«آن پیرس» تحلیلگر و محقق مباحث مربوط به ریاست جمهوری، سیاست خارجی و جامعه آمریکا در تحلیلی آورده است: در زمینه گستردگی، شدت، پیچیدگی و همگرایی انواع مخاطرات علیه ایالات متحده و متحدانش میتوان بسیار سخن گفت. چین، روسیه و ایران درکنار هم تلاش می کنند تا نظم جهانی کنونی را بر هم بزنند و چالش هایی را برای جهان آزاد بیافرینند. به این اقدامات باید بازیگران شرور در حوزه سایبری، انرژی، فضا و تهدید تروریسم فراملی و قاچاق را اضافه کرد که تصویری نگرانکنندهتر را ارائه می کند. احیای رقابت قدرت های بزرگ، تشدید جنگ در مناطق خاکستری، و تشدید خصومت ها و جنایات در نقاط داغ جهان، نیازمند یک سیاست خارجی قاطع، اصولی و عاقلانه از سوی آمریکا است.
گزارش کارشناس مرکز نشنال اینترست به صورت خلاصه به این موضوع می پردازد که تهدیدهای روبه انتشار در شرایط کنونی، فرسایش چارچوب سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و نارسایی سیاست های پس از جنگ سرد را آشکار می کند. در طول جنگ سرد، سخنرانی های رئیس جمهور آمریکا برای آزادی و رهبری ایالات متحده در طرح های دموکراتیک و سازمان های بین المللی در کنار اتحادهای نظامی پرقدرت وجود داشتند اما، پس از آن دوره شرایط تغییر کرد.
امروز، این ایده که آمریکا هرگز خطرات فزاینده برای بشریت و امنیت خود را نادیده نمی گیرد از سوی برخی واقعیات نقض شده است. موفقیت روسیه همراه با ایران و حزبالله در نجات بشار اسد، جنگ همراه با موفقیت مسکو در اوکراین و افزایش سریع و گسترده قدرت نظامی چین و انقیاد برنامهریزی شده تایوان، از جمله شاخصهایی هستند که آمریکا با آن ها روبرو است. دنیای کنونی بسیار متفاوت با آنچیزی است که در هنگام فروریختن دیوار برلین تصور می شد. این یک واقعیت است که چین پیوسته در حال تقویت زرادخانه هستهای و موشکی خود است و برنامههای هستهای و موشکی کره شمالی و ایران به شدت در حال پیشرفت هستند.
همکاری عمیق و راهبردی سه دشمن آمریکا
در این گزارش آمده است چین، روسیه و ایران پوشش دیپلماتیکی برای سیاست خارجی یکدیگر ایجاد می کنند و یک محور ضدغربی را تشکیل داده اند. مشارکت گسترده آنها قدرت هر سه کشور را افزایش می دهد و نفوذ ایالات متحده را مختل می کند. هر سه کشور از تجارت، انتقال سلاح و فناوری، تمرینات نظامی مشترک و نقض تحریم ها سود می برند. نظامیان آنها به تازگی در سومین رزمایش سه جانبه در خلیج عمان و دریای عرب شمالی شرکت کردند. «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران نیز اعلام کرد که توافق جامع راهبردی که سال گذشته بین ایران و چین منعقد شد، به مرحله اجرا رسیده است.
نویسنده با ادعای اینکه ایران و چین در جنگ اوکراین به روسیه کمک می کنند افزود: تنها صلحی که چین در اوکراین می خواهد به نفع روسیه و تقویت نفوذ چین بر اروپا خواهد بود. تجارت بین چین و روسیه در سال گذشته به ۱۹۰ میلیارد دلار رسید و واردات انرژی چین از روسیه از زمان جنگ به ۸۸ میلیارد دلار افزایش یافته است.
«لی شانگفو» وزیر دفاع چین با اشاره به «مشارکت نامحدود» مورد نظر «شی جین پینگ» و «ولادیمیر پوتین» اعلام کرد که پکن و مسکو روابط نظامی، مبادلات فنی-نظامی و تجارت تسلیحات را گسترش خواهند داد. همچنین دوکشور در حال تولید سلاح های فضایی و دور زدن سیستم های دفاع موشکی ایالات متحده هستند. در واقع قدرت نظامی کلی چین در مسیر پیشی گرفتن از ایالات متحده قرار دارد.
نفوذ رو به رشد روسیه و چین در خاورمیانه
نویسنده با اشاره به اقدامات روسیه و ایران در خاورمیانه به ویژه حمایت از بشار اسد مدعی است چین، تا همین اواخر، در پشت صحنه عمل می کرد تا از خلاء نفوذ ایالات متحده بهره ببرد. پکن اکنون با انرژی در سراسر خاورمیانه قراردادهای تجاری و استراتژیک منعقد می کند. تقویت مشارکت های انرژی، دفاعی، اقتصادی و فناوری بین چین و عربستان سعودی و تنشزدایی بین ریاض و تهران با میانجیگری پکن، قابل چشم پوشی نیست. کشورهای عضو اتحادیه عرب به رهبری عربستان هم در بیانیهای از «تلاشها» و «موضع» چین در هنگکنگ با رد کردن استقلال تایوان در همه اشکال آن حمایت کردند.
