تهران- ایرنا- روایت زنان کار در مترو نشان می‌دهد با وجود چالش‌ها و مسائلی که برایشان وجود دارد، بسیاری از آنان آرزوهای شخصی، خانوادگی و شغلی خود را فروپاشیده و برباد رفته نمی‌بینند و خرده‌فروشی در مترو توانسته مفری برابر آسیب‌های اجتماعی-اخلاقی، بی‌احترامی و محیط تهدیدآمیز بیرونی باشد.

هر چقدر خطوط مترو توسعه می‌یابد به نظر می‌رسد به ازای هر خط و ایستگاه تازه زنان بیشتری به جمع خرده‌فروشان و دست‌فروش‌های زیرزمینی تهران اضافه می‌شود به گونه‌ای کـه در هـر سـاعتی از شـبانه‌روز ایـن زنان در متروهای پایتخت دیده می‌شوند.

از دید برخی ناظران، نمود این وضعیت در دوره اپیدمی کرونا بیشتر و بیشتر شد؛ زنانی که روایت‌های متفاوتی از این دوره دارند و بعضی از روایت‌هایشان به گزارش‌ها و پژوهش‌هایی که در همین خصوص صورت گرفته، راه یافته است.

یکی از این پژوهش‌ها «روایت زنانِ کار در متروی تهران در میانه اپیدمی کرونا» [۱] نوشته «صدیقه پیری» عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، «سهیلا ناصری» دکتری جامعه‌شناسی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی و «جلال‌الدین اجدانی» دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی است. این تحقیق در پی پاسخ دادن به این سوال است که زنـانِ خرده‌فروش مشغول در مترو چه روایتی از کار در دوره اپیـدمی کرونـا و مصـایب آن دارنـد؟ در ادامه بخش‌هایی از این پژوهش را می‌خوانیم؛

مترو در جایگاه یک پناهگاه

انواع آزارهایی که زنان کار با آن روبرو بوده‌اند چه بسا آنانی که تحصیلات عالی دارند، یکـی از دلایـل مهـم روی‌آوردنشان به سمت کار در مترو بوده است

با شدت یافتن ورود زنان به عرصه عرفاً مردانه بازار کار، بر شدت چالش‌های ایـن نیـروی کار افزوده شده است، علاوه بر کار زیاد و مزد پایین، نبود امنیت و چشم‌انداز شـغلی و غیـره، جو ناامن و نامناسب محیط کار به ویژه حرمت‌شکنی‌ها و آزار جنسی (چه رفتاری-زبانی و چـه فیزیکی) فضایی به شدت استرس‌زا را برای برخی زنان ایجاد کرده است؛ این آزارها از شـکل کلامی که عمده‌ترین نوع آزار جنسی را شامل می‌شوند گرفته تا پیشنهادهای جنسـی و تهدیـد به اخراج یا تنزل مقام در صورت عدم تمکین در میان مشـارکت‌کننـدگان تحقیـق تجربـه شـده است. چالش‌هایی که گفتـه شـد یکـی از دلایـل مهـم روی‌آوردن زنان، چه بسا آنانی که تحصیلات عالی دارند، به سمت کار در مترو است. مواردی از روایت‌های زنان در این زمینه در ادامه خواهند آمد:

زنی متأهل با مدرک کارشناسی در رشته مدیریت آموزشی: «قبلاً مدت کوتاهی تـو شـرکت خصوصی کار کردم اما چون همکارهای مرد برام مزاحمت ایجاد کردن، دیگه شوهرم نذاشـت برم. محیط و جو بدی بود میدونی که...».

دختری مجرد، دانشجوی کاردانی گرافیک: «قبلاً تو خونه‌ها نظافت می‌کـردم درآمـدم خـوب بود، اما یک بار تو یکی از این خونه‌ها بهم تعرض شد و دیگه برای همیشه از نظافت تو خونه‌ها خداحافظی کردم... »

زنی ۳۰ ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: «تو یه شرکتی توی یه تایم کوتاهی کار می‌کردم اما خیلی اذیتم کردند. من که از یه خانواده مذهبی بودم با اینکه تیپم امروزی بود ولـی اذیت می‌شدم. بهم پیشنهادات وقیحانه زیادی می‌دادن، ... از جـو اسـترس‌زای اونجـا خـارج شدم چون برام خیلی چیزها ارزش داشت...»

