دین از حقایقی است که در عرصههای گوناگون انسانی حضور جدی دارد؛ به همین دلیل جامعهشناسان به بررسی پدیده دینداری از منظر جامعهشناسی پرداخته و درصدد توصیف و تبیین عوامل و زمینههای دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی برآمدهاند.
اسلام، برای اعمال و اعتقادات دینی و در مجموع برای دینداری آثار و پیامدهای زیادی قائل است. قرآن کریم با تأکید تمام، اعلام میکند که آرامش روان، تنها در سایه توجه به خداوند امکانپذیر است؛ بر این اساس، در اسلام میان آرامش و دینداری رابطه قوی وجود دارد.
با عنایت به محدودیت دادهها و اطلاعات برای میانه دهه ۸۰ میتوان ادعا کرد که دین مستقیماً بر خودکشی تأثیر ندارد بلکه تأثیر آن از طریق ایجاد ارزشهای اخلاقی درباره ناهمنواییهای دینی، سببساز کاهش خودکشی میشود
در اکثر مطالعات انجام یافته در ایران، محققان رابطه میان دینداری و آسیبهای اجتماعی را به لحاظ نظری مثبت فرض کرده و در کارهای عملی و تجربی به این دریافت رسیدهاند که با افزایش و کاهش دینداری، سطح و میزان آسیبهای اجتماعی نیز دچار نوساناتی میشود این گزاره، در ایران کمتر محل چالش بوده و بیشتر تحقیقات برای چنین گزارههایی، مؤیدهایی را در سطح گروههای اجتماعی (دانشآموزان، دانشجویان، زنان و ...) و کمتر در سطح استانی یا شهرستانی انجام دادهاند.
«ابراهیم صالحآبادی» در مقالهای با عنوان «دینداری و خودکشی در استانهای ایران» [۱] درصدد است که این کاستی را تا حدودی جبران کند و رابطه دینداری و خودکشی را در سطح استانی مورد واکاوی قرار دهد. نگارنده، علاوه بر این تلاش دارد به مکانیسمهای اثرگذاری (اجتماعسازی، حمایتسازی و ...) دینداری بر خودکشی بپردازد.
نویسنده در این مقاله به تحلیل رابطه دینداری و خودکشی در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۹۴، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ پرداخته است. در ادامه خلاصهای از این پژوهش را میخوانیم؛
از بازدارندگی مذهبی تا خودکشی آخرالزمانی
در فراتحلیلی که در زمینه مطالعات مذهبی و سلامت روانی انجام شد؛ نتیجه نشان داد که در ٤٧ درصد مطالعات، رابطه مثبت میان مذهب و سلامت روانی وجود داشت، در ٢٣ درصد رابطه منفی و در ٣٠ درصد آنها رابطه معناداری دیده نشد. این امر نشان میدهد که درباره تأثیر دین و دینداری بر سلامت روانی اجماع نظری وجود ندارد. هرچند دینداری (تدین) اغلب با کاهش خطر خودکشی مرتبط است؛ بااین حال، توجه به این نکته مهم است که شواهد تجربی تا حدی متناقض است.
در برخی مطالعات، دینداری به عنوان عامل خطر گزارش شده است. در این خصوص باید گفت در سالهای اخیر شاهد نوعی خودکشی گسترده خودکشی آخرالزمانی Apocalyptic Suicide در میان اعضای فرقههای مذهبی هستیم که جهان را شوکه و بسیاری از محققان را بدون توضیح رضایتبخش در مورد این فجایع رها کرده است. شکلهای نسبتاً عجیب و غریب این رفتار در آیینهای مختلفی وجود دارد که در آنها خودکشیهای دستهجمعی صورت میگیرد. توضیح دانشمندان از این نوع خودکشی تا حدودی ثمربخش نبوده است. تأثیر فزاینده این نوع از دینداری بر خودکشی، اجماع نظری درباره تأثیر کاهنده دین و دینداری بر خودکشی را در مظان شک و شبهه قرار داده است. این امر ممکن است تا حدی به دلیل عدم جهانشمولی چگونگی تعریف و عملیاتی شدن دینداری در بین مطالعات یا برخی از درجههای اندازهگیری وابستگی و برخی دیگر ازجمله اقدامات میزان مشارکت و پایبندی به آموزههای دینی باشد.
