هرساله 29 ژوئن (30 خرداد) روز جهانی پناهجو است که سال ها قبل از سوی کمیساریای پناهجویان ملل متحد برای تکریم میلیونها انسانی که به سبب جنگ و شرایط سخت اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند، به این روز نامگذاری شده بود.
ایران نیز به عنوان عضوی از این سازمان قوانین خاص خودش را برای پناهندگان دارا بوده و هست. قانون اصلی پناهندگی در ایران آییننامه پناهندگان مصوب سال ۱۳۴۲ است که بنا بر ماده ۱ آن آییننامه اجرایی و ماده (۱۸۰) قانون برنامه سوم توسعه ایران پناهنده کسی است که «به علت ترس موجه از اینکه به دلایل مربوط به نژاد یا مذهب، ملیت یا عضویت در بعضی گروههایاجتماعی یا داشتن عقاید سیاسی تحت شکنجه قرار گیرد. در خارج از کشور محل سکونت عادی خود بسر میبرد و نمیتواند یا به علت ترس مذکور نمیخواهد خود را تحت حمایت آن کشور قرار دهد.
وجود قوانین مدنی برای پناهندگان در ایران و سابقه میزبانی ایرانیان از پناهندگان اقتضا می کند تا به سابقه حضور پناهجویان در ایران در طول تاریخ اشاره ای شود.
ملت ایران در اعصار مختلف میزبان پناهجویان از کشورهای مختلف بودند که مورخان، طبق کتاب مقدس یهودیان "تورات"، برجسته ترین آنها را میزبانی و حمایت کورش پادشاه ایران در سال 538 قبل از میلاد مسیح از یهودیان زیر سلطه بابلیان عنوان می کنند و حتی بعدها در طول جنگ جهانی دوم (در سال 1942) نیز ایرانیان پذیرای 116 هزار نفر از اروپائیان قربانی جنگ به ویژه 74 هزار پناهنده لهستانی مستاصل از آن جنگ بودند که بیش از 2 هزار تن از کودکان آنها به یتیمخانه های سراسر ایران سپرده شده بودند.
از همان زمان با وجود اینکه خود ایرانیان نیز با کمبودهای ناشی از تبعات جنگ جهانی در سراسر جهان مواجه بودند، مدارس، موسسات فرهنگی و آموزشی، فروشگاهها، نانواییها، مغازهها و مطبوعات لهستانی شکل گرفت تا آوارگان لهستانی احساس غربت نکنند.
اما بیشترین اتباع خارجی که طی یک قرن گذشته به ایرانیان پناه آورده بودند افغان ها و عراقی ها، سوری ها، لهستانی ها، گرجی ها، ارمنی ها، فیلیپینی ها، اتباع کره جنوبی، کنیایی ها و تانزانیایی ها و برخی ملل دیگر از سراسر جهان بودند.
در این بین تعداد زیادی از آنها در مقاطع مختلف به ایران مهاجرت کرده و بعد از پذیرش از سوی میزبان در این سرزمین ماندند، از جمله در تازه ترین مورد طبق برآوردها حضور بیش از 5 میلیون پناهجوی افغانستانی در کشورمان است که طبق تجربه به احتمال زیاد تعدادی زیادی از آنها برای همیشه در ایران خواهند ماند.
نزدیک یک سال است که با روی کار آمدن دوره دوم گروه طالبان بعد از خروج نیروهای متحد آمریکا از افغانستان، موج تازه مهاجرت از افغانستان به سمت ایران آغاز شده است، به گونه ای که برآوردهای جدید از حضور نزدیک به ۵ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران حکایت دارد. با توجه به اوضاع افغانستان و منطقه و تجربه های پیشین احتمال می رود بخش چشم گیری از این جمعیت به کشور خود بازنگردند.
