تهران- ایرنا- نسرین مرادی، بازیگر سریال «تب و تاب» که هم اکنون از شبکه دو در حال پخش است گفت: شخصیت «ژاله» حواسش به همۀ افراد خانواده‌ هست و این خانواده‌دوستی برای من ارزشمند و جذاب بود.

به گزارش ایرنا، نسرین مرادی بازیگری را از تئاتر آغاز کرده و تا کنون در سریال‌های تب و تاب، نون خ و فیلم کامیون جلوی دوربین رفته است. او تا پیش از سریال نون خ در تبریز زندگی می‌کرده و پس از آن برای نخستین بار اثرش از یک شبکه سراسری پخش شده است.

با این بازیگر به بهانه پخش سریال «تب و تاب» هم‌صحبت شدیم که متن آن در ادامه آمده است.

چه شد با مجموعۀ تلویزیونی «نون-خ» همراه شدید؟

مثل تمام کارها با من تماس گرفتند و آقای آقاخانی فیلمنامه را برای من توضیح دادند. البته لازم به توضیح است که من قبلاً نیز با ایشان همکاری داشتم، همدیگر را می‌شناختیم و از این طریق، صلاح دانستند که من را به کار دعوت کنند. من رفتم و دربارۀ فیلمنامه و نقش با هم صحبت کردیم و ادامۀ کارهایی که لازم بود، انجام شد و همین موضوع سبب شد که من، از فصل یک مجموعۀ نون-خ با این دوستان همراه باشم تا فصل چهارم این مجموعه که عید همین امسال کار شد.

«نون-خ» از مجموعه‌های تلویزیونی ادامه‌داری بود که توانست مخاطبان را راضی نگاه دارد. به نظر شما دلیل محبوبیت این مجموعه چه بوده است؟

اقوام کرد هم اقوام بسیار جذابی هستند. آنها پر از رنگ، انرژی، موسیقی و شعر هستند. نویسنده‌های خوب در میان‌شان وجود دارد. در حوزۀ سینما نیز کارگردانان و بازیگران کرد بسیار خوبی داریم. قومی بودن این سریال سبب شده است که مردم بیشتر به آن توجه کنند

من فکر می‌کنم یکی از دلایل محبوبیت این سریال که ادامه‌دار شد و مورد توجه مردم قرار گرفت، می‌تواند اشاره به قومیت و قومی بودن این سریال باشد. کشور ما از اقوام مختلفی تشکیل شده است و همین امر سبب شده است که کشور رنگارنگی داشته باشیم.

زمانی که شما از شهری به شهر دیگری سفر می‌کنید، چیزهای جدید و تازه‌ای را می‌بینید. اقوام کرد هم اقوام بسیار جذابی هستند. آنها پر از رنگ، انرژی، موسیقی و شعر هستند. نویسنده‌های خوب در میان‌شان وجود دارد. در حوزۀ سینما نیز کارگردانان و بازیگران کرد بسیار خوبی داریم. قومی بودن این سریال سبب شده است که مردم بیشتر به آن توجه کنند. چون ما در این مجموعه، چیزهای جدیدی را می‌بینیم، لباس‌های رنگارنگ، انسان‌های شیرین، با لهجه‌های زیبا، فضای زندگیشان و آداب و رسوم خاص آن‌ها که موجب می‌شود تا مردم، چیزهای تازه‌تری ببینند.

اگر در مورد اقوام ترک، لر و یا قوم دیگری هم فیلم بسازیم و یا سریال داشته باشیم، قطعاً مردم استقبال می‌کنند، چون آن‌قدر این قومیت‌ها در کشور ما زیاد و متفاوت هستند که جذابیت‌های خاص خودشان را دارند.

نکتۀ مهم دیگر این است که این مجموعه، یک مجموعۀ طنز است. موقعیت‌های خاص طنز که در این مجموعه اتفاق می‌افتد، سبب می‌شود که این قصه خیلی شیرین بشود و توجه همه را به خود جلب کند.

همکاری با سعید آقاخانی به عنوان کارگردان چطور بود؟

کار با آقای سعید آقاخانی لذت‌بخش است. لذت به این معنا که تو حس می‌کنی که هر لحظه یک چیزی به تو اضافه می‌شود و تو یک چیز جدید یاد می‌گیری. این که ایشان خیلی بازیگرشان را همراهی می‌کنند، نکتۀ بسیار مهمی است، چون خودشان بازیگر هم هستند، حواسشان به بازیگر هست، راهنمایی‌های خیلی درستی دارند و بازیگر را هدایت می‌کنند. این امر، این اعتماد به نفس را به تو می‌دهد که تو، آن‌گونه که باید کار را انجام بدهی. آقای آقاخانی از جملۀ کارگردان‌هایی هستند که یک چیز به تجربیات تو اضافه می‌کنند، یعنی این کمک را به تو می‌کنند که حضور تو در کار فقط به این شکل نباشد که تو فقط در کار حضور پیدا کنی و دستمزدت را بگیری و تمام. یک چیز دیگری به تو اضافه می‌شود و این خیلی حسن بزرگی است. من، حتماً دوست دارم که کارهای بیشتری را با آقای آقاخانی داشته باشم.

