربی تالیف کرد و از جمله آثار مشهور او در علم ریاضی میتوان به کتابهای "رساله جبر و مقابله، رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس، رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما" که مقصود از آن بیان دستور ارشمیدس و ترازوی او برای تعیین وزن اشیا با توجه به وزن مخصوص هر یک است، لوازم الامکنه در باره فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقلیم، رساله فی الکون و التکلیف و نیز رساله الجواب من ثلاث مسائل، اشاره کرد.
از آثار فارسی خیام نیز "رساله در علم کلیات (یا رساله در کلیات وجود یا رساله وجودیه)، ترجمه خطبه الغراء که اصل این خطبه از ابن سینا در توحید خداوند است و خیام این خطبه را در سال ۴۷۲ به خواهش یکی از دوستان خود در اصفهان ترجمه کرده، قابل ذکر است.
قدیمیترین منابعی که درباره خیام مطالبی در آنها می توان یافت نیز شامل نامه منتسب به سنایی، کتاب میزان الحکمه عبدالرحمن خازنی، کتاب الزاجر للصغار تالیف زمخشری، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است.
همچنین کهنترین منابعی که میتوان در آنها از رباعیات خیام سراغ گرفت، نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ الحکما) شهروزی، مرصاد العباد نجمالدین رازی و پس از آنها تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده حمدالله مستوفی، مونس الاحرار بدرالدین جاجرمی و نزهه المجالس جمال خلیل شروانی هستند.
با همه اینها شهرت عمده خیام به سبب رباعیات او است. معلوم است که خیام پرگویی را دوست نمیداشته است، نه به تالیف کتابهای مفصل علاقه نشان داده و نه به سرودن اشعار مفصل پرداخته است. احتمال دارد به سبب اشتغال به فلسفه و ریاضی پرداختن به شاعری را برازنده خود نمیدانسته و در مآخذ قدیم هم شهرت او به سبب شاعری وی نیست.
خیام در جبر و مقابله پژوهش های ارزندهای دارد و در طب و نجوم نیز سرآمد دوران خود بوده و شاهزاده سلجوقی را که به مرض آبله گرفتار آمده بود، درمان کرده است.
ابداع تقویم جلالی به نام خیام
خیام در سال ۴۶۷ به فرمان سلطان جلال الدین ملکشاهی به همراه تنی چند از ستارهشناسان روزگار خود، تقویم رایج آن زمان را اصلاح کرد و تقویم جدیدی را بنیان نهاد. این تقویم به مناسبت انتسابش به جلال الدین سلجوقی به 'تقویم جلالی' معروف شد و به عنوان تقویم رسمی ایران قرار گرفت.
درباره تقویم در ایران اسناد و مدارک دقیقی در دست نیست، ولی آثار و نشانههایی نظیر کتیبهها، کتب مذهبی، روایات، سنن و آیینهای موجود نشان میدهند، حساب روز، ماه و سال در ایران از تنوع خاصی برخوردار بوده و در ادوار مختلف تکامل یافته است.
ایرانیان از زمانهای بسیار دور از کسر شبانهروز در طی سال آگاهی داشتند و آن را در تنظیم تقویمها منظور میکردند. اول فروردین تقویم یزدگردی، با وجود اصلاحات تقویمی بهعمل آمده بر بهار منطبق نشد.
ایرانیان با آگاهی از مشکلات مترتب بر آن، همواره درصدد اصلاح دقیق تقویم خود بودند. به همین دلیل سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی با فرمان ۱۸ فروردین ۴۴۴ یزدگردی (مطابق ۸ رجب ۴۶۷ و ۱۴ اسفند۴۵۳ هجری شمسی) هیاتی متشکل از عبدالرحمن خازنی، حکیم ابوالعباس لوکری، ابوالمظفر اسفزاری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی، بهرام (منجم مخصوص ملکشاه) و عمر خیام نیشابوری را مأمور اصلاح تقویم یزدگردی کرد.