اوضاع معیشتی شکننده و آسیب‌پذیر زنان کار

علاوه بر زنانی که همسر و پشتوانه‌ای ندارند، اعتیاد، از کارافتادگی یا بیکاری شوهر، اعمال خشونت، اعمال انواع محدودیت‌های نامتعارف و ... از جانب او در کنار بی‌بهرگی از طیفی از حقوق زنانه از عمده‌ترین مشکلات متوجه زنان است که موجب شده بار اقتصادی خانوار بر دوش آنان به طرز مضاعفی سنگینی کند. هزینه اجاره‌خانه، هزینه تحصیل فرزنـدان، هزینـه‌هـای درمان و نبود بیمه نیز زندگی را به خصوص برای زنانی که سرپرست خانوار هسـتند دوچنـدان دشوار می‌سازد. پیامدهای کرونا برای زنان دستفروش چیزی جز شکننده کردن این وضعیت بغرنج چیزی به همراه نداشت. نقل قول‌های زیر گویای ایـن موقعیـت هستند:

علاوه بر زنانی که همسر و پشتوانه‌ای ندارند، اعتیاد، از کارافتادگی یا بیکاری شوهر، اعمال خشونت، اعمال انواع محدودیت‌های نامتعارف و ... از جانب او در کنار بی‌بهرگی از طیفی از حقوق زنانه از عمده‌ترین مشکلات متوجه زنان است که موجب شده بار اقتصادی خانوار بر دوش آنان به طرز مضاعفی سنگینی کند

مطلقه، صاحب فرزند، لیسانس علوم تربیتی: «یه هفته بچم رو پیش مامانم اینا گذاشتم اونـا بدبخت‌تر از من نمی‌رسند بهم کمک کنن، هزار مشـکل و بـدبختی دارن، بابـام فـوت کـرده و مادرم بنده خدا تک و تنها چه کار کنه؟ یه حقوق کارگری بابام رو می‌گیره که کفاف خرج مادرم و دو تا خواهر کوچکتر رو هم نمیده... اونا هم مثل من اجاره میدن. باور کن وقتی کرونا گرفتم مواد غذایی تو یخچالم نبود. وقتی میام مترو بچم رو میذارم پیش مامانم ازش مواظبت کنه چون هزینه مهد کودک رو ندارم... میذارم پیش مامانم حداقل یه وعده غذایی پیش مامانمه. الان ده ساله مترو کار می‌کنم ولی پس‌اندازی ندارم»

مطلقه بدون فرزند، تنها: «طلاق گرفتم. به خـاطر ایـنکـه بـدون اجـازه و رضـایت خانوادم ازدواج کرده بودم کسی بهم سر نمیزنه، بابام و خانواده گفته بودند این پسرو می‌خوای چه کار بری باهاش زندگی کنی؟ پسره اهل زندگی نیست... من فکر می‌کردم دوسم داره ولـی بعدها فهمیدم معتاده و حسابی دست بـزن داره و ازش طـلاق گـرفتم. بچـه نـدارم، مهریـه رو بخشیدم که طلاقم بده کسی هم بهم کمک نمیکنه نه خانواده و ...»

متأهل، همسر از کار افتاده، صاحب فرزند: «یه شوهر پیرمرد و ناتوان و فلـج دارم و خـودم خرج زندگی خانوادم رو درمیارم، کسی کمک خرجم نیست... سه تـا بچه دارم یکیشون ازدواج کرده. مشکلات خانوادگیم زیاده ده ساله شوهرم فلـج شـده از کار افتاده ...»

متأهل با همسر معتاد، دارای فرزند: «شوهرم معتاده و فقط شب‌ها میـاد خونـه بسـاط پهن میکنه. طلاقمم نمیده... از بس تو خونه بساط مواد پهن کرد یکی از بچه‌هام رو معتاد کرد ...»

۳۰ ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: «باید کار کنیم و کمک خرج خانوادمون بشیم. اجاره بالا رفته و بابام که کارگره و الان دیگه نمی‌تونه کار کنه و ...»

