تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۲

بندرعباس - ایرنا - ساده نیست پایان دادن به وضعیتی که حدود یک قرن و شاید بیشتر در روند کسب و کار و سرمایه‌گذاری کشورمان ریشه دوانده است، برای رونق بخشیدن به حوزه سرمایه‌گذاری، راهی جز پیدا کردن صاحب اصلی امضای طلایی وجود ندارد که این اتفاق با وجود همه موانع، در استان هرمزگان رقم خورد.

گاهی اوقات مسائل آنقدر هم پیچیده نیستند مثلا می‌توان یک آدم پولدار را پیدا کرد که ثروت زیادی دارد اما حاضر نیست از این ثروت برای کارآفرینی و ایجاد اشتغال استفاده کند! به نظر می‌رسد یافتن چرایی این موضوع کار سختی نباشد.

وقتی از افرادی که توانایی انجام و اجرای طرح‌های بزرگ اقتصادی را داشتند اما در جایی از تاریخِ زندگی‌شان قید سرمایه‌گذاری را زده‌اند سوال می‌کنیم چرا با وجود تمکن مالی که داشتید، به حوزه سرمایه‌گذاری ورود نکردید، کارخانه‌ای نساختید تا علاوه بر کسب درآمد برای خود، تعداد زیادی از جوانان بیکار را هم مشغول به کار کنید پاسخ می‌دهند؛ کاغذبازی‌ها آدم را دیوانه می‌کند، اصلا می‌دانی برای ساخت یک کارخانه باید به چندین اداره و دستگاه اجرایی مراجعه کنی و کفش آهنی به پایت کنی و هر روز از این اداره به آن اداره بروی! علاوه بر این می‌دانی در برخی ادارات فقط برای یک امضا باید با چندین واسطه به مدیر آن اداره برسی؟

یکی از همین افرادِ پولدارِ پا به سن گذاشته، تعریف می‌کرد که در روزگار جوانی‌ام با سرمایه‌ای که داشتم می‌خواستم در گوشه‌ای از این مملکت کارخانه کوچکی راه‌اندازی و کم کم توسعه‌اش بدهم، مراحل و روند اداری را هم با هر مکافاتی که بود تا نیمه راه رفتم و هر خواسته‌ای را عملی کردم تا بتوانم زودتر کار را شروع کنم، بخشی از لوازم کارخانه را هم خریداری کرده بودم اما بعد از آن، لیستی برایم آوردند و گفتند باید همه این مجوزها را هم بگیری تا بتوانی کار را ادامه دهی! با خودم گفتم من که تا این مرحله پیش رفتم خب بقیه کاغذبازی‌ها را هم انجام می‌دهم، سال ۷۶ بود و با پولی که داشتم می‌توانسم به راحتی بهترین کارخانه را احداث کنم اما برای دریافت هر مجوزی که در آن سیاهه بود با آدم‌هایی مواجه می‌شدم که برای انجام کار قانونی، بهانه تراشی می‌کردند و بعد از مدتی یک فرد غریبه‌ای که حتی سمتی هم در آن اداره نداشت می‌آمد و می‌گفت من فلان مجوز را برایت می‌گیرم و شما هم برای من یک خودروی (پیکان صفر کیلومتر) بخرید!

با خودم حساب و کتابی کردم و به این نتیجه رسیدم که جلوی ضرر را از هر کجا که بگیرم منفعت است چراکه این فقط یکی از چندین مجوزی بود که می‌بایست دریافت می‌کردم، بنابراین هرآنچه لوازم و زمین و آهن‌آلات خریداری کرده بودم را فروختم و بعد از مدتی هم دست زن و بچه‌ام را گرفتم و راهی کشور سوئد شدم.بنابراین هرآنچه لوازم و زمین و آهن‌آلات خریداری کرده بودم را فروختم و بعد از مدتی هم دست زن و بچه‌ام را گرفتم و راهی کشور سوئد شدم.

و اما به عنوان نگارنده؛ عصاره صحبت‌های محمد بهزادی را برایتان تحریر کردم تا عمق فاجعه را یادآوری کرده باشم، تا یادمان بیاید چرا طی سالیان گذشته، افراد زیادی پول‌های خود را برداشتند و به عنوان کله سیاه، راهی دیار غربت شدند و امروز که برگشتند دیگر آن تاب و توان و شوق دوران جوانی را ندارند که به عنوان سرمایه‌گذار، وارد میدان پیشرفت کشور شوند چون یک مانع بر سر راهشان است و آن هم مرور خاطرات تلخ گذشته از دورانی که می‌خواستند کسب و کاری راه‌اندازی کنند و به دلایلی که در سطور بالا اشاره کردیم، نشد.

به جناب بهزادی گفتم؛ در هرمزگان طرحی جالب دیدم که از آن به عنوان "کیف سرمایه‌گذاری" یاد می‌شود. با اَبروهایی درهم کشیده پرسید این چه جور کیفی است؟ برایش توضیح دادم که چندی قبل، در هرمزگان از طرحی رونمایی شد که دیگر نیازی نیست برای دریافت مجوزها، کفش آهنی به پایت کنی و با کارچاق‌کُن‌ها دَم‌خور شوی و پول مفت و رشوه به افراد فرصت‌طب و سودجو بدهی، فقط کافی است که اراده کنی یک طرح اقتصادی را به دست بگیری، کیف حامل طرح را به شما ارائه می‌دهند که همه امضاهای طرح مورد نظرتان از قبل اخذ شده است و فقط جای امضای شما به عنوان سرمایه‌گذار را خالی گذاشته‌اند. بله محمد خان! آن دوران تلخ گذشت، امروز در هرمزگان کافیست برای سرمایه‌گذاری، تصمیم بگیری...

