تهران- ایرنا- مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال با انتقاد از ارقام نجومی قرارداد فوتبالیست‌ها معتقد است که یک بازیکن در حالی پیشنهاد ۵۰ میلیاردی مطرح می‌کند که دانشمندان هسته‌ای هم یک هزارم این پول را دریافت نمی‌کنند.

به گزارش ایرنا، افزایش بی‌ضابطه و نجومی قرارداد بازیکنان سبب شد تا فدراسیون فوتبال برای فصل آینده با توجه به تاکید نهادهای نظارتی و بازرسی، قانون سقف بودجه را برای کنترل هزینه‌ها تصویب کند. طرحی که در روزهای اخیر فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها را وارد چالشی بزرگ و پرحاشیه کرده است. عدم تعیین سازوکار و همچنین بسترسازی برای اجرای این طرح سبب شده تا این قانون که در ظاهر در پاسخ به مطالبات افکار عمومی و کاهش هزینه‌های فوتبال وضع شده، برعکس عمل کند و اعداد تعیین‌شده برای سقف بودجه تبدیل به کف بودجه شود و فعلا خبری از کاهش رقم قراردادها نیست.

در گفت‌وگو با امیررضا واعظ آشتیانی مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال و کارشناس مدیریت ورزش، در قالب پرسش و پاسخ به آسیب‌شناسی قانون سقف بودجه در فوتبال پرداخته‌ایم.

۱۰ سال پس از تجربه قانون سقف قرارداد که عملا به شکست انجامید، فدراسیون فوتبال برای فصل پیش رو در جهت کنترل هزینه‌ها، قانون سقف بودجه را به باشگاه‌ها ابلاغ کرده است. این قانون با وجود آنکه با هدف پاسخ دادن به مطالبه افکار عمومی و جامعه برای کاهش هزینه‌ها در فوتبال طرح شده اما چالش‌های زیادی را به وجود آورده است. شما با این قانون موافق هستید؟

معتقدم قانون سقف بودجه برای کنترل هزینه باشگاه‌ها جواب نمی‌دهد و باید سقف قرارداد بازیکن مشخص شود. با توجه به سقف ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیاردی برای باشگاها، در مجموع قرار است ۷ هزار میلیارد از بیت‌المال در فوتبال هزینه شود؛ پول بی‌حساب و کتابی که قرار است از بیت‌المال توسط عده‌ای مدیرنما در فوتبال هزینه شود. آن هم برای فوتبالی که اکثر کارشناسان معتقدند هیچ اتفاق مثبتی در آن نیفتاده است و هیچ خروجی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ندارد. آقایان نه سازوکار و نه ابزار درستی برای اجرای قانون سقف بودجه دارند.

اطمینان داشته باشید که این قانون نه تنها به هدفش نمی‌رسد، بلکه در فوتبال ایران یک بهم‌ریختگی ایجاد می‌کند، چرا که ابزارهای لازم و نیروی کارآمد برای اجرایی کردن این طرح را ندارند. این طرح بدون مطالعه اجرایی شده، چالش‌ها مورد ارزیابی و بررسی قرار نگرفته، اتفاقات پیش رو تحلیل نشده و به همین دلیل اجرای آن نتایج خوبی به همراه نخواهد داشت و تجربه هم همین را نشان داده است.

فدراسیون فوتبال در مواجهه با واکنش‌های منفی برخی مدیران، مربیان و بازیکنان اعلام کرده که این طرح برای کنترل هزینه‌های فوتبال که مورد تاکید سازمان بازرسی است، ابلاغ شده است.

سازمان بازرسی کل کشور به درستی خواهان کاهش هزینه‌های فوتبال شده است اما راهش قانون سقف بودجه نیست. این کار باعث افزایش هزینه‌ها می‌شود. شما وقتی سقف بودجه را بالا می‌برید، رقم قرارداد بازیکن را بالا می‌برید. این نشان می‌دهد که این طرح‌ها فقط نمایشی است. اینها از فرمول آزمون و خطا در فوتبال استفاده و تنها هزینه تحمیل می‌کنند.

همین تعیین عدد ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیارد برای سقف بودجه، سبب گران شدن فوتبال می‌شود و این به نداشتن دانش اقتصادی و تحلیلی مدیران فوتبال برمی‌گردد. فکر می‌کنند که فوتبال را ارزان می‌کنند اما در عمل هزینه‌ها را بیشتر می‌کنند و فوتبال گران‌تر می‌شود و سال آینده این ارقام بالاتر می‌رود.

