به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، فرهاد قائمیان اگرچه پای خود را از ابتدای دهه ۷۰ و با فیلم مشهوری چون دمرل به سینمای ایران باز کرد اما بازی در ۲ فیلم دمرل و سارای یدالله صمدی و سکوت کوهستان یدالله نوعصری، هیچگاه نتوانست وی را بهاندازه بازی در ۳ ساخته رسول ملاقلیپور بالا بکشد.
قائمیان را دوستداران سینما با هیوا شناختند. رزمنده شوخوشنگ و بیشفعالی که همه را شاد میکرد. این بازی، وی را تا نامزد شدن در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فجر بالا کشید. قائمیان، یک سال بعد با بازی در یکی از اپیزودهای نسل سوخته، موقعیت خود را تثبیت نمود اما گل طلایی را در قارچ سمی زد. فیلمی که در نقش مکمل، با جمشید هاشمپور همبازی شد و توانست توانمندی خیرهکنندهای از خود به منصه ظهور بنهد.
قائمیان در قارچ سمی، شاکله و ساختار اجرای خود را به سینمای ایران تحمیل کرد. نقشی که علاوه بر هیجانات بیرونی، یک فطرت درونی را نیز نشانه گرفته بود و قائمیان، به شکلی متحیرانه، از عهده آن نقش برآمد. علیالخصوص در سکانس قایق که قائمیان، بهتنهایی، نهتنها این سکانس را در سینمای ایران جاودانه کرد بلکه همانجا، خود را به عنوان یک بازیگر تراز اول به سینمای ایران تحمیل نمود. عجیب است اگر بدانید که آن سکانس دشوار، تنها با یک برداشت، نهایی شد و دیگر تکرار نشد.
نگاه بیتفاوت جشنواره فجر به قارچ سمی اما سبب نشد تا این نقشآفرینی ویژه، از خاطر محو شود. منتقدان سینمای ایران در همان سال، فرهاد قائمیان را بهواسطه بازی در نقش سلمان قارچ سمی، در زمره ۱۰ بازیگر برتر آن سال قرار دادند. درست در همین نقطه بود که نگاهها به سمت قائمیان تغییر کرد و حالا پروژههای بیشتری بودند که خواهان بهکارگیری این بازیگر تکنیکی شده بودند.
زیست طلایی دهه ۸۰
قائمیان اگرچه از تراز تکنیکی بالایی برای ایفای نقشهای خود بهرهمند بود اما توانمندی بالای او در برونسپاریهای احساسی سبب شد تا پاشنه آشیل بسیاری از بازیگران مرد سینما، در وی به یک نقطه قوت تبدیل شده و همین کارکرد سبب شد تا وی خیلی زود به بدنه حرفهای سینما و تلویزیون کشور شناسانده شود. همچنین تنالیته صدا و مهندسی پویای فن بیان، که میتواند وی را توامان در نقشهای بدمن یا ستارهای خوشقلب مجسم کند، از دیگر ویژگیهای این بازیگر است.
این دیده شدن سبب شد تا وی، تنها طی دهه ۸۰، در حدود ۱۵ فیلم سینمایی به ایفای نقش بپردازد که ازجمله مهمترین این آثار میتوان به رنگ شب، شهر زیبا، به رنگ ارغوان، زندگی با چشمان بسته و دعوت اشاره کرد.
البته که دهه ۸۰، دهه پرکاری قائمیان در تلویزیون نیز بود. او در این دهه، در ۷ سریال بازی کرد که شهریار، وفا، به دنیا بگوئید بایستد، بیصدا فریاد کن، عملیات ۱۲۵، نردبام آسمان و شوق پرواز، ترکیب این سریالهای پرمخاطب و معروف را تشکیل میدهند.
تداوم موفقیت در دهه ۹۰
قائمیان در سال ۹۰، در استرداد بازی کرد. فیلمی که طبق برخی شنیدههای موثق آن سالها، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای این بازیگر به ارمغان آورد اما برخی اتفاقها سبب شد تا این سیمرغ به قائمیان نرسد.
قائمیان اگرچه از تراز تکنیکی بالایی برای ایفای نقشهای خود بهرهمند بود اما توانمندی بالای او در برونسپاریهای احساسی سبب شد تا پاشنه آشیل بسیاری از بازیگران مرد سینما، در وی به یک نقطه قوت تبدیل شودخادم افتخاری امام رضا(ع)، نیمه نخست دهه ۹۰ را به بازی در رستاخیز گذراند. یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه هنری وی که قائمیان را در نقش حر بن یزید ریاحی که یکی از اصلیترین نقشهای فیلم است، به خدمت گرفت.
پس از این فیلم، قائمیان تجربه حضور در فیلمها و سریالهایی را در کارنامه به ثبت رسانده که از جمله مهمترین آنها میتوان به فیلمهای ناخواسته، بادیگارد، مصلحت و غریب و سریالهای سرزمین کهن، تعبیر وارونه یک رویا، سر دلبران، گاندو و مجموعه بچه مهندس اشاره کرد.
وی، در جشنواره فجر سال گذشته، در یکی از نقشهای اصلی فیلم غریب ظاهر شد که این بازی برای وی، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فجر را به ارمغان آورد. وی همچنین این روزها، مصلحت را به روی پرده دارد. فیلم پرحاشیهای که قائمیان را در یکی از نقشهای اصلی خود دارد و یک چالش متفاوت برای این بازیگر به حساب میآید که طمانینه ذاتی چهره این بازیگر، کمک بزرگی به پذیرش این نقش و محبوبیت آن نزد مخاطبان نموده است.
قائمیان در ۳ دهه فعالیت جدی خود، در نقشها و موقعیتهای مختلفی محک خورده است، اما احساس میشود تاکنون هنوز نویسنده و کارگردانی بهمانند رسول ملاقلیپور نتوانسته ظرفیتهای پیدا و پنهان این بازیگر را به تمامیت اثر خود سنجاق کرده و اعتبار ذاتی کار خود را به این واسطه بالا بکشد. بنابراین هنوز پتانسیلهای بسیاری در این تفکر نهفته است که باید در کارهایی جدی و محکم به کار گرفته شود تا سینمای ایران از این غافلگیریها، محروم نشود.