بهزادی خنده‌ای کرد و گفت مگر چنین چیزی امکان دارد! و من این بار یکی از گزارش‌های مربوط به کیف سرمایه‌گذاری را با جست و جوی کوچکی در سایت ایرنا باز کردم و به نقل از مهدی دوستی استاندار هرمزگان برایش بیشتر توضیح دادم؛ ببین بزرگوار، در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۴۰۱ استاندار هرمزگان از آماده شدن کیف سرمایه گذاری برای ۳۸ رشته در همین استان خبر داد و گفت: در این کیف‌ها مجوزها و میزان اعتبارات و تسهیلات تخصیصی دیده شده و سرمایه‌گذار می‌تواند با در اختیار داشتن این کیف برای سرمایه‌گذاری در استان تصمیم‌گیری کند.

طرح و ایده فوق‌العاده کیف سرمایه‌گذاری در استان هرمزگان به حدی قوی و مطالعه شده بود که خناسان روزگار را بر آن داشت تا با تقطیع صحبت‌های مهدی دوستی در شهریورماه ۱۴۰۱ موضوع را به گونه ای جلوه دهند که انگار اتفاق خاصی رقم نخورده است و حتی با وقاحت تمام تلاش کردند که چرخش تاریخی از یک روند کهنه را به شوخی بگیرند تا مردم و سرمایه‌گذاران، از اصل ماجرا غافل شوند.

این خارجی‌های فارسی زبان در راستای خوش رقصی برای اربابان خود اقدام به حرکت‌های کاملا غیر حرفه‌ای در حوزه رسانه کردند! تقطیع صحبت‌های استاندار هرمزگان و کم ارزش جلوه دادن یک واقعیت آشکار...

همان موقع بود که ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی با انتشار فیلمی، پرده از افکار و برنامه‌های سخیف دشمن برداشت.

در فیلم زیر ببینیم ماجرا از چه قرار بود.

رونمایی از کیف سرمایه‌گذاری هرمزگان و تحولات اقتصادی در این استان موجب شد تا رسانه‌های دشمن با حرکتی عجولانه و تقطیع غیرحرفه‌ای صحبت‌های استاندار هرمزگان، آشفتگی خود را به نمایش بگذارند.

البته؛ ۲۰ بهمن‌ماه پارسال احمد وحیدی وزیر کشور در خصوص اهمیت کیف سرمایه‌گذاری گفت: کیف سرمایه‌گذاری یا مجوزهای بی‌نام کار خوبی است و بسیار خرسندیم که در هرمزگان اجرایی شده و لازم است همه استان‌ها این طرح را توسعه و ادامه دهند.۲۰ بهمن‌ماه پارسال احمد وحیدی وزیر کشور در خصوص اهمیت کیف سرمایه‌گذاری گفت: کیف سرمایه‌گذاری یا مجوزهای بی‌نام کار خوبی است و بسیار خرسندیم که در هرمزگان اجرایی شده و لازم است همه استان‌ها این طرح را توسعه و ادامه دهند.

ختم کلام؛ بهزادیِ ۶۷ ساله پس از سه ساعت گفت و گو و مشاهده مستندات، کلا دیدگاهش نسبت به روند سرمایه‌گذاری تغییر کرد و قرار است بزودی امضای طلایی خود را پای یکی از طرح‌های اقتصادی هرمزگان بزند.

« آری، اینجا صاحب اصلی امضای طلایی، سرمایه‌گذار است»

واقعیت ماجرا همین است که کسانی در خارج یا داخل کشور همه تلاش خود را می‌کنند تا در هر حوزه‌ای مانع پیشرفت کشورمان شوند چون بابت این مانع‌تراشی‌ها پول‌های خوبی به جیب می‌زنند و متاسفانه در این بین برخی جوانان اهل قلم داخل کشور به‌جای اینکه بیایند و در این کارزار رسانه‌ای، متحد شوند و موضوعات را برای مردم تبیین کنند در دام مسائل حاشیه‌ای بی‌ارزشی می‌افتند که هیچ عایدی برای سرزمین‌مان به دنبال ندارد. شاید این اتفاق صرفا به دلیل برخورد یا رفتار غیرحرفه‌ای یک فرد با آن جوان، افتاده باشد که البته نباید اشتباه افراد را به حساب یک مجموعه بزرگ یا دولت گذاشت و یک موضوع پیش پا افتاده را بهانه‌ای کرد برای خودزنی در جنگ رسانه‌ای با دشمن‌های قسم‌خورده ایران...

یادمان نرود که همواره، سیاست یکی از اهرم‌های موثر حوزه اقتصاد و حتی حوزه های اجتماعی و فرهنگی بوده و این روزها، بازیچه بنگاه‌های دروغ‌پراکنی دشمن شده است.

سیاستِ استکباری برای رسانه‌هایش دیکته می‌کند که ایران را با خبرهای نا امیدکننده، بمباران خبری کنید تا مردمش امیدی به آینده نداشته باشند، غافل از اینکه همه ما خوب می‌دانیم تحولاتی که طی ۲ سال اخیر رقم خورده، سرآغازی بر شکست قاطع سیاست‌های پلیدِ ایران‌ستیزان و از همه مهمتر آمریکا و رژیم جعلی و بچه‌کُش اسرائیل است.