«نازنین بنیادی» بازیگر ایرانی-بریتانیایی اواخر هفته گذشته با انتشار توئیتی از «جیم ریشم» سناتور آمریکایی تشکر کرد که قبل از جلسه توجیهی محرمانه سنا، برای گفتوگو درباره آنچه «وضعیت وخیم ایران، به ویژه اعدامهای اخیر و سرکوب مستمر معترضان مسالمتجو» خواند، به او وقت داده است.
این تازهترین تکروی نوسلبریتی سیاسی-سینمایی برای هدایت کارزاری خودخوانده جهت مقابله با جمهوری اسلامی پس از خروجش از منشور موسوم به «همبستگی برای دموکراسی و آزادی در ایران» است؛ سازوکاری که زودتر از آنچه انتظار میرفت، از هم پاشید.
بنیادی این روزها زمان خود را صرف وقت گرفتن از سناتورهای آمریکایی برای دیدار با آنها میکند تا دست کم بتواند جنبه تبلیغاتی نقش تازه خود را به عنوان اپوزیسیون در میان حامیانش حفظ کند و در این رقابت از رقیبان مدعی خود عقب نماند
بنیادی حدود یک هفته قبل از آن هم با انتشار عکسی از خود و سناتور «چاک شوم»، در صفحه شخصیاش نوشت که با این چهره سیاسی و معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور حقوق بشر گفتوگو کرده تا درباره اقدامات آمریکا برای «حمایت از مردم و سلب قدرت رژیم ایران» بحث کند.
آخرین ضربه بر پیکر منشوری بیبنیاد
پس از پشتِ پا زدنِ «رضا پهلوی» به شورای همبستگی و سپس خروج علنی «حامد اسماعیلیون» از آن، بنیادی هم در میانههای اردیبهشت از این سازوکار کنار کشید تا تنها «مسیح علینژاد»، «شیرین عبادی» و «عبدالله مهتدی» در آن باقی بمانند و همبستگی پیش از تحکیم پیوند میان اعضایش از هم بپاشد.
همچنان که اشاره شد، این رضا پهلوی بود که در خروج از ائتلاف پا گرفتهِ در «جرج تاون» پیشگام شد. او اواخر فروردین با انتشار توئیتی از عدم اجماع اعضا بر سر نامزدهایش برای پیوستن به منشور ابراز نارضایتی کرده بود. پس از آن، حملههای سلطنتطلبان که از «منشور مهسا» ناراضی بودند، به کسانی که از نظر آنان در رده نشستن در کنار شاهزاده نبودند، بالا گرفت.
در این فضا و اوایل اردیبهشت ماه حامد اسماعیلیون هم راه خود را از منشور جدا کرد. اسماعیلیون از رفتارهای غیردموکراتیک عضوی که نامش را نبرد گلایه کرد. او تاکید کرد که «سرنگونی جمهوری اسلامی» را از طریق دیگری پی میگیرد. ۲ هفته بعد از او، بنیادی هم از این سازوکار جدا شد.
تکروی به جای ائتلاف
حال که امید مخالفان نظام برای ثمرنشستن همبستگی اپوزیسیون خارجنشین نقش بر آب شده، جدا شدگان از این سازوکار به صورت جزیرهای به فعالیت خود علیه نظام ادامه میدهند و رسانههای فارسیزبان بیگانه هم در راستای اهداف سیاستگذاران حامی خود، برای زندهنگه داشتن آتش مخالفت با نظام این کنشها را رصد و برجسته میکنند.
بنیادی این روزها زمان خود را صرف وقت گرفتن از سناتورهای آمریکایی برای دیدار با آنها میکند تا دست کم بتواند جنبه تبلیغاتی نقش تازه خود را به عنوان اپوزیسیون در میان حامیانش حفظ کند و در این رقابت از رقیبان مدعی خود عقب نماند. در این مسیر رسانههای خارجی فارسیزبان هم با او همراهی میکنند.
مستندی به نام «پاک شدن» نشان میدهد بنیادی حتی نمیتواند در جامعه به اصطلاح آزاد آمریکایی از حقوق مسلم خود دفاع کند، چه برسد به اینکه توانایی و شانیت نمایندگی زنان ایران را داشته باشد
واقعیات بنیادی و ادامه فرایند «قهرمانسازی»
هفته گذشته بود که موسسه آمریکایی «فریدم هاوس» یا همان خانه آزادی جایزه سالانه آزادی خود را به «زنان شجاع ایرانی» داد و بنیادی یکی از ۲ نفری بود که برپایه «پشتیبانیاش از زنان ایران و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱» این جایزه را «بهنمایندگی» از سوی زنان ایران دریافت کرد؛ خبری که در رسانههای خارجی فارسیزبان به طور گسترده بازتاب داده شد.