این هیات، پس از چهار سال رصد و محاسبه، دریافت که نوروز سال ۴۴۸ یزدگردی ۱۸ شبانهروز زودتر از بهار طبیعی آغاز شده است. به منظور انطباق نوروز تقویم یزدگردی بر آغاز بهار، با کبیسه کردن ۱۸ شبانهروز، ۱۹ فروردین ۴۴۸ یزدگردی، نوروز اعلام شد و تقویم اصلاح شده را، به لقب جلالالدین ملکشاه سلجوقی، تقویم جلالی نامیدند.
برای تثبیت همیشگی نوروز در آغاز بهار طبیعی، مقرر شد که آغاز سال روزی باشد که در نصفالنهار مربوط به آن، خورشید به برج حمل رسیده باشد، مشروط بر اینکه تا نصفالنهار آن روز، خورشید در اولین درجه برج حمل و در نصفالنهار روز پیش در برج حوت بوده باشد. با این قاعده تعیین آغاز سال نو، کبیسههای تقویم جلالی هرچهار یا پنج سال اتفاق میافتند.
تقویم هجری شمسی، بنا بر قانون مصوب سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ هجری شمسی مجلس پنجم شورای ملی و اصل هفدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸ هجری شمسی تقویم رسمی ایران شد.
شخصیتی که بعد از وفات شناخته شد
تعداد رباعیات متعلق به خیام ۳۲ رباعی بیشتر نیست که البته برخی این تعداد را تا ۶۴ رباعی نیز دانستهاند اما در کتاب چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی به شخصیت شاعر و حتی ریاضیدان خیام اشاره ای نشده است.
عروضی سمرقندی از حکیم خیام تنها به عنوان "امام" نام برده و حتی به عنوان رییس یک فرقه مذهبی از وی یاد نکرده است. وی فقط به شخصیت منجم خیام و ۲ پیش بینی معروف او در سال ۵۰۶ و ۵۰۸ اشاره دارد و ۲ بار از او با عنوان خواجه امام عمر و حجت الحق یاد کرده است.
عروضی سمرقندی همچنین به پیشگوییهای معروف خیام نیز اشاره دارد. پیشگویی اول خیام درباره محل دفنش بود و پیش بینی دوم زمانی است که پادشاه سلجوقی از خیام میخواهد پنج روز را که باران نمیآید، برای رفتن به شکار پیش بینی کند.
بعدها نجم الدین رازی در مرصادالعباد به ۲ رباعی خیام اشاره می کند که چون خود فلسفه را کفر میدانسته، خیام را کافر و دهری قلمداد کرده است. در آنجا برای اولین بار به شخصیت شاعر خیام، آن هم برای رد کردن او اشاره دارد و از همین جا ادبیات با رباعیات خیام آشنا میشود.
به مرور زمان بر تعداد رباعیات منسوب به خیام افزوده شده و امروز بالغ بر هزار رباعی منتسب به وی وجود دارد. تعدادی از آنها در مختارنامه عطار نیز موجود است که متعلق به خیام نیشابوری نیستند.
تعدادی از رباعیات مولانا نیز به خیام نسبت داده شده بنابراین باید از روی اسناد موجود و همچنین با استفاده از شیوه سبکشناسی به شناسایی رباعیات واقعی متعلق به خیام پرداخت.
شخصیت شاعر خیام یک قرن پس از وفاتش جلوه میکند. در آثار علمی به جا مانده از خیام مانند نوروزنامه و کتاب الجبر و المقابله با توجه به اسناد موجود، جای شک باقی نمیماند و همانطور که میدانیم نظریاتی مانند گردش زمین، معادلات چندمجهولی و مثلث پاسکال تا حدودی برگرفته از اندیشههای علمی این بزرگمرد خراسانی است و تا قرن نوزدهم نیز در اروپا با نام خود خیام تدریس میشده است.
جالب اینجاست که آثار علمی خیام هرچند قدیمی شده ولی شعر خیام هر روز تازگی و طراوت بیشتری یافته و مخاطبان بیشتری پیدا میکند.