مذهب میتواند به عنوان یک عامل محافظت کننده در برابر رفتار خودکشی با ارائه یک شبکه حمایت اجتماعی، هدفگذاری برای زندگی، عزتنفس و استراتژیهای مقابله در شرایط بحرانی به کاهش خودکشی کمک کند
بنابراین با عنایت به چنین مشکلاتی و تأمل نظری درباره آن مسائل، به طور کلی میتوان گفت که میزان خودکشی در کشورهای مذهبی کمتر از میزان خودکشی در کشورهای سکولار است. همچنین با فراتحلیل نتایج ٥١ مقاله از ١٧٤٥ مقاله میشود به این نتیجه رسید که دین به عنوان عامل محافظ در برابر خودکشی عمل میکند.
خودکشی یک مسلمان با غیرمسلمان چه تفاوتی دارد؟
به دلیل تحقیقات معدودی که درباره رابطه میان اسلام و خودکشی انجام شده، تعیین دقیق میزان تأثیر و نقش دین اسلام در میزان خودکشی کار مشکلی است. معدود تحقیقات انجام شده نشان میدهند میزان خودکشی در بیشتر کشورهای اسلامی در مقایسه با سایر کشورها کمتر است این کاهش به صورت زیر تبیین شده است:
۱- میزان دینداری در میان مسلمانان در مقام نوعی ضربهگیر در برابر اقدام به خودکشی عمل میکند.
۲- اسلام در مقایسه با سایر ادیان در مورد گناه بودن خودکشی بسیار جدیتر واکنش نشان داده است.
۳- انگ اجتماعی اقدام به خودکشی در بیشتر کشورهای اسلامی به طور ساختگی میزانهای گزارش شده خودکشی را کاهش داده است. علاوه بر این، از آنجاییکه در بسیاری از کشورهای اسلامی مثل عربستان، پاکستان و کویت، از شریعت اسلام در نظام قانونی استفاده شده، بنابراین از نظر آنها اقدام به خودکشی نوعی جرم به حساب میآید.
بنابراین مذهب میتواند به عنوان یک عامل محافظت کننده در برابر رفتار خودکشی با ارائه یک شبکه حمایت اجتماعی، هدفگذاری برای زندگی، عزتنفس و استراتژیهای مقابله در شرایط بحرانی به کاهش خودکشی کمک کند. متون زیادی در رابطه با دین، معنویت و شفا وجود دارد و مشاهده شده است که روی آوردن به امور مذهبی در کمک به بهبود وضعیت سلامت روان از جایگاه خاص و رفیع برخوردار است طبق یافتههای منتج از مطالعات و پژوهشهای بالینی، افرادی که نماز میخوانند کمتر از اضطراب و افسردگی رنج میبرند.
با فراتحلیل نتایج ٥١ مقاله از ١٧٤٥ مقاله میشود به این نتیجه رسید که دین به عنوان عامل محافظ در برابر خودکشی عمل میکند
نماز، آرامسازی را تسهیل میکند و به خلق بهتر، سلامت ذهنی و احساس آرامش منجر میشود. التزام عملی به نماز بر تنظیم شناختی هیجان و ارزیابی مجدد شناختی و تحمل پریشانی هیجانی و تغییر در ساختار هیجانی مغز مؤثر است. بنابراین هرچه نگرش و التزام عملی به نماز بالاتر باشد؛ تنظیم شناختی هیجان که شامل راهبردهای سازگاری با تجارب هیجانی است و تحمل پریشانی هیجانی قویتر میشوند که نتیجه آن موفقیت در کنار آمدن فرد با وضعیت تنشزا و اتفاقات ناگوار زندگی امروز است. مطالعات متعدد نه تنها رابطه مثبت میان مذهب و سلامت روان را نشان میدهند؛ بلکه بیانگر تأثیر مذهب بر سلامت جسمانی نیز هستند. بیماریهای جسمانی مانند بیماریهای قلب و عروق، اختلالهای هاضمه و برخی انواع سرطان و فشارخون در بین افراد مذهبی کمتر است.
بنابراین، مذهب و دین بر اساس ایجاد نهادهایی از قبیل امر به معروف و نهی از منکر و ریشه جرمانگاری ناهمنواییهای اجتماعی، نحوه مواجهه با چنین مواردی را هنجارسازی میکنند. دین علاوه بر شخصیتسازی و بازدارندگی از گناه و انحراف، با شکل دادن به هنجارهای خاص خود، هنجارسازی میکند و در نهایت از طریق یاد مرگ بر میزان خودکشی تأثیر دارد.
