به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، علیاکبر قاضینظام با اشاره به داستانهای خطی سهپردهای گفت: داستانهای خطی سهپردهای با یک مقدمهچینی آغاز میشود که معرف موقعیت و بستری است که داستان در آن اتفاق میافتاد و حادثهای را وارد میکند که آغازگر داستان است.
وی ادامه داد: در بخش مقدمه با شخصیتهای اصلی آشنا میشویم. در پرده دوم، کشمکشها، مضمون و رابطه شخصیتها بسط پیدا میکند و داستان با اتکاء به کنش پیش میرود و در پرده سوم، کنشهای پرده دوم در یک نقطه اوج به نتیجه نهایی میرسد.
قاضینظام در ادامه گفت: رابرت مککی در کتاب داستان، ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی میگوید معمولا سه نوع پیرنگ؛ شاه پیرنگ (طرح کلاسیک)، خرده پیرنگ (مینیمالیسم) و ضدپیرنگ (ضدساختار) وجود دارد. طرح کلاسیک یعنی داستانی بر مبنای زندگی یک قهرمان فعال که علیه نیروهای عمدتا خارجی و عینی مبارزه میکند تا به هدف خود برسد یعنی حرکت در امتداد زمان در چارچوب واقعیتی داستانی که یکپارچه و دارای پیوندهای عِلی است و رسیدن به پایانی مشخص که به منزله تحولی مطلق وغیر قابل بازگشت است.
وی درباره خصوصیات شاه پیرنگ نیز بیان داشت: روابط علت و معلولی، پایان بسته، خطی، کشمکش بیرونی، قهرمان منفرد، واقعیت یکپارچه و قهرمان فعال از خصوصیات شاه پیرنگ است. طرح داستان یعنی در عرصه پرخطر وارد شوید و درحالیکه راههای متعددی پیش رو داریم، بهترین را انتخاب کنیم. قاضینظام ادامه داد: بهتر است هر صحنه را حتی اگر یک خط باشد، در یک صفحه بنویسید تا بعدها که نقطه نظرات افراد مختلف را شنیدید و خواستید صحنهها را جابهجا کنید برای شما این امر راحت باشد.
قاضینظام همچنین در توصیف خرده پیرنگ گفت: در مینیمالیسم یا خرده پیرنگ، نویسنده با عناصر طرح کلاسیک آغاز میکند اما در ادامه آنها را تحلیل میکند یعنی ویژگی بارز شاه پیرنگ را کوچک و فشرده می کند.
این نویسنده همچنین درباره ضدپیرنگ یا ضدساختار بیان داشت: ضدپیرنگ معادل سینمایی ضدرمان، رمان نو یا تئاتر پوچ که عناصر کلاسیک را تقلیل نمیدهند بلکه معکوس میکند، است. مینیمالیسم دارای خصوصیات پایان باز، کشمکش درونی، تعدد قهرمان و قهرمان منفعل است و ضدپیرنگ نیز دارای خصوصیات تصادف، زمان غیرخطی و واقعیات ناسازگار است.
وی با اشاره به گفته گوستا فرای تاگ از کتاب نظریههای روایت والاس مارتین توضیح داد: نمودار کلی و سنتی پیرنگ به شکل v وارونه ترسیم میشود و در این نمودار بهطور اختصار نقطه الف: مقدمه چینی، ب: آغاز کشمکش، ج: پرداخت کشمکش،ج: نقطه اوج یا برگشت کنش،ج: بازگشایی کشمکش و د: نتیجه است. همواره بهتر است یک راز در داستان طرح شود و توجه داشته باشیم که پاسخ صحیح به این راز را باید خواننده در پایان داستان ببیند.
قاضی نظام با اشاره به خاطرهای از یکی از جلسات باشگاه فیلمنامهنویسی که توسط کانون فیلمنامهنویسان در خانه سینما بیان داشت: در یکی از این جلسات، از آقای اصغر فرهادی دعوت شده بود که من هم در آن جلسه حضور داشتم و یادم میآید او گفت کتاب داستان همشهری، بخشی برای معرفی مشاغل دارد که مطالعه آن برای خلق شخصیتپردازی برای فیلمنامه بسیار خوب و مفید است و با گذشت سالها، این گفته هنوز در ذهن من باقی مانده است به همین دلیل شما باید از هر فرصتی نظیر این باشگاه و کارگاههای انتقال تجربه برای بالا بردن سطح دانش خود استفاده کنید.