تهران - ایرنا- سالهاست برای کارهای فرهنگی در ورزش هزینه می‌شود و گزارش‌های مدیریت‌پسند ارائه می‌شود اما برآیند و نتایج آن که عیان است و حکایت دیگری را روایت می‌کند و به نظر می‌رسد اقدامات صورت گرفته به اسم فعالیت‌های فرهنگی پاسخگو نبوده است.

به گزارش ایرنا، فینال لیگ برتر هندبال بین تیم‌های سپاهان اصفهان و شهید شاملی کازرون در شرایطی برگزار شد که اتفاقات و حاشیه‌های این دیدار یک‌بار دیگر ضعف‌ها و معضلات ورزش ما را نمایان کرد؛ مشکلاتی که از سال‌ها قبل وجود داشته و وقت آن رسیده تا با مسسبان آن در هر قامت و سمتی هم که هستند برخورد جدی شود؛ چرا که با ادامه این روند و عادت به بی‌اخلاقی بدون شک باید در روزهای آتی و رویدادهای پیش‌رو، شاهد تصاویر به مراتب زشت‌تری را در ورزش شاهد بود.

اتفاقاتی که در چند وقت اخیر در ورزش کشور رخ داده آنقدر زشت و تاریک است که شاید این موضوع اینگونه تداعی شود که شاید بیرون از محیط ورزش امنیت روانی و اخلاقی بیشتر است. واقعیت‌هایی وجود دارد که باید آنها را دید و از لاپوشانی و پنهان کاری خودداری کرد چرا که در صورت استمرار این روند، همه ما به نوعی مسئول هستیم و باید تاوان و هزینه آن را بدهیم.

برای آنکه مروری کوتاه بر اتفاقات همین چند روز اخیر داشته باشیم سری خواهیم زد به خبرهای منتشر شده و نگاهی اجمالی می‌کنیم به بی‌اخلاقی‌های ورزشی.

سکانس اول؛ تهدید بازیکنان با چاقو از سوی هواداران خشمگین

در جریان رقابت‌های لیگ برتر یکی از رشته‌های ورزشی و پس از پایان مسابقه، هواداران تیم میزبان با نشان دادن چاقو و تهدید بازیکنان تیم میهمان، به نوعی جنگ روانی و فضایی ناامن را برای ورزشکاران و قهرمانان کشورمان ایجاد کردند. البته در آن اتفاق خاص و نادر مسوولان تیم میزبان بعد از اطلاع از آنچه در حال وقوع است خود را به محل رویداد رساندند و هواداران خود را مدیریت و کنترل کردند تا جایی که مسئله ختم به خیر می‌شود اما در ادامه برخی از این هواداران به اصطلاح متعصب، با تعقیب اتوبوس تیم میهمان بازهم اقدام به تهدید آنها کردند.

البته این مسئله چندان رسانه‌ای نشد و حتی برخی از مسوولان مربوطه کل ماجرا را به گونه‌ای دیگر روایت کردند اما این مسئله واقعیت داشت و نمی‌توان اصل ماجرا را کتمان کرد. این که برخی تلاش کردند اصل موضوع را تکذیسب کنند دردی را دوا نمی‌کند مهم این است که این اتفاقات افتاده و با پنهان کاری فقط راه برای مسببان این چنین رفتارها هموار می‌شود.

سکانس دوم؛ سقوط یک هوادار و آبرویی که به تاراج رفت

حادثه دوم در همین چند وقت اخیر به ورزش دانشگاهی بسکتبال باز می‌گردد، در بازی شهرداری گرگان و الریاضی لبنان در فینال سوپرلیگ بسکتبال غرب آسیا اتفاقاتی رخ داد که نه جای دفاع دارد و نه قابل اغماض است اما تا این لحظه هیچ برخورد یا تنبیهی برای خاطیان لحاظ نشده و اگر هم شده اطلاع رسانی در این خصوص انجام نشده است.

تلخ‌ترین صحنه این بازی به سقوط یک هوادار گرگانی از طبقه بالای تالار بسکتبال آزادی باز می‌گردد. او که به دلیل پوشش متفاوت خود در سالن به خوبی به چشم می‌آمد بارها در لبه بالایی طبقه دوم در حرکت بود و متاسفانه در لحظات پایانی به دلایلی نامشخص سقوط کرد و به پایین افتاد.

