به گزارش ایرنا، آثار شکست سیاستهای غرب، با وجود هجمههای تبلیغاتی و فرافکنی علیه مسائل حقوق بشری و برنامه صلحآمیز هستهای ایران، بتدریج در حال آشکار شدن است و عملکرد رسانههای غربی که تا چندی پیش بر طبل پروژه شکست خورده ایرانهراسی میکوبیدند و خروجی ملاقاتهایی که سران دولتهای غربی با عناصر خودفروخته ضد انقلاب صورت میدادند درحال رنگ باختن است.
ماجرا از شهریور سال گذشته آغاز شد؛ هنگامی که ایالات متحده بعنوان مقصر اصلی به بحران کشیدن توافق برجام، پس از ماهها مذاکره حاضر به گرفتن تصمیمات سیاسی و رفع مؤثر تحریمهای ظالمانه علیه ایران نشد و بهرغم تلاش برای مقصر جلوهدادن ایران، تحت فشار زیادی از سوی افکار عمومی بود.
بر همین اساس نخبگان کاخ سفید تنها راهبرد برون رفت از وضع موجود و کاهش فشارها علیه واشنگتن را، انحراف تمرکز افکار عمومی جهان از مذاکرات تعریف کردند؛ انحرافی که به موجب آن ایران در سایه بروز اغتشاشات و مشکلات داخلی، در مدار اتهام قرار گرفته و ایلات متحده نیز در این مدت نفسی چاق کند.
اوایل آذرماه پارسال «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران ادعا کرد که مذاکرات درباره ازسرگیری اجرای برجام در دستور کار و تمرکز واشنگتن نیست.
وی بدون اشاره به ناتوانی کاخسفید برای تصمیمگیری سیاسی در بازگشت به برجام، مدعی شد که گفتوگوها متوقف شده و به بنبست رسیدهاند و هیچ حرکتی نمیکنند و به همین دلیل دیگر در تمرکز ما نیستند.
مالی با ادامه حمایت از ناآرامیها در ایران در اظهاراتی مداخلهجویانه ادعا کرد که سیاست واشنگتن دفاع و حمایت از حقوق شهروندان ایرانی است.
همزمان، دولت آلمان در تداوم مواضع ضد ایرانی غرب اعلام کرد که با تصمیم ایالات متحده درباره تغییر تمرکز از مذاکرات وین به حوادث داخلی ایران موافق است.
سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان طی اظهارنظری مداخلهجویانه در امور داخلی ایران ادعا کرد: برلین، در مسیر واشنگتن حرکت میکند و در حال حاضر تمرکز ما بر حمایت از مردم و اعمال فشار بر ایران است تا از سرکوب حقوق مردم خود دست بردارد.
البته انگلیس و فرانسه در ماجرای مذاکرات برجامی، با احتیاط نسبتاً بیشتری رفتار کرده و ادعایی را درباره تغییر تمرکز این دو کشور مطرح نکردند؛ اما در عوض تحرکات فعالی را در محافلی چون شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت دادند.
آنها اواخر آبانماه ۱۴۰۱ قطعنامهای را به بهانه مسائل پادمانی علیه ایران پیشنهاد کردند و با فشار سیاسی بر روی اعضای شورای حکام، به تصویب رساندند.
در این قطعنامه که با صحنهگردانی رژیم صهیونیستی بود، از ایران خواسته شد تا برای حلوفصل مسائل ادعایی سیاسی با آژانس اتمی همکاری بیشتری را صورت دهد.
همان زمان محسن نذیری اصل، سفیر نماینده دائم کشورمان در آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، طی سخنانی در خصوص تصویب قطعنامه ضد ایرانی اظهار داشت که این اقدام تحت فشار شدید سیاسی کشورهای آمریکا، انگلیسی، فرانسه و آلمان علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای کشورمان تصویب شد.
وی افزود: در جریان بررسی این موضوع، حامیان پیشنویس قطعنامه اطلاعات ساختگی و ادعاهای بی اساسی برای توجیه رویکرد غیرسازنده خود به شورای حکام ارائه کرده و کوشیدند این نشست را به ابزاری برای پیگیری اهداف کوتهبینانه سیاسی خود و فراتر از چهارچوب وظایف و اختیارات آژانس تبدیل نمایند.
نماینده کشورمان در ادامه ضمن اشاره به اینکه این دسته از کشورها طی هفتههای گذشته از هیچ تلاشی برای زیر سوال بردن تعامل مستمر ایران با آژانس و ایجاد تردید در مورد چشم انداز دستیابی به توافق در خصوص لغو تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان و احیای برجام، دریغ نکردهاند، تأکید کرد: ما قویاً معتقدیم این قطعنامه هیچ نتیجهای برای بانیان آن به ویژه در زمینه ترمیم وجهه مخدوش شده آنها به عنوان ناقضان اصلی برجام و زمینه سازی برای توجیه تحریمهای یکجانبه بیشتر علیه ملت ایران، نخواهد داشت.
وی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران تصویب قطعنامه غیراجماعی ارائه شده از سوی سه کشور اروپایی و آمریکا در نشست شورای حکام را به عنوان اقدامی سیاسی، غیرسازنده و نادرست بشدت محکوم و آن را غیر قابل قبول و مردود میداند، خاطر نشان کرد که این قطعنامه در پرتو تداوم همکاریهای گسترده ایران با آژانس غیرموجه و بی معنی است.
طرفهای غربی در دو نشست بعدی شورای حکام تلاش فراوانی را صورت دادند تا در ادامه پروژه امنیتی سازی پرونده هستهای ایران با صحنهگردانی رژیم صهیونیستی، قطعنامه جدیدی را صادر کنند اما با اقبال مواجه نشد.
مورد آخر، نشست هفته پیش شورای حکام بود که بهرغم گزارش ادعایی و تحریکآمیز آسوشیتدپرس در خصوص احداث نیروگاه جدید اتمی در مناطق کوهستانی ایران، ائتلافی برای صدور قطعنامه شکل نگرفت و تقلای غرب و صهیونیستها در این زمینه ناکام ماند.
همین امر در کنار دست برتر دستگاههای امنیتی کشورمان برای شناسایی و معرفی تحرکات سرویسهای خارجی در اغتشاشات سال گذشته، هیمنه ائتلاف ضدایرانی غرب علیه ایران را سست کرد و از بهمن پارسال نشانههای عقبنشینی مقامات آمریکایی و اروپایی آشکار شد.
رابرت مالی دهم بهمنماه ۱۴۰۱ در گفتوگو با شبکه انگلیسی بیبیسی در مقام طرفدار دیپلماسی با ایران ظاهر شد و ادعا کرد که علت اشتغال او در سمت نمایندگی ویژه دولت آمریکا در امور ایران، به دلیل اعتقاد کاخسفید به مسیر گفتوگو با تهران است.
وی مناقشه بر سر برنامه هستهای ایران را به تصمیم اشتباه دولت دونالد ترامپ نسبت داد و گفت: ۲ سال پیش که ما (دمکراتها) روی کار آمدیم، به دلیل تصمیم نسنجیده دولت قبل برای خروج از توافقی که کار میکرد شرایط خطرناکی را تحویل گرفتیم. میدانم که میخواهید بدانید امروز در چه مرحلهای قرار داریم اما فکر میکنم مهم است بدانیم چرا در این نقطه هستیم.
این مقام آمریکایی که درست ۲ ماه پیش از آن، از فقدان تمرکز کاخ سفید بر مذاکرات برجامی سخنرانده بود، در یک عقبنشینی آشکار اعلام کرد که واشنگتن برای ازسرگیری مسیر دیپلماسی با ایران در زمینه هستهای آمادگی دارد.
وی ادعا کرد: من از طرف رئیس جمهوری انتخاب شدهام تا مسیر دیپلماسی را پیگیری کنم و این کاری است که هم زمان با سایر اقدامات (در کاخ سفید)، انجام میدهم.
۲ ماه بعد (فروردین) نیز سه کشور اروپایی عضو برجام، برای ارزیابی موضع ایران در پی اغتشاشات سال گذشته پیشنهاد ملاقاتی را در سطح مدیران سیاسی وزارت امور خارجه مطرح کردند. نشستی که در اسلو برگزار شد و علی باقری کنی معاون وزیر امور خارجه، از طرف ایران در این جلسه حاضر شد.
