در جوامع امروز که رسانه به عنوان یک پلتفرم برای اجرایی کردن انواع ایده، وجود دارد، دیگر چندان لازم نیست کاردانِ کاری بود تا وارد آن شد. همین کفایت میکند که بازاریابی اینترنتی آن کار را خوب بلد بود، دل به دریا زد و در نهایت به اسکناس رسید. متاسفانه این تبدیل به روندی شایع شده اما سکانس ترسناک در حال اجرا و آسیب جدی امروز این است که حالا همین همهچیزدانها و کارچاقکنها در کنار مراکز تخصصی درمان ناباروری وارد گود شده و با شتاب میتازند.
انتظار طولانی جنینهای بیخانه و دور زدن لیستهای انتظار
استفاده از رحم اجارهای (surrogacy) روشی برای تولید مثل است که در آن جنینی که از تخمک و اسپرم یک زوج ایجاد شده، اغلب به دلیل ناتوانی زن در پروراندن جنین، در رحم شخص سوم کاشته میشود و تا هنگام رشد طبیعی جنین و زایمان، همراه او خواهد بود. معمولا پس از زایمان، نوزاد به زوجی تعلق میگیرد که اسپرم و تخمک از آنها گرفته شده و در زنی که رحم او از هنگام کاشت سلول تا زایمان، میزبان جنین بوده است، در ازای اجاره دادن رحمش به زوج، از آنها مبلغی تحت عنوان اجارهی رحم دریافت میکند.
یکی از لیستهای همیشه شلوغ و پر بازدید مراکز ناباروری لیست انتظار رحم اجارهای است. در این لیست نام افرادی ثبت شده که جنین بیخانه دارند. فرد درخواستدهنده از لحظه دادن درخواست تا بالاخره پیدا کردن یک رحم اجارهای چیزی بیشتر از یک سال منتظر میماند. قانون نانوشته اما حاکم بر لیستهای انتظار همین است: تا لحظه ناامیدی، صبر.
در این فضا گروهی از افراد فرصتطلب با ایجاد کانالهای مجازی بین درخواستدهنده رحم و فرد اجارهدهنده ارتباط برقرار میکنند. شرایط رحم اجارهای مشخص و واضح است. باید صاحب رحمی باشید که آزمونش را پس داده باشد. داشتن یک یا دو فرزند سالم و سالم بودن شخص برای آشنایی اولیه و رفتن سراغ آزمایشها کافی است. پس از آزمایشها هم قرارداد محضری بسته میشود و دریافت بخشی از پولی که بر سر آن توافق شده است. بعد از اتمام آزمایشها، جنین در رحم اجارهای قرار میگیرد و پس از چند هفته دوباره آزمایش سلامت جنین گرفته خواهد شد و بعد از آن ادامه ماجرا...
فهرست متقاضیان و صاحبان رحم اجارهای در دست دلالها
یک ادمین کانال تلگرامی با گرفتن فرم پُر شده مشخصات که شامل نام، نام خانوادگی، تعداد فرزندان، وضعیت تاهل، سلامتی رحم و نهایتا گروه خونی است، فرد اجارهدهنده را به خانواده متقاضی معرفی میکند، حقالزحمه معرفی میگیرد و باز به سراغ پرونده بعدی میرود. به این شکل، «واسطه»ها که بهتر است «دلال» خوانده شوند نه بر سر کار که در میان جان خانوادههای متقاضی و اجارهدهنده «رحم» قرار میگیرند. اگر به دنبال معنی دقیق «دلال» در لغتنامه باشید احتمالا با چنین تعریفی روبرو میشوید: «دلال کسی است که در قبال مزد و به موجب قرارداد دلالی که اصولاً تابع قواعد عقد وکالت است برای دیگری طرف معامله پیدا میکند یا در یک معامله واسطهگری کرده و معامله با راهنمایی او خاتمه مییابد».
شالوده اصلی و مبنای کار فرد «دلال» بالذات دیدن «خروجی» کار است. در این مورد این خروجی به وضوح پول است و دلال برای رسیدن به پول حاصل از رساندن اجارهدهنده و متقاضی رحم هر کاری میکند. از ایجاد بازار سیاه و ناشناخته فروش لیستهای متقاضیان مراکز ناباروی به دلالها تا فروش دخترانی که داشتن «رحم»، شرط کافی وارد شدنشان به این چرخه است.
دختران مجرد و رحمهایی که اجاره داده میشود
فارغ از نقدی که به مراکز ناباروری و فرایند طولانی معرفی رحم اجارهای به خانوادههای متقاضی وارد است قصه آنجا تلخ و پرغصه میشود که زیر پوست این اتفاقات وضعیتی در حال رخ دادن است که کلیت زنانگی را در جامعه تحتالشعاع قرار میدهد.
در صورتی که یکی از شرایط رحم اجارهای قانونی «دارای حداقل یک بار تجربه به آخر رساندن حاملگی با موفقیت» است اما ماجرای فروش یا در نگاهی بسیار خوشبینانه صیغه دختران دارای مشکل مالی به خانواده نابارور حاصل تلاش دو طرف متقاضی و درخواستدهنده برای رحم اجارهای شروع شده است.