رابطه دینداری و میزان خودکشی در سال ۱۳۸۵
بر اساس بررسیهای میانه دهه ۹۰ خورشیدی، هرچند تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی نسبت به بُعد فردی دینداری کمتر بوده اما تأثیر کاهنده و معناداری بر خودکشی داشته است
در بررسیهای مربوط به سال ۱۳۸۵، روابط به دست آمده نشان میدهد که بین متغیرهای دینداری و میزان خودکشی رابطه معناداری وجود ندارد. میزان خودکشی تأثیر افزایشی بر میزان اعتقاد به دینداری دارد. به این معنا که در استانهایی که میزان خودکشی بالاتری دارند، نسبت به استانهای واجد میزان خودکشی پایین، دین اهمیت زیادتری دارد. این امر درباره اهمیت خداوند در زندگی صادق نیست چرا که رابطه بین میزان اهمیت خداوند و خودکشی منفی است. در توضیح این مطلب باید توجه داشت که با افزایش اهمیت خداوند در زندگی میزان خودکشی کاهش مییابد و نمیتوان فرض کرد که با افزایش خودکشی در استانها، خداوند در نزد افراد اهمیت کمتری مییابد؛ زیرا این نظر با دیدگاه دورکیم درباره کارکردی بودن جرائم و خودکشی ناهمخوان است و همچنین با این یافته محققان که معتقدند که اعتقادات دینی افرادی که عزیزان خود را از طریق خودکشی ازدست دادهاند، افزایش مییابد.
روابط نشان میدهد که با افزایش میزان اهمیت خداوند در زندگی، میزان اقامه نماز در مسجد و احساس مذهبی بودن شخص، میزان موجه بودن سقط جنین و قتل از روی ترحم کاهش مییابد. بنابراین، دینداری با تأثیر کاهنده بر روی میزان موجه بودن قتل از روی ترحم و سقط جنین موجب کاهش خودکشی میشود. با عنایت به محدودیت دادهها و اطلاعات برای سال، ١٣٨٤ میتوان ادعا کرد که دین مستقیماً بر خودکشی تأثیر ندارد؛ بلکه تأثیر آن از طریق ایجاد ارزشهای اخلاقی درباره نا همنواییهای دینی، سببساز کاهش خودکشی میشود.
رابطه مؤلفه دینداری و میزان خودکشی در سالهای ١٣٩٤ ١٣٩٥ و ۱۳۹۶
اعمال دینی فردی (به صورت متغیر ساختگی) تأثیر کاهنده بر میزان خودکشی دارند. در میان این اعمال بیشترین تأثیر از آن روزه گرفتن است. رابطه میزان روزه گرفتن و میزان خودکشی برای سه سال، ١٣٩٤ ١٣٩٥ و ١٣٩٦ از پایایی برخوردار است. به این معنا که رابطه به دست آمده برای سه سال در یک جهت و تکرار شدهاند. رابطه میزان خواندن نماز و خودکشی نیز معنادار و پایا است. پرداخت خمس و زکات نیز از میان اعمال دینی فردی با خودکشی برای سال ١٣٩٦ معکوس و معنادار است. هرچند تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی نسبت به بُعد فردی دینداری کمتر بوده؛ اما تأثیر کاهنده و معناداری بر خودکشی دارد. به نظر میرسد تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی تحت تأثیر متغیر میزان شرکت در نماز جماعت است تا شرکت در نماز جمعه؛ زیرا هرچند هر دو متغیر تأثیر کاهنده بر خودکشی دارند؛ همبستگی متغیر شرکت در نماز جماعت با خودکشی بیشتر از همبستگی متغیر شرکت در نماز جمعه با خودکشی است.
ضریب همبستگی میان میزان برخورد با ناهمنواییهای اجتماعی (دینی) و خودکشی منفی و برای سال ١٣٩٤ و ١٣٩٦ معنادار است. قابل ذکر است که از میان عناصر تشکیل دهنده ناهمنوایی اجتماعی، رابطه خودکشی با مؤلفه شرکت در مهمانی و جشنهای مختلط برای سال اشاره شده معکوس و معنادار است.
پینوشت
[۱] . صالحآبادی، ابراهیم، «دینداری و خودکشی در استانهای ایران»، مجله جامعهشناسی ایران، دوره ۲۲، شماره۴، زمستان ۱۴۰۰، صص۱۲۰-۱۴۶.