رسانههای فارسیزبان خارجی، بنیادی را «بازیگر، هنرمند، فعال سیاسی و فعال حقوق بشری» معرفی میکنند که از شایستگیهای لازم برای نمایندگی زنان ایران برخوردار است. این در حالی است که بررسی واقعیت زندگی این بازیگر نشان میدهد تصویر ارائه شده از او در رسانههای یاد شده تصویری برساخته و متناسبسازی شده با اهداف از پیش تامین شده است.
کافی است مستند مشهور «پاک شدن» ساخته «الکس گیبنی» مستندساز آمریکایی در سال ۲۰۱۵ را ببینیم تا بدانیم که بر اساس اسناد افبیآی، نازنین بنیادی به خاطر قرارداد عدم افشا در مورد آنچه در رابطه با زندگی تحمیلی یک ماههاش با «تام کروز» تجربه کرد، تحت فشار کلیسای ساینتولوژی قرار دارد و حتی نمیتواند در جامعه به اصطلاح آزاد آمریکایی از حقوق مسلم خود دفاع کند، چه برسد به اینکه توانایی و شانیت نمایندگی زنان ایران را داشته باشد.
با این حال و آنچه مسلم است اینکه قهرمانسازی از عناصر اینچنینی برای مخاطب ایرانی و پیشبرد جنگ ترکیبی از این مجرا علیه جمهوری اسلامی در دستور کار جدی رسانههای معاند است.
به عنوان نمونه، «شهریار آهی» مشاور شورای موسوم به مدیریت گذار در گفت و گو با تلویزیون «من و تو» با تاکید بر این که «عدم موفقیت منشور همبستگی به هیچ عنوان باعث ایجاد عدم اعتماد دوباره به امضاکنندگان آن نخواهد شد»، تلاش کرد، نقش مدعیان اپوزیسیون در خارج را مهم جلوه دهد. این در حالی است که مخاطب ایرانی میداند امثال بنیادی، حتی یک ماه هم در ایران زندگی نکرده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تقریبا هیچ قرابت و درک مشترکی از ایرانیان و زنان ایرانی ندارد.
بازنگری در دلایل فروپاشی
مخاطب ایرانی میداند امثال بنیادی، حتی یک ماه هم در ایران زندگی نکرده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی تقریبا هیچ قرابت و درک مشترکی از ایرانیان و زنان ایرانی ندارد
در شرایط فعلی، واکاوی دلایل فروپاشی زودهنگام «منشور همبستگی» محوری است که موازی با برجستهسازی نقش بازیگرانی چون بنیادی یا اسماعیلیون یا پهلوی در رسانههای خارجی فارسیزبان پیش برده میشود تا در لفافه نظر و تحلیلها، نقش برخی چهرهها مورد حمایت و تبلیغ بیشتری قرار بگیرد.
برخی از این رسانهها، بدون اشاره به زیادهخواهیهای امثال رضا پهلوی در جمع ناهمخوان ۶ نفره شورای همبستگی، فروپاشی این سازوکار را نتیجه کنشگری نیروهای امنیتی و هجمههای ارتش سایبری جمهوری اسلامی به اعضای آن شورا معرفی میکنند.
شماری آنچه را فحاشی و هیاهوگری در شبکههای اجتماعی میخوانند دلیل ریزش در ائتلاف معرفی میکنند.«شیرین عبادی» ۱۹ اردیبهشت در گفت و گو با شبکه «ایران اینترنشنال» با اشاره به اینکه در منشور مهسا حداقل خواستههای دو طیف جمهوریخواه و سلطنتطلب مبنای توافق قرار گرفت، گفت که این مساله طرفداران متعصب دو طیف را راضی نکرده و حملات شخصی و توهینها در فضای مجازی موجب تکدر خاطر اعضا شده است؛ حملاتی که به ادعای عبادی بخشی از آن به ارتش سایبری جمهوری اسلامی ایران برمیگردد.
