ابتسام بغلانی بازیگر جنوبی سینما و تلویزیون که در زمان آزادسازی خرمشهر در این شهر حضور داشته در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره محاصره خرمشهر اظهار داشت: روزی که روی پل قدیم خرمشهر در حال خارج شدن از شهر بودیم، عراقیها به ما شلیک کردند و در هنگام دویدن بر اثر شدت حرارت شدید گلوله یا ترکشی که از کنارم گذشت پایم سوخت و از ترس اینکه با صدای فریادهایم به دست عراقیها اسیر شویم با وجود درد شدید ناشی از سوزش ساکت ماندم.
وی افزود: ما فقط پسر بچههای ۱۲، ۱۳ ساله نداشتیم که زیر تانک رفتند، دختر بچههایی داریم که با سکوتشان جان چند نفر را نجات دادند.
بازیگر سقوط گفت: جای سوختگی گلوله به عنوان خاطرهای از روزهای محاصره خرمشهر باقی مانده است. روزهای تلخ جنگ از یاد هیچ خوزستانی، مردم آبادان و خرمشهر که در دل جنگ بودند نمیرود. سوم خرمشهر از هر روز دیگری برای من متفاوت است.
بغلانی ادامه داد: در حالی که در حال فرار از شهر بودیم فکر نمیکردم دوباره خرمشهر را ببینم. سوختگی پای من در روز فرار از زادگاهم موضوع انشای دخترم در دبستان شد.
جای سوختگی گلوله به عنوان خاطرهای از روزهای محاصره خرمشهر باقی مانده است. روزهای تلخ جنگ از یاد هیچ خوزستانی، مردم آبادان و خرمشهر که در دل جنگ بودند نمیرود
بازیگر نجلا درباره مهاجرت خود به همراه خانوادهاش به اصفهان به دنبال محاصره خرمشهر گفت: بعد از کلی مهاجرتها به اصفهان رسیدیم و روزی که خبردار شدیم خرمشهر آزاد شد پدرم شکلات خرید و گفت با هم برویم و در میان مردم پخش کنیم.
بغلانی گفت: خیلیها نمیدانستند خرمشهر دست عراقیها بود. برایشان تعحب آور بود که چطور از خرمشهر خارج شدیم. فتح خرمشهر برای ما خرمشهریها معجزه بود.
بازیگر فیلم سینمایی روز سوم ساخته محمدحسین لطیفی که از آن به عنوان جذابترین فیلم درباره فتح خرمشهر نام میبردادامه داد: این فیلم خیلی به زندگی ما در آن روزهای سخت محاصره نزدیک بود. کارگردان به خوبی توانسته بود حادثه را روایت و تداعی کند.
روز سوم یادآور خاطرات تلخ ماست
او گفت: این فیلم یادآور خاطره محاصره من و خانوادهام است که منتظر برگشت برادرم بودیم اما او در آن روزها برنگشت و بچههای سپاه با لندکروز به دنبال ما آمدند تا از شهر خارج شویم. بعد از فتح خرمشهر باورمان نمیشد به زودی بتوانیم به شهرمان برگردیم.
در روز آزادسازی به شهرم آمدهام
بغلانی که این روزها مشغول بازی در سریال رحیل به کارگردانی مسعود آبپرور است این را هم گفت که به خاطر زنده کردن یاد و خاطره سوم خرداد به زادگاهم آمدهام و با وجود این که دوست داشتم در شهرم بمانم اما به خاطر آفیش بودن سر سریال رحیل امشب باید برگردم.
وی افزود: هر جا می رفتم مراسمی برپا بود. مسجد جامع و موزه دفاع مقدس خرمشهر هم رفتم. حتی لب شط داربست بسته بودند و مراسمی برپا بود. بغلانی گفت: به خانه پدری هم سر زدم.
میبوسمت، میبویمت ای زجان بهتر
بغلانی گفت: وقتی وارد خرمشهر شدم با خودم گفتم «سوی تو من باز آمدم خرمشهر، بوسه بر آن خاکت زدم خرمشهر، میبوسمت، میبویمت ای زجان بهتر.»