ورود نخستین گروه پناهجویان افغانستانی به ایران به اواخر دوره قاجار برمی گردد که متاسفانه به رغم قدمت این موضوع اطلاعات دقیقی در باره کمیت و کیفیت مهاجرت آنها به ایران در دست نیست، اما اطلاعات ملموس از پیشینه حضور خیل عظیم افغان ها در ایران به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بر می گردد که طبق یک بررسی علمی و آماری حدود ۶۰۰ هزار تن از آنها در ایران به سر می بردند.
از همان زمان از مهم ترین دلایل مهاجرت آنها به ایران رونق اقتصاد نفتی ایران و یافتن فرصت های شغلی مناسب برای آنها بود، اما بعد انقلاب اسلامی که البته با وقوع کودتای هفتم اردیبهشت ۱۳۵۷ در افغانستان و سپس حمله نیروهای اتحاد جماهیر شوروی (سابق) به این کشور نیز همراه شد، خیل عظیمی از مهاجران افغان به ایران و حتی پاکستان پناهنده شدند در حالی که کشورهای آسیای میانه (امروز) آن زمان جزو خاک شوروی سابق بودند و حتی کشور چین نیز نمی توانست پذیرای این دسته از افغان ها باشد.
جمعیت افغان ها در ایران در اواخر دهه 50 (شمسی) به بیش از ۱ میلیون نفر رسید که در سال ۱۳۶۸ و آغاز جنگ های داخلی میان مجاهدین بر سر قدرت در افغانستان، موج دوم مهاجرت افغانستانی ها به ایران آغاز شد و بر آمار اتباع افغان در ایران افزوده شد که البته آما دقیقی از آن آمار نیز در دست نیست.
اما با روی کار آمدن گروه طالبان در سال ۱۳۷۵، موج سوم مهاجران افغانستانی به ایران رخ داد و در زمان حملۀ امریکا و نیروهای متحد آن به افغانستان و حکومت طالبان (2001) نیز موج چهارم مهاجران افغانستانی به ایران سرازیر شدند. با همه این ها هرگز عدد دقیقی درباره شمار این پناهجویان افغان در ایران اعلام نشده و همیشه ارقام اعلام شده جای بحث داشته است.
اطلاعات آماری اردیبهشت ۱۳۹۸ با مقایسه سخنان مسئولان ایرانی و آمار سرشماری سال ۱۳۹۵ و نیز آمارهای خارجی و بین المللی، شمار مهاجران افغانستانی در ایران را بین ۲.۳ تا ۲.۵ میلیون نفر ارزیابی می کردند، تا جایی که بنا به اعلام آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۶ ایران به چهارمین کشور دارای جمعیت پناهنده در جهان تبدیل شده بود.
ایرانیان معمولا طی چهار دهه اخیر اگرچه خود درگیر یک جنگ تحمیلی هشت ساله و تبعات آن و نیز تحریم های ظالمانه غرب بودند اما به دلیل رویکرد امتمحوری، نگاه انساندوستانه و اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی میزبان آمار زیادی از پناهجویان افغان بوده اند در حالی که این آمار نیز گاهی به یک باره افزایش و یا کاهش یافته است.
برای نمونه در سال ۱۳۹۷ که ارزش ریال ایران کاهش زیادی یافت بخش چشمگیری از این مهاجران از ایران یا به کشور دیگری رفتند یا به کشور خودشان بازگشتند؛ اما با قدرت گرفتن دوباره طالبان در ماه های آغازین سال ۱۴۰۰، شمار بسیار زیادی از افغانستانی ها به ایران فرار کردند. برآوردهای غیردقیـق حضور ۵ میلیون افغانستانی را در ایران در سال ۱۴۰۰ نشان می دهد.