بازیگری را با تئاتر آغاز کردید؟

در سال ۱۳۷۱ فعالیتم را با تئاتر آغاز کردم. یعنی نخستین حضور من بر روی صحنۀ تئاتر بود و بعدها، کار من در حوزۀ تصویر، با فیلم کوتاه، سریال، تله فیلم و بعد هم فیلم سینمایی ادامه پیدا کرد.

یکی از نقش‌های کوتاه اما تأثیرگذار شما در فیلم کامیون بود. کمی دربارۀ این فیلم و نقشتان بگویید.

فیلم کامیون برای خود من، هم دلنشین بود و هم پر از خاطره. کار کردن در کنار مرحوم آقای پرتوی، هم افتخار بزرگ و هم تجربۀ بسیار خوبی بود. این که نقش وکیل را بازی می‌کردم، هر چند کوتاه، تجربۀ جدیدی برای من بود. چون در این کار من در پشت صحنه هم فعالیت می‌کردم، این تصور را نداشتم که حتی آقای پرتوی برای من نقش هم در نظر گرفته باشند. اما خوب این لطف را کرده بودند. چون این فیلم اکران نشد، نمی‌دانم که واقعاً تأثیرگذار بوده است یا نه، ولی خودم خیلی با اشتیاق و با میل این نقش را بازی کردم.

اولین تجربۀ تلویزیونی شما با مجموعۀ «نون خ» بود؟

این اولین تجربۀ کار من با تلویزیون، البته در شبکۀ سراسری بود و چون من قبلاً در تبریز زندگی می‌کردم، در این شهر برای شبکۀ همان شهر سریال کار کرده بودم. اما «نون-خ» نخستین کار من با سازمان به عنوان پخش از یک شبکۀ سراسری بود و سریال دیگری نیز در حال پخش است.

برای انتخاب یک نقش چه معیارهایی دارید؟

معیارهایی که برای من در انتخاب یک نقش مهم است، در مرحلۀ اول خود فیلمنامه است، فیلمنامه، داستان و قصه برای من خیلی مهم است. برای من، فیلمنامۀ خوب می‌تواند معیار اصلی باشد. دومین عامل نقش است؛ نقشی که در اصطلاح کاملاً شخصیت‌پردازی روی آن انجام گرفته باشد، نقطه قوت‌ها و نقطه‌ضعف‌های آن مشخص شده باشد و به آن‌ها اشاره شده باشد، بعد می‌رسد به مراحل بعدی که کارگردانی، نقش‌های مقابل و دیگر مسائل است و ادامۀ این مسائل می‌تواند به این موضوع کمک کند که با آن مجموعه همکاری کنید یا نه.

نکتۀ مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که تو به عنوان بازیگر تا چه اندازه بتوانی با آن نقش و خود کار، یعنی آن فیلمنامه بتوانی ارتباط برقرار کنی. اگر بتوانی این ارتباط را برقرار کنی که قطعاً به سمت آن خواهی رفت و تحت هر شرایطی دوست داری که آن کار را انجام بدهی و با لذت انجام بدهی.

هنوز در عرصۀ تئاتر فعال هستید؟

از عرصۀ تئاتر اندکی فاصله گرفتم. به خاطر این که کارهای تصویری، بیشتر وقت‌گیر هستند؛ مثلاً اگر شما بخواهید یک سریال را کار کنید، ۶ یا ۷ ماهی درگیر هستید. البته نه این که کار نکردم، اما ۲ یا ۳ سالی هست که روی صحنه نرفته‌ام و انشاالله که به زودی این اتفاق هم بیفتد و لذت صحنه را هم دوباره بچشیم؛ اما در واقع می‌توان این طور گفت که همچنان تئاتر هم کار می‌کنم.

دربارۀ نقشتان در تب‌وتاب بگویید. چه ویژگی خاصی داشت که قبول کردید؟

در مورد سریال «تب‌وتاب»، باید بگویم که چون همیشه اولویت برای من فیلمنامه است، بزرگ‌ترین جذابیت این مجموعه برای من این بود که یک خانواده را نشان می‌دهد. ما ایرانی‌ها بسیار خانواده‌دوست هستیم و همیشه، خانواده اساس زندگی ماست. خواهر، برادر، مادر، دایی، عمو، عمه، این‌ها خیلی در زندگی‌ ما تأثیر دارند. چون به مشکلات این خانواده اشاره می‌کرد، چه خانوادۀ بزرگ «تب‌وتاب» که شامل پدر، مادر، برادرها و غیره می‌شد و چه خانوادۀ شخصی خود «ژاله» در سریال تب و تاب که با همسرش و با زندگی شخصی خودش داشت، برای من جذاب بود.

