ارسلان رسولی عمارلویی به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: نویسندگان گمنام، نه میتوانند به نمایشگاههای کتاب راه پیدا کنند و نه کسی صدای آنان را میشنود. از طرف دیگر ناشران کتاب بر روی این دسته از نویسندگان سرمایه گذاری نمی کنند. ناشران می گویند چون کسی شما را نمی شناسد، بنابراین پول بدهید تا کتاب شما را چاپ کنیم و فروش با خودتان! پس فرق ما با کاسب کارهای کنار خیابان چیست؟
وی افزود: کاسبکار تره بار و میوه مثل ما پول می دهد و میوه و تره بار می خرد؛ ما هم پول می دهیم کتاب چاپ می کنیم. آن وقت همه در کنار هم داد می زنیم شلغم، گوجه و خیار و کتاب! در پایان روز این فروشنده شلغم و خیار هستند که با گاری خالی و رونق کسب و کار و سود بالا خوشحال به خانه می روند ولی نویسنده کتاب با کیسه پر از کتاب به خانه بر می گردد. اینجا نویسنده پشیمان از نوشتن و هدر دادن وامی است که برای چاپ کتاب با سود بالا دریافت کرده است.
کتاب معلم مدرسه نوشته ارسلان رسولی عمارلویی به تازگی توسط انتشارات سلسله قم منتشر و راهی بازار نشر شده است. عمارلویی این کتاب را در دو فصل خاطرات و زندگی معلم در قبل و بعد از انقلاب روایت می کند و سیاست آموزش و پرورش را هدایت سلیقه ای دولت ها می داند و از حاکمیت می خواهد تا آموزش و پرورش را از وضع نامطلوب موجود برهاند.
وی در مقدمه کتاب با بررسی وضع آموزش و پرورش کشور نوشت: چگونه این نهاد پرجمعیت فرهنگی و انسانساز با تغییرات و گاه تصمیمات سیاسی وسلیقهای دولتها از مسیر پرورش و تربیتی خود منحرف شده است. دانشجو درس نمیخواند، چون به راحتی میتواند مدرک زیرپلهای خود را به هر مبلغ که بخواهد تهیه کند و با همین مدرک وارد شبکه کاری دولت نیز بشود. برای همین است که در هر جامعه اینچنینی خلأ حضور شخصیتهای علمی، متخصص و کارآمد در کشور و بدنه دولت احساس میشود.
رسولی افزود: معلم، آن حرمت گذشته را ندارد و نمیتواند با اقتدار سر کلاس حاضر شود؛ چرا که هم سختی معیشت، انگیزه را از وی گرفته است و هم دانشآموز، دیگر شاگرد حرمتدار گذشته نیست که دلش به درس معلم و کتاب باشد تا بتواند مدرکش را با تلاش بیشتر از مسیر رسمی و قانونی بگیرد. انتظار میرود دولت و حاکمیت برای شکوفایی آموزش و پرورش و انتقال آن به نسل جوان و آینده کشور تدبیری بیندیشد.
رسولی عمارلویی از سال ۴۲ کار خبری را در مدرسه با روزنامه دیواری شروع کرد. سپس فعالیتش با ارسال مطالب اجتماعی، فرهنگی، داستانهای کوتاه، شعر و گزارش خبری با روزنامههای کیهان، اطلاعات و مجلات آن زمان ادامه داد و در بعد از انقلاب نیز همکاری اش با خبرگزاریهای ایرنا، مهر، فارس و روزنامههای ایران، همشهری و جام جم و برخی روزنامهها و هفته نامههای محلی شمال ادامه یافت.
وی کتابهای «سقوط ۵۷»، «دانش آموز تنبل»، «قیام»، «قصههای عمو»، «مناجات سرگالش» و «بازگشت از قیامت» را منتشر کرده است.