«عمار ملکی» تحلیلگر شبکه ایران اینترنشنال هم ۱۸ اردیبهشت، با تاکید برآنچه «ترس جمهوری اسلامی ایران از همبستگی » خواند، بخش مهمی از مسئولیت فروپاشی ائتلاف را متوجه «فحاشی ارتش سایبری ایران» به اعضای ائتلاف دانست. همچنین «مسیح علینژاد» ۶ اردیبهشت در گفت و گو با این رسانه با این ادعا که وجود اختلاف نشانه دموکراتیک بودن سازوکار همبستگی است، فشارهای بیرونی و نه اختلافات درونی را عامل اصلی واگراییها در ائتلاف دانست.
برخی اما از هم پاشیدن این سازوکار را نتیجه مشکلاتی در خود شورا و ناشی از اختلافات میان اعضا بر سر مفاهیم سیاسی مهم معرفی میکنند. در حالی که بسیاری مسئولیت واگراییها در شورای همبستگی را متوجه پهلوی میدانند، «ایران اینترنشنال» تمام قد از «شاهزاده» حمایت میکند و با «دموکرات منش» و «مشروطهخواه» خواندن او، در مورد دلایل فروپاشی این شورا فرافکنی میکند.
با وجود شکست ائتلاف جرج تاون، رسانههای خارجنشین فارسی زبان از اذعان به فروپاشی پرهیز میکنند
رسانههایی چون «دویچه وله فارسی» هم در مصاحبههای خود از جمله با «شاهین نجفی»، نبود تناسب میان «وزن، تجربه، توانایی و مسئولیتپذیری» اعضای شورا را دلیل فروپاشی آن معرفی میکند. این رسانهها «ایجاد توهم» در برخی اعضای شورا را نتیجه نقش دادن به برخی سلبریتیهایی میدانند که شفافیت و توانایی کار سیاسی ندارند، ولی به واسطه تعداد فالورهای خود سهمخواهی میکنند.
در مجموع رسانههای خارجی فارسیزبان «اتحاد و همبستگی» را عنصری لازم برای «عبور از جمهوری اسلامی» معرفی میکنند، چنان که «بی بی سی فارسی» ۲۶ اردیبهشت در گفت و گو با «عبدالله مهتدی» رهبر حزب کومله کردستان این گزاره را برجسته کرد.
رسانههای خارجی فارسیزبان از جمله ایران اینترنشنال اصول مصوب منشور همبستگی را «مترقی» معرفی کرده و معتقدند این اصول پتانسیل فراگیر شدن و جذب طیف متنوعتری از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی ایران را دارد و در صورت همراه شدن مخالفان داخلی با اپوزیسیون خارجی، میتواند درصد بالایی از مردم ایران را نمایندگی کند.
یکی دیگر از محورهای برجسته بررسی امکان موفقیت سازوکارهای مشابه همبستگی است. «محسن بنائی» عضو هیات اجرایی جبهه هفت آبان ۲۵ اردیبهشت در گفت و گو با تلویزیون من و تو درمورد قدم بعدی اپوزیسیون خارج از کشور گفته است: آنچه در خارج از کشور داعیه رهبری اپوزیسیون دارد، باید همفاز نسلی در ایران باشد که به خیابانها آمده و این نسل، نسل دیجیتال است در حالیکه شورای همبستگی از نسل آنالوگ و دارای گفتمان ایدئولوژیک بود.
«شیرین عبادی» هم در گفت و گو با ایران اینترنشنال، آینده مساله ائتلاف را روشن ارزیابی کرده و مدعی شده ائتلافهایی شبیه آنچه اکنون میان سه گروه شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه و شورای تصمیم وجود دارد، سرانجام راهگشا خواهد بود.
رسانههای فارسیزبان خارجی و خودداری از اعتراف به فروپاشی ائتلاف اپوزیسیون
در مجموع به رغم شکست ائتلاف جرج تاون، رسانههای خارجنشین فارسی زبان از اذعان به فروپاشی پرهیز میکنند، اختلافات در میان اعضای منشور را طبیعی و ناشی از دموکراتیک بودن سازوکار همکاری معرفی میخوانند و از تجربیاتی میگویند که در نتیجه همکاری در این سازوکار به دست آمده و در ائتلافهای احتمالی بعدی به کار نیروهایی خواهند آمد که خود را اپوزیسیون و نماینده مردم ایران معرفی میکنند.