نقش‌ ژاله برای من بسیار جذاب بود، به خاطر این که هم زنی بود که تلاش می‌کرد زندگی خود را نجات بدهد و در عین حال، همۀ تلاشش بر این بود و حواسش به خانوادۀ خودش هم بود و این یک خصلت بسیار بارز برای ما ایرانی‌ها و به ویژه، ما زنان ایرانی است که حواسمان به همۀ افراد خانواده‌مان هست.

همیشه فکرمان به این هست که مادر چه شد، پدر چه شد، برادر چه می‌کند، برادرزاده‌ام کجاست و چون ما به این شکل بزرگ شده‌ایم، این سریال برای من از این جهت سریال بسیار جذابی بود و آن را دوست داشتم.

چطور به این مجموعه دعوت شدید؟

سریال «تب‌وتاب» را هم مثل همۀ کارهای دیگر، تماس گرفتند، پیشنهاد دادند و من رفتم و دیدم که آقای مختاری هم تبریزی هستند و این افتخار را داشتم که دوباره کنار هم باشیم و از تجربیات ایشان استفاده کنیم. مثل تمام کارها دعوت به کار شدم، پیشنهاد شد و من شروع به کار کردم. امیدوارم که این کار هم مورد توجه واقع شده باشد که البته این طور شنیدم.

به نظر شما چرا در این سال‌ها تلویزیون محبوبیت خود را از دست داده است؟

این که تلویزیون محبوبیت خود را از دست داده است، موضوعی است که می‌توانیم از زوایای مختلف به آن بپردازیم. اما من فکر می‌کنم یک بخشی از آن مربوط می‌شود به ممیزی‌هایی که اتفاق می‌افتد و این بسیار طبیعی است. خوب ما در یک کشوری زندگی می‌کنیم که یک کشور اسلامی است و تلویزیون و یا همان رسانۀ ملی در این کشور، از قوانینی که در این کشور حاکم است، تبعیت می‌کند.

اگر از نیروهای جوان و فکرهای جدید استفاده کنند و این فرصت را بدهند که افکار جدید بیایند کار کنند و در سازمان فعالیت کنند، فکر می‌کنم که تلویزیون دوباره به همان سال‌های دهۀ ۶۰ و ۷۰ باز می‌گردد

دوم این که اگر از نیروهای جوان و فکرهای جدید استفاده کنند و این فرصت را بدهند که افکار جدید بیایند کار کنند و در سازمان فعالیت کنند، فکر می‌کنم که تلویزیون دوباره به همان سال‌های دهۀ ۶۰ و ۷۰ باز می‌گردد. دورانی که تلویزیون ما چقدر رنگ به رنگ و رنگارنگ بود و برنامه‌های متنوعی داشت. چه سریال‌های خوبی ساخته می‌شد و چقدر خوب بود که از بازیگران محبوب مردم استفاده می‌کردند.

چون بالأخره مردم دوست دارند که آن‌ها را در قاب تلویزیون ببیند و با آن‌ها در نقش‌های ممختلف هم‌ذات‌پنداری کنند. اگر مقداری فضا را بازتر کنند که همه بتوانند در این عرصه کار کنند، می‌توان این امید داشت که دوباره آن محبوبیت خود را پیدا کند.

همان‌طور که سریال «پایتخت» و یا سریال «نون-خ» توانستند مردم را پای تلویزیون بنشانند، قطعاً اگر این فرصت‌ها بیشتر شود، با کارهای متعدد، اتفاق‌های بیشتری می‌افتد. من یادم هست که من کم سن و سال و آن موقع بچه بودم و در آن زمان، سریال «گل پامچال» که پخش می‌شد، چقدرمردم پای تلویزیون بودند. آن ساعت‌ها را از دست نمی‌دادند و حتماً در سر زمان مخصوص می‌نشستند و آن‌ها را می‌دیدند.

حتی سریال‌های خارجی، یا کارتون‌های خارجی را که دوبله شده بودند و پخش می‌شدند، می‌دیدند و از آن‌ها استقبال می‌کردند.

امروز و در حال حاضر رسانه، فقط تلویزیون نیست و امروز تکنولوژی سبب شده است که گسترۀ رسانه وسیع‌تر شود، ماهواره و گوشی‌های هوشمند به دست مردم برسد و همۀ این‌ها سبب می‌شود که شما هر آن چیزی را که دلتان می‌خواهد، همان لحظه سرچ کنید و به دست بیاورید، ببینید و حتی بدون سانسور ببینید. اما خوب کار سختی نیست، یک مقدار مدیریت می‌خواهد و فرصت دادن. یعنی فرصت بدهند و فضا را باز کنند برای این که بیشتر از فکر دیگران در این حوزه اصطلاحاً بتوانیم استفاده کنیم.