دو دهه اشغال افغانستان از سوی آمریکا و ناتو، فرصتی برای شناخت دوست از دشمن بود. ایران در دوره سیاه اشغال همواره در کنار مردم این کشور دوست و همسایه ایستاد و میزبان حدود پنج میلیون نفر از اتباع افغانستان شد. تهران حتی در دولت طالبان هم میزبان نشستهایی بود که با هدف برون رفت افغانستان از بحران برگزار شده بود. پاکستان نیز با پذیرش حدود سه میلیون تبعه افغانستانی در جایگاه دوم قرار دارد.
در مقابل، مهاجران افغان که با امید یافتن زندگی بهتر و با متحمل شدن خطرات فراوان خود را به کشورهای مرفه اروپایی میرسانند اما در آنجا برخلاف انتظار با واقعیت غرب وحشی مواجه میشوند و حتی بسیاری از آنها به خاطر پناهجویان اوکراینی اخراج میشوند که نمود آشکار استاندارد دوگانه و تبعیض از سوی مدعیان حقوق بشر است.
به تازگی روزنامه «گاردین» از مسئولیتگریزی کشورهای اروپایی پرده برداشته و در گزارشی با اشاره به شکست کشورهای عضو اتحادیه اروپا در پذیرفتن پناهجویان افغان به ویژه پس از سلطه طالبان، آن را به غفلت بیسابقه نسبت به شهروندان این کشور متهم کردهاست زیرا به نوشته این روزنامه، تنها ۲۷۱ پناهنده افغان در سال ۲۰۲۲ در اتحادیه اروپا اسکان داده شدند که این میزان ۰.۱ درصد رقم ۲۷۰ هزار نفری است که نیازمند رسیدگی هستند.
براساس این گزارش، کمیته بینالمللی نجات، رهبران اتحادیه اروپا را به بیتوجهی بی سابقه نسبت به پناهجویان افغان متهم کرده است. این کمیته در گزارشی بسیار انتقادآمیز و تند آورده است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا به گونه ای مداوم در اجرای وعدههای قانونی اسکان پناهجویان شکست خورده و به بسیاری از افغانها که به مرزهای اتحادیه اروپا رسیدهاند، آسیب دوچندان وارد کرده اند.
بنابراعلام این سازمان، حتی یک پناهجو هم در طرح ادعایی آلمان در سال ۲۰۲۱ برای اسکان مجدد یک هزار افغان در ماه، وارد این کشور نشده و ایتالیا هم تنها نیمی از پناهجویانی را که وعده داده بود، پذیرفته است. بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲، نزدیک به ۴۱ هزار و ۵۰۰ افغان در معرض خطر در اتحادیه اروپا پذیرفته شدند که بسیاری از آنها از طریق خروج اضطراری در آگوست ۲۰۲۱ و پس از آغاز سلطه طلبان فرار کرده بودند.
برخی کشورهای دیگر از زمان سقوط کابل و تصرف آن بدست طالبان، هیچ شهروند افغانستان را نپذیرفته اند. بسیاری از آنها در شرایط بسیار بد و زندان مانند اردوگاههای جزایر یونان گیر افتاده اند تا از ورود آنها به جوامع محلی جلوگیری کرده و سلامت روانشان را نابود میکنند.
براساس اعلام این سازمان خیریه، ۹۰ درصد افغان های حاضر در اردوگاه های لیسبون و آتن علائم اضطراب و ۸۶ درصد هم علائم افسردگی را دارند.
این نمایی از وضعیت پناهجویان افغانی است که دلخوش به کمک و وعدههای غرب، اینک در شرایطی دشوار و ناامیدکننده به سر میبرند، در داخل افغانستان نیز وضعیت سخت و طاقت فرسا است که بخش قابل توجه آن به فقر و گرسنگی ارتباط مییابد.
از تابستان ۱۴۰۰ که طالبان در افغانستان زمام امور را به دست گرفتند تا به امروز نزدیک به دو سال میگذرد؛ دورهای نسبتاً کوتاه اما مملو از فراز و فرود در حوزههای داخلی و خارجی. این کشور هنوز از پسلرزههای ۲۰ سال اشغال توسط آمریکا و ناتو رهایی نیافته که تبعات اقتصادی بحران اوکراین نیز برآن اضافه شدهاست.
محتوای گزارشهای متعدد در خصوص اوضاع اقتصادی افغانستان، نگران کننده به نظر میرسد. به تازگی سامان ملل متحد در گزارشی از سقوط فاجعهبار اقتصاد رسمی افغانستان سخن به میان آورده و تاکید کردهاست که ۹۵ تا ۹۷ در صد جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند.
همچنین در گزارشها و مستندهای غربی برای القای ناکارامدی طالبان موضوعاتی از فروش فرزندان گرفته تا خوراندن قرص خوابآور به آنها برای تحمل گرسنگی بازتاب مییابد اما اشارهای به دو دهه اشغالگری، خروج غیرمسئولانه آمریکا، تحریم و تنگناهای اقتصادی از سوی بزرگترین مدعی حقوق بشر نمیشود.
تردیدی وجود ندارد که بلوکه شدن حدود ۷ میلیارد دلار از داراییهای بانک مرکزی افغانستان در آمریکا تاثیر بسزایی بر تعمیق بحران غذا و معیشت مردم فقیر این کشور آسیای مرکزی میگذارد. در حالی که کمک قطره چکانی سازمان ملل در قالب کمکهای بشردوستانه بیش از کارامدی و اثرگذاری بازتاب ژست بشردوستانه غربیها است.