همان طور که اشاره کردید نه تنها سقف بودجه، کاهش قراردادها را رقم نزده بلکه مانند فصل‌های پیش همچنان شاهد افزایش نجومی قراردادها هستیم. اگر تا سال گذشته حداکثر ۲۰ میلیارد بیشترین رقم بود، امسال صحبت از پیشنهادهای ۵۰ میلیاردی برخی بازیکنان به باشگاه‌ها است.

دانشمندان هسته‌ای ما یک هزارم فوتبالیست‌ها حقوق نمی‌گیرند، این انصاف نیست و نشان‌دهنده یک بهم‌ریختگی است و حاکی از آن است که اراده‌ای از سوی تصمیم‌گیرندگان برای کنترل هزینه‌ها وجود ندارد که این هزینه‌ها پایین آورده شود. جامعه نسبت به این هزینه‌ها در فوتبال آلرژی پیدا کرده و ناراحت است. مردمی که در معاش‌شان با مشکل مواجه هستند، وقتی رقم قرارداد فوتبالیست‌ها را می‌شنوند، از فوتبال اعلام انزجار می‌کنند. معتقدم اولا اراده‌ای برای کاهش هزینه‎‌های فوتبال نیست و و دوما، دست‌های پنهانی وجود دارد که نمی‌گذارد و به مردم آدرس غلط می‌دهد. مانند ماجرای سقف بودجه که فوتبال را گران کرده است.

فوتبال هر فصل بدون اینکه خروجی غرورانگیزی مانند برخی رشته‌های دیگر داشته باشد، هزینه‌های آن بالا و بالاتر می‌رود، البته برخی از اهالی فوتبال در توجیه این هزینه‌ها می‌گویند این خرج نشاط و شادی مردم می‌شود و اینگونه نجومی شدن قراردادها را توجیه می‌کنند.

توجیه کاملا اشتباهی است. برخی با توجیه اینکه هزینه ۶ تا ۷ هزار میلیاردی در فوتبال سبب هزینه و نشاط مردم می‌شود، در حال دادن آدرس غلط هستند. در دنیا این هوشمندی و درایت در دولت‌ها وجود دارد که چنین هزینه‌هایی در فوتبال از جیب بخش خصوصی هزینه شود. دولت‌ها که نمی‌آیند از حساب خودشان در فوتبال برای نشاط مردم خرج کنند. ۲۲ دوره لیگ برگزار شده و در تمام این دوره‌ها دولت هزینه کرده اما خروجی آن چه بوده است؟ خروجی این هزینه‌ها زندگی لاکچری فوتبالیست‌ها و به‌اصطلاح سلبریتی‌شدن آنها بوده است.

سیستم مدیریتی فوتبال هم برای جلوگیری از این ریخت‌وپاش‌ها کارآمد نشان نداده است و چالش‌های قانون سقف بودجه هم روزبه‌روز اوج می‌گیرد و نمونه آن مصاحبه تند سرمربی استقلال علیه نایب رئیس فدراسیون فوتبال بود.

این نشان‌دهنده بی‌برنامگی است. افراد جایگاهشان را نمی‌دانند، یک مربی علیه ارکان فدراسیون، یک مدیر علیه یک باشگاه‌ صحبت می‌‎کند. این نشان‌دهنده ضعف مفرط در فوتبال است. وضعیت حاکم بر فوتبال ایران خروجی مدیریتی است که در یک دهه اخیر در فوتبال مسئولیت داشته‌اند. اگر فوتبال رشد کرده، با مدیریت این افراد بوده و اگر به اضمحلالی مانند وضع امروز رسیده، نتیجه مدیریت آنهاست. این افراد با این کارنامه چه کمکی می‌خواهند به فوتبال بکنند؟ اگر راه درست کردن را بلدند، چرا در گذشته نکردند؟!

با توجه به مشکل خوردن قانون سقف بودجه و حواشی که هر روز بیشتر می‌شود، چه کار باید کرد تا هزینه‌های فوتبال کنترل و مدیریت شود و مانند امروز تیم‌ها به خودشان اجازه ریخت‌وپاش از بیت‌المال را ندهند.