هرچند آلمان در تداوم مواضع خصمانه علیه ایران، ادعاهایی را درباره دستور کار این جلسه مطرح کرده بود اما باقری در توئیتی تصریح کرد که در این جلسه، طیفی از موضوعات مورد علاقه و نگرانی متقابل را مورد بحث قرار گرفت.
وی با بیان اینکه «هیچ فرصتی را برای روشن کردن دیدگاههایمان و هشدار نسبت به برخی سوءمحاسبهها از دست نمیدهیم» تاکید کرد: در پیشبرد منافع ملی خود، از جمله از طریق دیپلماسی، مصمم هستیم.
اما طی هفتههای اخیر، به ویژه پس از توافق عادیسازی روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی بعنوان ۲ قطب مهم انرژی جهان، شتاب عقبشینی غرب سرعت بیشتری بهخود گرفته است.
نشریه انگلیسی فایننشالتایمز سیزدهم خرداد در گزارشی نوشت که قدرتهای اروپایی و آمریکا، رایزنیها درباره چگونگی تعامل با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور را از سرگرفتهاند.
چند روز بعد هم پایگاه اطلاعرسانی «میدلایستآی» با استناد به ۲ منبع ناشناس، مدعی شد که ایران و آمریکا در آستانه توافق موقت برای رفع برخی تحریمها در برابر محدودیت سطح غنیسازی اورانیوم در ایران هستند.
ادعایی که البته از سوی ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده برجام رد شد اما فارغ از صحت و سقم موضوع، تحرکات رسانههای غربی الگویی آشنا است که تحولات روبهجلو در زمینه مذاکرات رفع تحریمهاست.
سه روز پیش رئیس جمهوری کشورمان و فرانسه طی گفتوگوی تلفنی که به مدت ۹۰ دقیقه طول کشید، درباره پیشبرد روابط فیمابین، بهخصوص مذاکرات رفع تحریم و تحولات منطقهای رایزنی و در خصوص نحوه ادامه تعامل نیز توافق کردند.
دیروز هم علی باقری کنی برای دومین بار طی سه ماه گذشته با همتایان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی، دیدار کرد. او در توئیتی نوشت که طرفها در این ملاقات، پیرامون طیفی از موضوعات و نگرانیهای متقابل با یکدیگر گفتوگو کردند.
وزارت امور خارجه آلمان نیز با تائید این ملاقات عنوان کرد که ۲ طرف درباره طیف گستردهای از مسائل از جمله برنامه هستهای ایران گفتوگو کردند.
ناظران معتقدند که این تحرکات، در کنار گزارش اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پیشرفت در مسیر حلوفصل مسائل ادعایی پادمانی، بهمعنای عقبگرد اطراف غربی از مسیر اشتباه گذشته است.
میخائیل اولیانوف رئیس هیأت روسیه در مذاکرات رفع تحریمها روز سهشنبه در توئیتی نوشت: کشورهای غربی گفتوگوهای چندجانبه در وین را تا حداکثر ممکن سیاسی کردند، اما اکنون ظاهراً درک کردند که چنین سیاستی با منافع آنها مطابقت ندارد.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز دیروز طی سخنانی در نشست خبری تصریح کرد که جمهوری اسلامی ایران میز مذاکرات را ترک نکرده و «برای به نتیجه رسیدن آن نیز همواره آمادگی خود را نشان داده است.»
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مسئولیت پذیر همواره اعلام کرده است که برای عقد توافقی پایدار و قابل اتکا که تحریمها را به نحوی تضمین شده رفع کند و موضوعی به عنوان اهرم فشار جهت استفاده علیه ایران در آینده باقی نماند، آمادگی دارد.
آمریکا و متحدانش نیز باید این واقعیت را درک کنند که اولاً سرنوشت مذاکرات برعهده اطرافی است که آن را به نابودی کشانده و در ثانی تحقق توافق نهایی در گرو فاصله گرفتن از میراث منحوس گذشته است.
بنابراین آنچه پیش روی طرفهای مقابل است، قدردانی از فرصتی است که ایران با سخاوتمندی و بهرغم بدعهدی آنها، فراهم کرده و همچنین نشاندادن رفتاری مسئولانه و اتخاذ تصمیمات مشخص سیاسی برای رسیدن به خط پایان است.