حضور به موقع نیروهای حراست وزارت ورزش و نیروهای امدادی در محل سالن مسابقات باعث شد او به سرعت به بیمارستان منتقل شود که خوشبختانه هم زنده ماند اما پس از این اتفاق، جو سالن به شدت متشنج شد تا جایی که برخی از هواداران شهرداری با ورود به زمین بازی و ایجاد تنش به دنبال درگیری و برهم زدن نظم مسابقه بودند که با وجود حضور هواداران کم‌ سن‌وسال، خبرنگاران، بانوانی که در سالن بودند و ... می‌توانست عواقب به مراتب بدتری را به همراه داشته باشد، اما این اتفاقات و حاشیه‌هایی که ایجاد شد نه در شان بسکتبال ایران است و نه در شان ورزش کشور.

سکانس سوم؛ مشکلات خبرنگاران در بازی پرسپولیس و نساجی و درگیری هواداران

اتفاق عجیب دیگری که در این درگیری‌ها رخ می‌دهد و اصلا هم زیبنده نیست به جلوگیری از فعالیت اصحاب رسانه آن هم به دلیل تصمیم‌های فردی، غیراخلاقی و نادرست باز می‌گردد که از سوی برخی از افراد به اصطلاح مسئول و برخی از چهره‌های ورزشی اعمال می‌شود. در دیدار دو تیم پرسپولیس و نساجی فیلم‌های منتشر شده نشان می‌دهد برخی از افراد حاضر در محل برگزاری به جای آنکه شرایط مناسبی را برای اصحاب رسانه ایجاد کنند آنها را در اتاقی محبوس کرده و اجازه ندادند به کار و مسئولیت خود عمل کنند.

در آن سوی قضیه در چند مورد مشابه و در درگیری‌هایی که ایجاد می‌شود افراد مختلف حاضر در محل مسابقه در نخستین اقدام به دنبال جلوگیری از فعالیت خبرنگاران بودند و با برخوردهای نادرست اجازه تهیه خبر، عکس و فیلم را به آنها ندادند. اتفاقی که متاسفانه در حال تبدیل شدن به یک عادت غلط است و اگر این رویه استمرار داشته باشد باید منتظر روزهای بدتری در ورزش ایران بود.

همین افرادی که به خود اجازه و جرات می‌دهند برای رسانه‌های رسمی کشور و اصحاب خبر تعیین تکلیف کنند و هر طور دوست دارند با این قشر زحمت‌کش و تلاشگر برخورد کنند بارها برای دیده شدن و اینکه اسمی از آنها در رسانه‌ای منتشر شود دست به دامان همین خبرنگارانی شدند که بسیاری از موفقیت‌های خود را مرهون انعکاس این قشر هستند اما وقتی حس قدرت و جسارت برخورد تند برای آنها تداعی می‌شود، حکایت دیگری است و بارها دیده‌ایم افرادی که نه مسئول هستند و نه اختیاری دارند با رسانه‌ها برخورد درستی انجام نداده و مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کنند.

اتفاقی که در بازی پرسپولیس و نساجی رخ داد نه اولین است و نه آخرین، نامه‌ای که انجمن خبرنگاران و عکاسان ورزشی برای مهدی تاج رئیس فدراسیون ارسال کرده نیز با همین محتوا است که چرا چنین برخوردی صورت گرفته و خواستار پاسخگویی متولی فوتبال ایران در این خصوص شده است.

سکانس چهارم؛ دعوا به هندبال هم رسید

حادثه بعدی به بازی تیم‌های هندبال سپاهان و نیروی زمینی شهید شاملی کازرون در بازی برگشت فینال لیگ برتر باز می‌گردد، دیداری که با قهرمانی نماینده اصفهان همراه بود اما بازهم داستان تکراری درگیری، فحاشی، بی‌اخلاقی و البته پرتاب سنگ و شکستن شیشه‌های سالن محل برگزاری از حاشیه‌های این دیدار بود.

معضلات اجتماعی در ورزش بروز کرده و به نوعی خود را نشان داده است. البته بررسی جوانب مختلف این اتفاقات نیازمند تحلیل و بررسی‌های اجتماعی و روانشناسی است اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که سالهاست برای کارهای فرهنگی در ورزش هزینه می‌شود و گزارش‌های مدیریت‌پسند ارائه می‌شود اما برآیند و نتایج آن که عیان است و حکایت دیگری را روایت می‌کند و به نظر می‌رسد اقدامات صورت گرفته به اسم فعالیت‌های فرهنگی نه تنها پاسخگو نبوده بلکه هزینه‌هایی هم که صورت گرفته عملا با نتیجه‌ای مناسب همراه نبوده است و باید امیدوار باشیم آنهایی که دستی بر آتش دارند سر خود را از زیر برف بیرون آورده و واقعیت‌ها را قبول کنند.