ماجرای پی بردن به چنین اتفاقی از آنجا شروع شد که وقتی طبق عادت داشتم درخواستهای پربازدید سایت دیوار را چک میکردم به چند مورد درخواست رحم اجارهای برخوردم. در میان آگهیها، آگهی یک دلال به چشم میخورد که شرایط اجاره دادن رحم را لیست کرده بود. در انتهای لیست هم با دادن ضمانت سرعت در کار خود آیدی تلگرام را به عنوان راه ارتباطی ثبت کرده بود.
پیش از اینکه تصمیم بگیرم به آیدی ثبت شده پیام بدهم فکر کردم اگر روزی تنها داراییام «رحم» باشد از اجاره دادن آن چه حسی خواهم داشت؟ از فکر خودم خندیدم و با خودم فکر کردم حتی این کار را هم نمیتوانم بکنم چون هرگز مادر نشدهام که رحمم برای اجارهدادن مناسب باشد. با این حال به آیدی دلال محترم پیام دادم:
من: سلام. رحم اجارهای دارم.
ادمین (در کمتر از ۳۰ ثانیه): فرم مشخصات را پر کنید.
اینجا بود که تصمیم گرفتم سوالم را مطرح کنم. فرم را طوری پُر کردم که نشان میداد متاهل یا مطلقه نیستم. هرگز بچهدار نشدهام اما حالا از فرط نداری مجبورم رحمم را اجاره دهم. ادمین کانال که متوجه شد تا حالا زایمان نداشتهام ابتدا مخالفت کرد و گفت شرایط لازم را ندارم. کمی پافشاری و اصرار لازم بود تا دندان تیز کند.
در کوتاه زمانی از من خواست دوباره فرم را پر کنم و بعد صیغه بارداری را کادو پیج شده جلوی رویم قرار داد. در واقع صیغه بارداری به معنای اجاره دادن رحم است اما با تفاوت محرمیت طرفین که مبلغ آن توافقی بوده که متاسفانه گاه رهن و اجاره داده میشود؛ یعنی مبلغی پیش و ماهانه مبلغی دیگر.
دوست داشتم ببینم ته بازی به کجا میرسد. از صیغه استقبال کردم. اجازه پدر را شرط لازم اما قابل حل صیغه دانست و اطمینان خاطر داد که مورد مناسبی برایم در نظر دارد. اینجا بود که پیگیریهایش مجابم کرد او را بلاک کنم.
بعد از اینکه ادمین را بلاک کردم، او هم چت را دوطرفه پاک کرد و همچنین اکانت تلگرام مرا از کانال خودش حذف کرد.
این پایان نشان داد که در آغاز بیحد و مرز شدن پدیده اجارهای زنان هستیم. پیوستاری که روی آن مشکلات اقتصادی، ناراحتیهای عاطفی و خانوادگی، بیماری جسمانی، وجهه بد اجتماعی و مشکلات جامعهپذیری همه و همه کنار هم قرار گرفتهاند.
پیامد خودنمایی «رهاشدگی» در حیطه مسائل اجتماعی
حلول واسطهگری در مسالهای چنان عمیق که نیازمند ظرافتهای جزئی است، به کاشتن باد میماند و حاصلی جزء درو کردن طوفان نخواهد داشت. گذاشته شدن پاشنه آشیل مسالهای فردی و خانوادگی -که در ابعاد بزرگتر کاملا اجتماعی و فرهنگی است- روی پول باعث ایجاد هزارتوی معضلات چند وجهی پیچیده میشود. چیزی مثل اجاره کردن موقت یک «زن» برای «همسری» و مادری «کوتاه مدت».
وقتی «رهاشدگی» خود را در حیطه مسائل اجتماعی مینمایاند و ورود به این مسائل چیزی به مثابه طغیان علیه خود شده، بدیهی است که زخم جامعه میشود دکان عدهای پولپرست که مردم برای رفع حتی موقت مشکلشان به آنها بیشتر از نهادی که باید اعتماد میکنند.
در گذار از دیدن مدام آگهیهای رحم اجارهای زنان به دلیل مشکلات مالی حال باید شاهد حضور مادرانی باشیم که هرگز ازدواج نکردهاند. دخترانی که به صرف داشتن «رحم» موارد مناسبی برای برداشت اسکناس یا جنین هستند. موارد پیچیده «دختران» دارای رحم اجارهای، زنانی که کمال زنانگی خود را در تولید مثل درمییابند چیزی شبیه به دستگاه تولید فرزند در نظر گرفته میشوند و پس از دادن خروجی باید پولشان را بگیرند و احتمالا بروند سراغ موارد بعدی و تکرار دوباره صدای نوزادی که هرگز برای آنها نیست و احتمالاً هرگز هیچ نوزادی که از بطن وجودشان خارج میشود «مادر» صدایشان نزند...
* دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی