به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، اسحاق خانزادی درباره زندهیاد عباس کیارستمی گفت: صحبت کردن درباره شخصیتهای بزرگ و برخی آدمها بسیار سخت است. من با زنده یاد کیارستمی ارتباط نزدیکی نداشتم اما هر دو به خوبی همدیگر را میشناختیم. عباس کیارستمی فیلمساز برجسته سینمای ایران بسیار بامنش و بااخلاق بود؛ او همه آدمها را دوست داشت و برای همه احترام قائل بود. قرار بود با هم یک فیلم کار کنیم اما متاسفانه او از میان ما رفت.
وی با بیان اینکه آدمهایی هستند که هیچوقت نمیشود آنها را فراموش کرد، افزود: مگر میشود آقای کیارستمی را فراموش کرد؟ او مردی ماندگار است و همیشه در ذهن آدمها باقی خواهد ماند. کیارستمی کسی بود که اسم ایران را پرآوازه کرد و من همیشه سر تعظیم برای ایشان فرود میآورم.
در ادامه، حسن زاهدی نیز با بیان اینکه سینمای عباس کیارستمی جایگاه خاص خود را دارد، گفت: سینماگران بسیاری هستند که شروع کارشان با زندهیاد کیارستمی بوده است؛ یا شاگردی او را کرده اند و لذت بردند و امروز آدم بزرگی شدهاند اما من معتقدم عباس کیارستمی تک بود و هیچ فردی نمیتواند جای او را بگیرد. کیارستمی انسان بزرگی بود و بیجهت به کسی ترحم نمیکرد و همه میدانند که بدون هیچ چشمداشتی چقدر به دیگران و از جمله خود من کمک میکرد.
زاهدی با بیان اینکه کیارستمی به او خیلی کمک کرده است، خاطرنشان کرد: من بخش عمدهای از کارم را مدیون این مرد بزرگ هستم. همانطور که میدانید بیشتر آثاری که من در آنها همکاری داشتم، اجتماعی هستند و وقتی میبینید متوجه میشوید که تصویر از صدا جدا نیست و خودتان را داخل فضا حس میکنید. یادم میآید زندهیاد کیارستمی فیلم چهارشنبه سوری اصغر فرهادی را دیده بود و به من گفت فیلم را دیدم؛ صحنهای که هدیه تهرانی با خواهرش در حمام صحبت میکند را صدای سکوت گرفته بودی و به دلیل اینکه در ابتدا نمیدانستم چه کسی صدابردار است و برایم این نوع صدابرداری مهم بود، نشستم تا آخر فیلم و از تیتراژ متوجه شدم که تو انجام دادهای و به من آفرین گفت. اغلب جایزههایش، آفرین بود که برای همه ما همین آفرین گفتنش بسیار ارزشمند و مهم بود.
صدابردار فیلم کلوزآپ افزود: زندهیاد عباس کیارستمی همیشه یاد من میکرد و با احترام با من صحبت میکرد. یادم میآید یکبار از کنار خانهمان رد میشد و من که به همراه دخترم؛ گلشن که دستش را گرفته بودم، دید، از ماشین پایین آمد و با ما احوالپرسی کرد.
وی در پایان بیان داشت: یکی از بهترین فیلمهایی که کار کردم، خانه دوست کجاست است و به جرات میگویم من اگر در سینما به جایی رسیدم، از عباس کیارستمی یاد گرفتم.
کیارستمی؛ هنرمندی برای تمام دورانها
کیارستمی را چه دوست داشته باشیم و چه نه، نمیتوانیم منکر شویم که بِرندِ سینمای ایران در آنسوی مرزها بود و بیاغراق میتوان او را جهانیترین چهرهی سینمای ایران در عرصه بینالمللی دانست. عباس کیارستمی یکم تیرماه ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. او هنرمندی چندوجهی بود. کیارستمی کارش را در سینما با ساخت عنوانبندی برای فیلمهای سینمایی آغاز کرد. از جمله فیلمهایی که برای آنها عنوانبندی ساخت، قیصر و رضا موتوری هردو به کارگردانی مسعود کیمیایی و پنجره ساخته جلال مقدم است.
کیارستمی سپس به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت و نخستین فیلم کوتاه خود را در سال ۱۳۴۹ با نام نان و کوچه ساخت. نان و کوچه با استقبال خوبی از طرف مخاطبین روبرو شد و کیارستمی را به ادامه کارش دلگرم کرد. او در کانون، بیشتر از آنکه فیلمهایی برای کودکان و نوجوانان بسازد، فیلمهایی درباره کودکان و نوجوانان ساخت. در میان آثار این دوره وی، مسافر، تجربه و لباسی برای عروسی شاخصتر هستند.
او سرانجام در سال ۱۳۵۶، موفق میشود برای اولین بار، فضای فیلمسازی در خارج از کانون را تجربه کند و با حمایت بهمن فرمانآرا با سینمای حرفهای مواجهه پیدا کند و فیلم گزارش را بسازد. گزارش از معدود دفعاتی است که کیارستمی به فضای شهری و اجتماعی روزگار خود توجه نشان داده و به بررسی زندگی یک زوج متوسط شهری در فضای ملتهب جامعه پرداخته است. مهمترین ویژگی گزارش، واقعگرایی موجود در فیلم بود که بیشتر به آثار مستند شباهت داشت و کیارستمی در جهت تشدید فضای مستندگونه اثر، با حذف موسیقی، استفاده از صدابرداری سرصحنه و عدم حضور ستارگان سینما، آن را تقویت کرده بود.
پس از پیروزی انقلاب در ایران، کیارستمی همچنان فیلمسازی در کانون پرورش را ادامه میدهد. اما مهمترین اتفاق در روند فیلمسازی عباس کیارستمی، سال ۱۳۶۵ رخ میدهد. او در این سال با ساخت فیلم خانه دوست کجاست؟، علاوه برآنکه یکی از شاعرانهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را میسازد، خود را هم به شهرتی جهانی میرساند. داستان فیلم بسیار ساده و خطی است: پسربچهای برای اینکه همکلاسیاش مورد تنبیه معلم قرار نگیرد، سعی میکند دفترچه مشق او را که به اشتباه نزد وی جا مانده، به وی برساند. فیلم در اوج دوران جنگ تحمیلی علیه ایران ساخته شد و از طرفی با توجه به فضای ملتهب جهان در دهه هشتاد میلادی، خانه دوست کجاست؟ به خاطر لحن ساده و محتوای انسانیاش، علاوه بر ایران، در خارج از کشور هم مورد استقبال قرار میگیرد و جوایز فراوانی نصیب آن میگردد.
پس از موفقیت همهجانبه خانه دوست کجاست، او به سراغ ساخت یکی از جنجالیترین فیلمهایش رفت: مشق شب؛ مستندی که نگاهی انتقادی به سیستم آموزشی در ایران داشت. البته که ارزش فیلم مشق شب، نه به سبب ساختار سینمایی آن، بلکه در بار معنایی آن نهفته است. شاید اگر هر فیلمساز دیگری به جز کیارستمی این فیلم را ساخته بود، به آن کمتر توجه میشد. ولی حضور کیارستمی و نام او کمک میکند تا فیلم دیده شود و البته موافقان و مخالفان متعصبی هم پیدا کند.
سال ۱۳۶۸ او یکی دیگر از ستایششدهترین آثار خود را ساخت؛ کلوزآپ؛ نمای نزدیک که به ماجرای جنجالی حسین سبزیان پرداخت. کیارستمی با حضور تمام افراد واقعی این ماجرا، به بازسازی آن دست زد و یکی از درخشانترین آثار مستند داستانی خود را خلق کرد. پس از فاجعه زلزله رودبار در خردادماه سال ۱۳۷۹، کیارستمی که پیشتر فیلم خانه دوست کجاست؟ را در آن منطقه ساخته بود، جهت اطمینان از سلامت بابک و احمد احمدپور، بازیگران اصلی آن فیلم به رودبار سفر میکند. همین موضوع دستمایه فیلم زندگی و دیگر هیچ قرار میگیرد که در ادامه با ساخت فیلم زیر درختان زیتون، با هم تشکیل سهگانه زلزله را میدهند.
در این میان، زیر درختان زیتون برای نخستین بار کیارستمی را نامزد دریافت نخل طلای جشنواره کن میکند. نخل طلایی که سرانجام در سال ۱۳۷۶ و با فیلم طعم گیلاس به آن دست پیدا میکند. کیارستمی در مورد این فیلم میگوید: تفاوت و شباهت کار ما کارگردانها با روانشناسان در این است که کارگردان، در سطح جامعه معضلات را میبیند و نقطه درد را نشان میدهد ولی همانجا رها میکند و از اینجا به بعد، حیطه او نیست. این جامعه روانپزشکی است که پس از تشخیص، به درمان درد هم میپردازد.
در دهه هفتاد، کیارستمی دیگر تبدیل به فیلمسازی بینالمللی شده و تجربهی فیلمسازی در خارج از کشور را هم به دست میآورد. طی سالهای بعد، او علاوه بر ساخت آثاری مانند ای.بی.سی آفریقا در خارج از کشور، در پروژههایی مشترک که چندین کارگردان در ساخت آن مشارکت دارند حضور مییابد؛ آثاری همچون لومیر و شرکا، بلیتها و هرکس سینمای خودش.
نان و کوچه، زنگ تفریح، تجربه، مسافر، من هم میتوانم، دوازده راه حل برای یک مساله، رنگها، لباسی برای عروس، گزارش، اولیها، کلید، خانه دوست کجاست، مشق شب، کلوزآپ، زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون، طعم گیلاس، باد ما را خواهد برد، ده، شیرین، کپی برابر اصل، مثل یک عاشق و ... از جمله آثاری هستند که در کارنامه هنری عباس کیارستمی به یادگار باقی مانده است.