رباعیاتی که جهانی شد
در روز و روزگار خیام، نیشابور در آتش ستیز فرقههای اشعریه، معتزله و اختلافات پرستیز صاحبان قدرت، حنفیان و شافعیان می سوخت و هر نوع آزادی و آزادی اندیشه از جامعه رخت بربسته بود. محیط سیاسی نیز آلوده به تعصب و قشریگری بود که نمونه آشکار این تعصب های مذهبی و سیاسی را در سیاست نامه خواجه نظامالملک میتوان دید.
متعصبان آن دوران فلاسفه، حکما و حتی دانشمندانی همچون خیام را دهری و کافر قلمداد میکردند. در چنین زمانه پرآشوب و تنگ نظری است که خیام اندیشه و تاملات فلسفی خود را در قالب اشعاری کوتاه به نام رباعی، بی آنکه داعیه شاعری داشته باشد، بیان میکند.
هر چند قالب رباعی را خیام ابداع نکرده بود ولی رباعیاتش شهرت جهانی یافتند. تعداد رباعیات خیام نباید چندان زیاد باشد اما بعد از او رباعیات بسیاری به وی نسبت داده شده است که خیلی از آنها متعلق به وی نیست.
تنها سند مهمی که از رباعیات اصلی خیام در دست است، رباعیات سیزدهگانه مونس الاحرار است که در سال ۷۴۱ قمری نوشته شده و در خاتمه کتاب رباعیات روزن استنساخ و در برلین چاپ شده است. به اصالت این ۱۳ رباعی و ۲ رباعی نقل شده در مرصادالعباد که یکی از آنها در هر ۲ تکرار شده است، میتوان استناد کرد.
انگار هر کس حرفی اعتراضآمیز و تردید برانگیز داشته و خود جرات پذیرفتن عواقب آن را در خود نمی دیده، آنرا در قالب رباعی ریخته و به خیام نسبت داده است.
ظاهرا نخستین فردی که در ایران به فکر تعیین و تفکیک رباعیات اصیل خیام افتاد، "غلامرضا رشید یاسمی" بود. او در نسخه خود که در سال ۱۳۰۳ منتشر کرد از بین ۳۴۰ رباعی منتسب به خیام، ۲۴۰ رباعی را قابل قبول دانست.
رباعیات خیام از دیرباز به زبانهای خارجی ترجمه شده است و در ادبیات مغرب زمین به ویژه ادبیات انگلیسی بسیار نفوذ یافته است.
رباعیات خیام تاکنون به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اردو، عربی، ایتالیایی، ترکی، روسی، دانمارکی، سوئدی، نروژی، اسپانیایی، پرتغالی، لاتین، چینی، هندی، ارمنی، ژاپنی، یونانی، چک، اسپرانتو، هلندی، مجاری، گالیک، گجراتی، صربی، کاتالان، کردی و ازبکی ترجمه شده است.
همچنین به افتخار این دانشمند بزرگ یکی از حفرههای ماه به نام عمر خیام نامیده شده و در سال ۱۹۸۰ نیز سیارکی به نام وی نامگذاری شد.
مقبره خیام، معماری بیتکرار
مقبره خیام از لحاظ معماری و ساخت یکی از مهمترین بناهای ساخته شده در زمان خود است.
این بنای جادویی مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیامی با نمادهایی از نجوم و درج اشعاری زیبا از وی محاسبه، طراحی و ساخته شده است که این اثر را به یکی از جاذبه های جهانی تبدیل کرده است.
مرداد سال ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی در نامهای به مهندس هوشنگ سیحون نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه حکیم عمر خیام متناسب با شخصیت علمی و هنری خیام نیست و انجمن در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد.
از وی خواسته شده بود طرح و نقشه جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند. محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در گوشه شمالی باغ مورد تایید انجمن قرار گرفت و در پی آن طرح پیشنهادی وی در ۱۳۳۷ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد.