آنها در این مدت از اساسی ترین خدمات اجتماعی از جمله بهداشت و درمان و آموزش برخوردار بوده و هستند. مثلا آنها در بخش آموزش رسمی، از امکان تحصیل در مدارس و دانشگاه ها و حتی حوزه های علمیه ایران برخوردار هستند. یعنی کودکان مهاجر افغان که به طور قانونی در ایران اقامت دارند می توانند در مدارس دولتی ثبت نام کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران در سال 1394 اعلام کردند هر کودک در ایران فارغ از مدارک سجلی اش باید در مدرسه پذیرفته شود. این باعث شد ۴۸ هزار کودک افغان فاقد مدرک شناسایی در نظام آموزشی ثبت نام کنند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به همراه وزارت بهداشت ایران برای ارایه مراقبت سلامت اولیه به همه پناهندگان تلاش کردهاند. این مراقبت شامل واکسیناسیون، تنظیم خانواده و مراقبت مادر و کودک میشود.
در دانشگاه نیز یکی از شروط پذیرش این افراد دریافت روادید دانشجویی است. این بدین معناست که آن ها باید کارت اقامت خود در ایران را باطل کرده و روادید دانشجویی بگیرند؛ بنابراین پس از پایان دورۀ دانشگاه و باطل شدن روادید دانشجویی شان ناچارند به افغانستان بازگردند؛ چراکه دیگر امکان دریافت کارت اقامت ندارند.
طی سال های اخیر، صدها هزار نفر از نیروی کار افغانستانی نیز در بخشهای مختلف اقتصادی کشور و در بسیاری از استانها و شهرستانهای ایران بهویژه بخشهای شمال شرقی، شرق، جنوب و مرکز کشور اشتغال دارند. برخلاف سیاست مهاجرتی در بسیاری از کشورهای جهان که مثلا سرمایه نقدی درخور توجه یا سواد و تخصص یا شاخصهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی و دیگر شاخصها را ملاک انتخاب و گزینش مهاجر به کشورشان تعریف کردهاند، در ایران هیچ سیاست مهاجرتی روشنی وجود ندارد و هر شهروند افغانستانی با هر سرمایهای یا هر میزان از سواد یا بیسوادی مطلق میتواند از طریق مجاری رسمی یا غیررسمی به ایران مهاجرت کند.
خدمات رسانی به مهاجران افغان در ایران تاکنون به گونه ای انسانی و مهمان نوازانه بوده است که بارها از سوی مقامات سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مورد تقدیر قرار گرفت.
کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR) و برنامه جهانی غذا (WFP) اصلیترین نهادهای سازمان ملل متحد با مأموریت مشخص کمک به پناهندگان هستند. سایر دفاتر سازمان ملل نظیر صندوق کودکان (UNICEF)، سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM)، سازمان توسعه صنعتی (UNIDO)، و صندوق جمعیت (UNFPA) نیز پروژههایی در بخش های آموزش، سلامت و آب و فاضلاب و بهداشت عمومی-فردی برای حمایت از پناهندگان اجرا میکنند.
البته افغان های مهاجر به ایران به دلیل طولانی شدن مدت اقامت بسیاری از آنها با چالش های هویتی نیز مواجه هستند، چون بیش از نیمی از آنها حتی متولد ایران هستند و از نظر فرهنگی و اجتماعی و شخصیتی تا حدود زیادی ایرانی شده اند، ولو برگه هویت ایرانی ندارند، اما در بازگشت به کشورشان با برخی تفاوت های فرهنگی و برچسب تشبه به ایرانی ها رو به رو می شوند.
یادآوری می شود که پس از جنگ هشت ساله تحمیلی ایران و عراق نیز موجی از آوارگان از عراق به ایران پناهنده شده بودند که اگرچه برخی از آنها نیز در ایران ماندند، اما بسیاری از آنان پس از حمله آمریکا به عراق به کشورشان برگشتند.
گزارش ها و آمارهای بین المللی حکایت از آن دارند که ایرانیان با وجود اینکه خود قربانی رفتارهای ظالمانه غربی ها به طرق مختلف بودند، میزبانی سخاوتمندانه ای به میهمانان افغان خود ارائه دادند.
خبرگزاری "آوا"ی افغانستان سال گذشته در چنین روزی گزارشی منتشر کرده بود که نشان می داد خانم "ماها کاشور" رئیس دفتر نمایندگی کمیسیاریای سازمان ملل در مشهد، از ایران که یکی از نمونههای بارز در خصوص پذیرش پناهندگان است، تقدیر کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال کمک های شایانی به پناهجویان انجام داده است که با بحران جدید در افغانستان این مشکلات برای دولت ایران بیشتر شده است.