شرایط کنونی نمودی دیگر از مقاومت دربرابر قدرت سخت و نرم آمریکا و گامی در ایجاد نظم جهانی چین محور است. تجارت چین با خاورمیانه اکنون بیشتر از تجارت آن با ایالات متحده است.
بدتر شدن روابط ایالات متحده با شرکای منطقه ای و متحدانش مانند عربستان سعودی و ترکیه و تحرکات جسورانه منطقه ای ایران و پیشرفت پیوسته برنامه هسته ای آن از واقعیات این زمانه است. واقعیت منطقه این است که ایالات متحده باید از یک سو محکم در برابر دشمنانش بایستد و از طرف دیگر با کشورهایی همکاری کند که ارزش های دموکراتیک غرب را قبول ندارند.
چالش های نوین برای نفوذ جهانی آمریکا
بنابر ادعای این گزارش، ایران، روسیه و چین نه تنها علیه جهان آزاد متحد شدهاند، بلکه با نیروهای رادیکال همکاریهای جهانی ایجاد کردهاند. شبکه درهم پیچیده ایران از بلاروس تا حماس، حزب الله، انصارالله یمن و شبه نظامیان شیعه در عراق برای کاهش فشار بر برنامه هستهای آن بکار می رود.
شبکه جهانی چین در کنار قدرت هولناک آن، به ویژه هشداردهنده است. غرب با تمرکز بیشتر بر تعامل اقتصادی سودآور با چین به جای دقت بر قدرت نظامی و نفوذ ژئوپلیتیک آن، اکنون با تهدیدی بزرگ برای امنیت و شیوه زندگی جهان آزاد مواجه شده است. وابستگی غرب به کالاها و زنجیرههای تامین چین و موافقتنامهها و وامهای تجاری بزرگ چین در هر قاره، قدرت چین را افزایش داده است. چین بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار برای پروژههای زیرساختی، حملونقل و معادن در ابتکار کمربند و جاده (BRI) در آسیا، آفریقا، خاورمیانه و فراتر از اروپا و آمریکا هزینه کرده است.
روسیه، چین و ایران با سرمایهگذاریهای تجاری، فروش تسلیحات و قراردادهای اجارهای، بهطور چشمگیری جای پای خود را در آمریکای جنوبی افزایش دادهاند. آنها به همراه کوبا از «نیکلاس مادورو» در ونزوئلا و «دانیل اورتگا» در نیکاراگوئه حمایت می کنند. شبهنظامیان روسی و تجهیزات ایرانی به دولت ونزوئلا کمک کردهاند. ونزوئلا حتی میزبان مسابقات نظامی ایران، روسیه و چین در سال ۲۰۲۲ بود. تصمیم هندوراس برای کنار گذاشتن روابط دیپلماتیک با تایوان، اشتیاق برزیل برای «تعمیق روابط» با پکن، و گسترش مؤسسههای کنفوسیوس در سراسر این منطقه، حکایت از نفوذ فزاینده چین دارد.
همسویی بازیگران مختلف که علیه منافع ایالات متحده کار می کنند، چالش های واشنگتن را تشدید می کند. روسیه با استفاده از سازمانهای شبهنظامی و چین با نقش ویژه خود در سازمان ها و مجامع بین المللی به این روند سرعت می بخشد. پکن علاوه بر تلاش برای تسلط در سازمان ملل، سازمان جهانی بهداشت، بانک جهانی، بریکس، سازمان همکاری شانگهای و جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب، به تازگی ابتکارات «توسعه جهانی»، «امنیت جهانی» و «تمدن جهانی» را مدیریت می کند.
در پایان نویسنده این گزارش به تصمیم گیران در کاخ سفید توصیه کرده است: دشمنان روی تزلزل ایالات متحده حساب باز کرده اند و فکر می کنند می توانند از واشنگتن پیشی بگیرند. در واقع، واکنش آمریکا به چالشهای در حال رشد و اغلب مرتبط با امنیت و شیوه زندگی غربی، ناکافی هستند. سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد بیشتر واکنشی بود تا پیشگیرانه، و استراتژی کلان یا شعارهای الهام بخشی هم ندارد. وقتی سیاست خارجی آمریکا غیرعقلانی یا غیرقابل اعتماد باشد جهان دچار مشکل می شود و وقتی سود می برد که بر اساس بهترین سنتهای آمریکا پس از جنگ جهانی دوم رفتار کند و راهحلهایی را برای چالش های عصر جدید بیابد.