سیحون درباره ساخت این آرامگاه می نویسد: شنیده بودم خیام گفته بود که "گور من در موضعی باشد که هر بهار، شمال بر من گلافشانی کند". بنابراین بنای یادبود باید طوری ساخته می شد که باز باشد و این خواسته خیام انجام شود و هم اکنون این بنا در میان درختان کاج تنومند و زردآلو قرار دارد.
در سال ۱۳۳۸ ساخت آرامگاه وی آغاز شد و در این سال قسمتهای عمده کار از جمله گودبرداری، بتن ریزیهای بنا و طرح محوطه به اجرا درآمد و در سال ۱۳۴۱ کار ساختمان آرامگاه به پایان رسید.
ارتفاع مقبره ۲۲ متر است و استخوان بندی اصلی آن فلزی محاط در پوششی بتنی است. شکل بنا در پایین تقسیم بندی ۱۰ گانه دارد و فاصله پایهها پنج متر است.
اضلاع بنا مستقیم به سمت بالا ادامه یافته و به صورت اشکال هندسی منظم تورفتگی پیدا میکنند و بعد به صورت تقریبا مخروطی شکل به هم رسیده شبه گنبدی را در بالا به وجود میآورند که قسمت عمده آن مشبک و توخالی و یادآور ستارهای است که نماد شخصیت علمی و ستاره شناسی خیام تلقی میشود.
سطح داخل و خارج مقبره با کاشی های معرق و اشعار خیام مزین شده است و روکار بنا معرق کاری سنگی است و با قطعات نازک سنگ های محکم و شفاف ساخته شده است و در کنار آرامگاه، هفت خیمه سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام یک حوض آب با کاشی فیروزهای رنگ ساخته شده است.
ریاضی و نجوم پایه آرامگاه خیام
خیام در واقع سه شخصیت برجسته دارد، ریاضیدان، منجم و شاعر که باید هر سه شخصیت در بنا نشان داده می شد؛ دایره کف این بنا به ۱۰ قسمت تقسیم شده است به طوری که برج یادبود بر ۱۰ پایه مستقر است و عدد ۱۰ اولین عدد ۲ رقمی ریاضی است و پایه اصلی بسیاری از اعداد است.
از هر یک از پایهها ۲ تیغه مورب به طرف بالا حرکت میکند به ترتیبی که با تقاطع این تیغهها حجم کلی برج در فضا ساخته میشود و چون تیغهها مورب هستند خطوط افقی آنها باید ناظر به محور عمودی برج باشد. تیغهها به صورت مارپیچ شکل به طرف بالا حرکت میکنند تا با هم تلاقی کنند و از طرف دیگر سر در بیاورند که خود یک شکل پیچیده ریاضی و مهندسی است.
به گفته کارشناسان این شکل با عدد ۱۰ سمبل دانش ریاضی خیام است و برخورد تیغهها با یکدیگر فضاهای پر و خالی و به خصوص در بالا ستارههای درهمی را به وجود میآورند که از لابلای آنها آسمان آبی نیشابور پیداست و به تدریج به طرف نوک گنبد، ستارهها کوچکتر میشوند تا در آخر یک ستاره پنج پر آنها را کامل میکند.
این ستارهها و آسمان اشاره به شخصیت نجومی خیام دارد و اما برخورد تیغهها با هم ۱۰ لوزی بزرگی میسازند که باید با کاشیکاری پر شوند.
دیوارههای بنا با رباعیات خیام به صورت خط شکسته و در هم به روش سیاه مشقهای خطاطان بزرگی مانند میرعماد و بعضی استادان شکسته نویس با کاشی به صورت نقوش انتزاعی تزیین شده است.
به تقاضای انجمن آثار ملی، شادروان استاد جلال الدین همایی ۲۰ رباعی به این منظور انتخاب کرد و استاد مرتضی عبدالرسولی، زیبانویسیها را انجام داد و دور تا دور برج، یک دایره وسیع به مرکز خود برج با سنگ گرانیت ساخته شده است با اجزای مثلثی شکل و تورفتگی و برون آمدگی هایی که تا اندازهای شکل خیمه را تداعی میکنند و این نیز اشارهای به نام خیام است.