به محض اینکه واژه «تحریم» از ذهن میگذرد، سیاستهای خصمانه غرب طی بیش از چهار دهه اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران نیز به ذهن متبادر میشود؛ سیاستی که باوجود تکرار ناکارامدی، همچنان به بهانههای مختلف و واهی در جریان است.
به تازگی «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تداوم مواضع مداخلهجویانه غرب در امور داخلی ایران از وضع بسته جدید تحریمی علیه ایران به بهانه مسائل حقوق بشری خبر دادهاست.
تحریم های جدید اتحادیه اروپا در ارتباط با پرونده خانه اصفهان است که در پی حمله تروریستی صورت گرفته، تعدادی از نیروهای حافظ امنیت به شهادت رسیدند. مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد که عوامل این حمله تروریستی روز ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دار مجازات آویخته شدند.
رفتار مداخلهجویانه غرب در امور داخلی کشورمان ادامه سیاست ناکارآمد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا است که استاندارهای دوگانه و غیر واقع بینانه توام با استفاده ابزاری از مفاهیم حقوق بشری را اثبات می کند.
باوجود انتقادات سران بروکسل و حتی بایدن از سیاستهای تهاجمی ترامپ علیه ایران در طی رقابتهای انتخاباتی اما کارزار فشار حداکثری تا به امروز به انحای گوناگون توسط سیاستمداران تندروی این کشور و نیز متحدان اروپایی آنها جریان داشتهاست.
رأی مثبت اخیر پارلمان سوئد به طرح تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران و نیز تحریم هشت فرد و یک نهاد از سوی شورای اتحادیه اروپا تنها چند مورد از تداوم کارزار فشار حداکثری طی روزهای اخیر به شمار میرود؛ موضوعی که مقامات جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا به تلافی تحریمهای جدید اتحادیه اروپا و بریتانیا، متقابلاً تحریمهایی را علیه برخی اشخاص و نهادهای آنها اعلام و اعمال کنند.
همچنین حدود دو هفته پیش شاهد اجرای یک تاکتیک ضدایرانی از سوی کنگره آمریکا بودیم. روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشتماه گروهی از قانونگذاران آمریکایی با مطرح کردن ادعاهایی علیه عملکرد نظامی ایران، طرحی با نام «قانون مبارزه با جرم و جنایت» را به مجلس نمایندگان این کشور ارائه کردند که شامل اعمال تحریمها علیه «طیفی گسترده از فعالیتهای» حامی برنامه موشکی و پهپادی ایران میشد. این تاکتیک در آستانه پایان محدودیتهای هشت ساله موشکی که قرار است اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۱) انجام گیرد، صورت گرفت.
با نگاهی اجمالی به نقش و جایگاه کنونی ایران در منطقه و فرامنطقه، شکست پروژه تحریم و تهدید آشکار میشود. شکست تحریم حتی باعث شد که «ریچارد نفیو» معاون نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که از وی به عنوان «معمار تحریمهای آمریکا علیه ایران» نام میبرند، از تیم مذاکرهکننده کنار گذاشته شود. از نگاه ناظران، برخلاف «رابرت مالی» که متهم به رفتار ملایم با ایران است، نفیو در طول مذاکرات قبلی خواستار اتخاذ مواضع سفت و سختتری در مذاکرات هستند.
«رابرت مالی» که از سوی بایدن به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران منصوب شده، بعد از خروج ترامپ از توافق هسته ای در مصاحبهای اعتراف کردهبود که این دولت جمهوریخواه در مواجهه با ایران شکست خوردهاست.
مالی در آن زمان تاکید داشت که تحریم به خودی خود هدف نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به هدف. از نگاه وی هر چند فشار تحریم اقتصاد ایران را دچار مشکل ساخته اما ترامپ را به اهداف خود که کشاندن ایران پای میز مذاکره، تغییر رفتار ایران در منطقه و یا حتی تغییر رژیم، نزدیک نکردهاست. بنابراین تحریم فقط در سطح تحریم باقی ماندهاست.
رابرت مالی نتیجه گرفت که تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی این موضوع را آشکار ساخته که مقامات تهران را نمیتوان صرفاً با تحریم و ابزار فشار به تسلیم وادار کرد بلکه همواره در کنار تحریم باید راههای دیپلماسی را نیز باز گذاشت؛ واقعیتی که بسیاری بر آن مهُر تأیید میزنند.
چند روز پیش وبسایت «جی. استریت» متعلق به یک گروه غیرانتفاعی در آمریکا که برای رژیم صهیونیستی لابیگری انجام میدهد در مطلبی به مناسبت پنجمین سالگرد خروج از برجام با تاکید بر اینکه «وقت اعتراف به شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران است»، نوشت: پنج سال بعد از کنار گذاشتن توافق ایران وقت اعتراف به شکست فشار حداکثری است.
محور عبری و غربی به نقش بیبدیل ایران در معادلات منطقه پیبردهاست از ناگزیری اعراب به ترمیم روابط با تهران گرفته تا آغوش باز سازمانهای اثرگذار همچون «بریکس» و «شانگهای» بر روی ایران. همچنین گسترش روابط ایران و همسایگان و توافقات راهبردی با چین و روسیه، از بازی پیروزمندانه ایران در صفحه شطرنج منطقه نشان دارد؛ صفحهای که در آن نشانی از موفقیت و پیشبرد پروژههای آمریکا و رژیم صهیونیستی به چشم نمیخورد.