سعید اسلامزاده در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در نقد فیلم سینمایی کت چرمی (حسین میرزامحمدی ۱۴۰۱) که این روزها درحال اکران است، بیان کرد: کت چرمی شباهتی با سینمایی دارد که در تمام این سالها در امریکا و کشورهای اروپایی و خود ایران ساخته شده و مضمونش قهرمانی است که به تنهایی دنبال حل کردن یک موضوع اجتماعی می رود و در مقابل مجموعه ای از سیستم ها قرار می گیرد و باید به دنبال کشف یک معما و پیدا کردن یک فرد یا مجموعه فاسد باشد.
وی افزود: معمولا این گونه از موضوعات از اتفاقاتی که در کف جامعه می افتد و مردم عادی از آن بی اطلاع هستند الهام می گیرند. در گفت وگوهایی که با کارگردان داشتم این مطلب را بیان کردند که «این فیلم حاصل تجربه هایی بوده است که در ساخت فیلم های مستند در فضاهای اجتماعی در حوزه بهزیستی و نهادهایی که نظارت و دخالت دارند، به آن رسیده اند».
این منتقد اظهار داشت: مضامین فیلم کت چرمی را ما تحت عنوان موضوعات اجتماعی دسته بندی می کنیم و به آن سینمای اجتماعی می گوییم البته که سینمای اجتماعی یک عنوان کلی است که هیچ قالب مشخصی ندارد چرا که سینمای اجتماعی ژانر نیست بلکه موضوع و مفهومی است که در فیلمنامه و کار قرار می گیرد و کارگردان و عوامل باتوجه به این مفهوم و معضل و فساد اجتماعی کار می کنند و روی یک مسئله متمرکز می شوند که این مسئله می تواند در قالب معمایی، جنایی، اکشن و پربرخورد یا سینمایی قهرمان محور و حتی کمدی باشد.
اسلام زاده تصریح کرد: کت چرمی مبتنی بر رفتارها و نگاه یک قهرمان است که می خواهد به تنهایی حتی فراتر از قانون مشکل را حل کند؛ مشکلی که حالا دیگر دغدغه شخصی اش شده و فیلم از این منظر قابل تقدیر است چرا که تلاش می کند یک مسئله اجتماعی را برطرف کند؛ هرچند این مسئله اجتماعی می تواند تبعات اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی هم در جامعه پیدا کند و این ها موضوعاتی هستند که ما به صورت گسترده در جامعه نمی بینیم اما به دلیل این که خاصیت و تم دراماتیک جذابی دارند برای ساخت یک فیلم سینمایی خوب هست و جواب می دهند و می شود به سراغ چنین موضوعاتی رفت و معمولا هم داستان های این گونه فیلم ها به طور مشخص در دو طبقه پایین یا بالای جامعه اتفاق می افتد و قهرمان داستان هم که پلیس و مامور یا کارمند دولت است در میانه کار همواره از این سیستم دولتی حذف می شود و کنار می رود و به تنهایی کار خودش را ادامه و انجام می دهد.
وی افزود: این که پرداخت شخصیت این قهرمان چقدر باورپذیر و توجیه پذیر و با شرایط جامعه روز ایران منطبق باشد بحث اصلی است.
این منتقد یادآور شد: با توجه به چند عامل اصلی یعنی انتخاب بازیگر، فضاهای اجتماعی و نوع زیست قهرمانِ کت چرمی یعنی خانه اش، رفت و آمدها و نوع زندگی اش او کسی است که ما با او بیگانه نیستیم، می توانیم او را بپذیریم و حتی با وی همزادپنداری کرده و در شرایط مختلف جامعه با او همراه شویم و از این منظر یک قهرمان پذیرفته شده برای موضوع و فیلم است که می خواهیم تماشا کنیم.
اسلام زاده ادامه داد: موضوع دیگری که در مورد قهرمان در سینمای ایران وجود دارد و در این فیلم هم خودش را نشان می دهد موضوع ضدقهرمان است. عمدتا ضدقهرمان های بسیار مرموزی را در این دست فیلم ها می بینیم که دست نیافتنی هستند و بسیارسخت می توان آنها را دید و معمولا در این فیلم ها آنان را در یکی دو نما بیشتر نمی بینیم و این مرموز بودن این آدم ها برای بیننده فیلم هم اهمیت زیادی پیدا می کند اما مسئله من با قهرمان و ضدقهرمان در سینمای ایران این است که ضدقهرمانان ما آنقدر قدرتمند نیستند که توانایی مقابله با قهرمان را داشته باشند.
وی تاکید کرد: ضدقهرمانان را آنقدر در جاهایی پنهان نشان می دهیم که برای مخاطب باورپذیر نیستند؛ البته این جریان دلایلی دارد که بخشی به خود سینمای ایران و بخشی دیگر به ساختار فکری و قصه پردازانه ما ایرانی ها بازمی گردد که همواره می خواهیم متمرکز بر قهرمان باشیم و خیلی کاری با ضدقهرمان نداریم؛ همچنان که در قصه های خردسال و قصه های کهن هم این موضوع دیده می شود و همواره این قهرمان است که جلوی روی ماست و ضدقهرمان ما پنهان است. حتی زمانی که ضدقهرمان یک موجود ناشناخته (مثلا موجودات معنوی و ...) است باز همین مسئله را داریم.