با توجه به همین حواشی معتقدم قانون سقف بودجه، روش اشتباهی است و تنها راه آن هم همان طور که اشاره کردم با یک سری سازوکارهای تعریف شده، تعیین سقف قرارداد است. برای مربی و بازیکن به عنوان مثال سقف ۴ میلیارد تعیین شود و هر بازیکن و یا مربی‎‌ای قبول نمی‌کند، به او بگوییم اگر پیشنهاد خارجی دارد برود خارج از کشور بازی کند؛ هم درآمدش دلاری است و هم با توجه ورودی پولی که به کشور دارد، به نفع اقتصاد کشور هم خواهد بود. مربی هم که قبول نمی‌کند و خودش را با دانش می‌داند، می‌تواند مثل خیلی از رشته‌های دیگر برای مربیگری به خارج از کشور برود.

مربیان زیادی در رشته‌های دیگر هستند که در خارج از ایران مربیگری می‌کنند و مربیان فوتبالی که سقف را قبول ندارند می‌توانند مانند آنها به تیم‌های خارجی بروند. اینطور هم به اقتصاد کشور هم به درآمد خودشان کمک می‌کنند. الان یک حلقه بسته از مربیان در فوتبال ایران شکل گرفته است و مربیان جزو این حلقه با هر کارنامه‌ای از یک تیم به تیم دیگر می‌رود، چرا باید این حلقه بسته باشد؟ تنها راه این است که سقف قرارداد هم برای مربیان و هم بازیکنان در نظر گرفته شود و با این طرح هزینه باشگاه‌‍‌ها هم پایین می‌آید.

پیشنهاد سقف قرارداد را مطرح کردید اما این یک تجربه شکست‌خورده در ابتدای دهه ۹۰ بود.

اگر بناست یک اتفاق جدید در فوتبال رقم بخورد باید از قبل بسترسازی‌ها و فرهنگ‌سازی شود و اینطور نیست که ظرف یک یا دو ماه اعلام شود که چنین طرحی قرار است اجرا شود. هر کاری یک زمان مناسب را می‌طلبد. به عنوان نمونه برای اجرایی کردن سقف قرارداد که اشاره کردم، باید امسال استارت اجرایی شدن آن زده شود و با توجه به بسترسازی‌هایی که در یک سال صورت می‌گیرد، اجرای آن از سال آینده باشد تا هم مربی و هم بازیکن یک پیش‌زمینه‌ و اطلاعی از این طرح داشته باشد و برای خودش برنامه‌ریزی کند.

به جز سقف بودجه یا سقف قرارداد که طرح‌هایی اضطراری برای کنترل و مدیریت هزینه‌های فوتبال هستند، چه کاری باید به صورت ریشه‌ای صورت بگیرد تا مانند امروز شاهد ریخت‌وپاش‌های نجومی و بدون حاصل از بیت‌المال در فوتبال نباشیم؟

یکی از سوالات کارشناسان این است که چرا سرمایه‌گذار در ورزش حرفه‌ای سرمایه‌گذاری نمی‌کند؟ دلیلش این است که ورزش حرفه‌ای بی‌ضابطه، گران است و کسی تمایل به سرمایه‌گذاری ندارد. فرض کنید امروز مجلس قانون نظام باشگاه‌داری را تصویب کند و دولت هم بسته‌های تشویقی مانند وام ۴درصد و ... برای حمایت از سرمایه‌گذاران مصوب کند، اما با وجود این تسهیلات باز هم ورود بخش خصوصی به ورزش مقرون به صرفه نیست. به دلیل اینکه ورزش در حوزه‌ حرفه‌ای در رشته‌هایی مانند فوتبال گران است و هزینه بالایی دارد.

راه حل ورود سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، ارزان کردن ورزش حرفه‌ای است. یکی از راه‌‎هایی که می‌شود ورزش را ارزان کرد، کاهش دستمزدها و گذاشتن سقف قرارداد است. البته برای کاهش دستمزها باید یک سری سازوکار تعریف شود و در نهایت باشگاه‌های خصوصی در یک برنامه زمان‌بندی سه ساله به بخش خصوصی واگذار شوند. به عنوان نمونه امتیاز تیم‌هایی مانند پیکان، سایپا، فولاد، گل‌گهر، مس و ... واگذار شود تا بخش خصوصی وارد شود و از جیب خودش خرج کند.