مساله پناهجویان افغانستان به حدی بغرنج است که به بحث اصلی روز جهانی پناهجویان تبدیل شده است اما نهادهای بین المللی و دولت های مدعی دفاع از حقوق پناهجویان، بجای عمل به وعده های خود، بیشتر به فکر ژست های جدیدی برای تکرار شعارهای انسان دوستانه هستند.
به استناد گزارش های خبری، آمریکا و متحدانش که به مدت ۲۰سال افغانستان را به اشغال نظامی درآورد و همواره غیرنظامیان را به نام گروه های تروریست بمباران و قتل عام کردند، ناگهان با خروج ناگهانی این کشور واعمال تحریم ها و بستن کمک های مالی که این کشور به شدت بدان نیازمند است، این بار به گونه ای دیگر اما از نوع خاموش به کشتار خود در این کشور ادامه می دهند.
حضور ۲۰ ساله نظامیان آمریکایی در افغانستان سبب کشتار بیش از ۲۴۱ هزار تن شده و بالغ بر ۲ تریلیون دلار هزینه داشته است. در همین مدت بیش از ۲۴۱ هزار تن در جنگ افغانستان جان خود را از دست داده اند.
در هر حال بیش از نیم قرن است ایران باوجود شرایط دشوار ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی و سال های متمادی جنگ اقتصادی و تحریم، میزبان جمعیت قابل توجهی از پناهجویانی از کشور برادر افغانستان است که خسته از جنگ و ناامنی، وطن خود را ترک کرده و سالیان سال است در شهرها و مناطق مختلف همسایه غربی، سرگرم زندگی و کار هستند.
به باور کارشناسان، در حال حاضر بحران افغانستان به دلیل وقوع جنگ در اوکراین به دست فراموشی سپرده شده است و پناهجویان افغان به ویژه در کشورهای اروپایی با رفتارهای شدید تبعیضآمیز روبرو هستند، این در حالی است که آغوش ایران همچنان به روی آنان باز است.
به همین دلیل حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران بارها از مقامات سازمان ملل به ویژه "ویلیپ گرانده" کمیسر عالی پناهندگان سازمان خواسته است که کشورهای اروپایی باید سهم مناسب خود را در این زمینه پرداخت کنند و درحالیکه حضور چند هزار پناهجو در مرزهای اروپایی تبدیل به یک بحران میشود نمیتوان برای همیشه از ایران انتظار کمک داشت و به سخنان محبت آمیز اکتفا کرد.
البته آقای گرانده نیز سال گذشته همکاری ایران در زمینه حمایت از پناهجویان را ستوده بود و گفت: «دولت ایران در ده ها سال گذشته به رغم مشکلات اقتصادی که با همه گیری ویروس کرونا رو به وخامت نیز گذاشته است با روی باز و بسیار سخاوتمندانه با پناهجویان افغان برخورد کرده است. اما با توجه به شرایط شکننده افغانستان ما باید اطمینان حاصل کنیم که پناهجویان افغان مورد حمایت و پشتیبانی باشند و نیازهایشان مرتفع شود".
در هر حال وضعیت کنونی افغانستان که میراث شوم اشغال ۲۰ ساله آمریکا و متحدان این کشور است، در حال حاضر هم بسیار نگران کننده است و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، تلاش همگانی برای ایجاد حکومتی فراگیر و متشکل از همهی اقوام در افغانستان بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
اکنون زمان آن است، جامعه جهانی که تنها به ابراز نگرانی بسنده می کند برای حل مشکلات مردم افغانستان و مقابله با بحران انسانی در این کشور، تصمیمی جدی اتخاذ کند و با اعطای کمکهای بشر دوستانه، مرهمی بر زخم مردم مظلوم افغانستان بگذارد.