ناخوشی و فرسایش جسمانی در مترو

در کنار سختی‌های کار در محیط مترو از شلوغی گرفته تا سروکله زدن با مأمورها، زنـان مترو تجربه ناخوشی‌ها و سختی‌های جسمانی ناشی از سـنگینی وسـایل، نبـود جـایی بـرای نشستن و استراحت کردن و بالا و پایین رفتن از پله‌های مترو در ایستگاه‌های مختلـف را نیـز روایت می‌کنند.

تحصیلات سوم راهنمایی، متأهل، صاحب فرزند، شوهر سـرایدار: «مشـکلی کـه متـرو داره خسـتگی، کمردرد و زانو درد زیاده از بس راه می‌ریم و پله ها رو بالا و پایین می‌کنیم»

۳۰ ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: «مـن بـه عنـوان زن مشـکلی کـه دارم بخاطر اندام نحیف و ضعیفم گاهی واقعاً تو جابجایی وسایلم به حدی کمرم درد میگیره که حد و اندازه نداره ...»

زنان کار در مترو علاوه بر مشکلاتی چون سر و کله زدن با ماموران، از تجربه ناخوشی‌ها و سختی‌های جسمانی ناشی از سـنگینی وسـایل، نبـود جـایی بـرای نشستن و استراحت کردن و بالا و پایین رفتن از پله‌های مترو در ایستگاه‌های مختلـف می‌گویند

مطلقه، همسر معتاد، صاحب فرزند: «ما دستفروش‌ها اونقدر پله‌ها رو بالا و پایین میریم که زانوهامون خیلی درد می‌گیره. من لباس زیر می‌فروشم، چون اجناس خیلی تنـوع داره و ساک رو که روی دوشم میذارم شونه‌هام در کنار زانوهام درد می‌گیـرن. شـب از درد دسـت خـوابم نمیبره. من اگه دست خودم بود و کار دیگه‌ای بهم می‌دادن دیگه دستفروشی تو مترو رو کنـار میذاشتم ...»

نگاه تحقیرآمیز دیگران

بسیاری از زنان مترو کار به خاطر نوع شغل و محیط کاریشان عموماً از جانب خانواده، مسافران و مأموران مترو به دیده تحقیر نگریسته می‌شوند.

یکی از زنان که متاهل و با تحصیلات کارشناسی مدیریت آموزشی است می‌گویـد: «اوایل هیچکدوم از فامیل‌هامون نمی‌دونستن و بعد که فهمیدن بعضی‌هاشون در دعوا تیکـه‌هـای خودشون رو به من و شوهرم میندازن. همین مادرشوهرم و شوهر خواهرم وقتی دعوامـون شـد کلی طعنه بهم زدن که تو خوشگل می‌کنی برای مردها و دستفروشی می‌کنی و از این حرف‌ها ...»

۲۸ ساله، کارشناسی ارشد، مجرد: «کار کردن عیب نیست ولی یه جورایی غرورم لگدمـال میشه. الان کسی از فامیلامون در مورد کار کردن من تو مترو اطلاع نداره چون ظرفیت ایـن رو ندارن و دوست هم ندارم بدونن»

۳۰ ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: «اقوام و آشنایانمون نمی‌دونـن مـا تـو مترو کار می‌کنیم و نمی‌خوایم بدونن، علی‌الخصوص خانواده دامادمون اگه بفهمن خیلی بد میشه و خداروشکر تا الان نفهمیدن»

از دیگر مصادیق تحقیر زنان، متلک‌گویی در مترو است. آزارگری جنسی در ایران، حتـی با وجود موانع سنتی که زنان را از روایتگری چنین آزارهایی باز می‌دارد، آمار بالایی دارد.

۲۵ ساله، مجرد، لیسانس معماری: «بزرگترین مشکل من و باقی زن‌ها اینه کـه بعضی مردهـا نگـاه جنسیتی بهمون دارن و قصدهایی که به ما دارن و تیکه‌هایی که به ما می‌اندازن... انگـار همـش زیر نظر و قضاوت این مردها هستیم و راحت نیستیم. خود کار کردنه سخت نیست، سـختیش همین نگاه‌های جنسیتیه»

جدال‌های همیشگی در مترو

پس از شیوع کرونا و افزایش مسائل معیشتی خانوارها، بر تعداد دستفروشان و به خصوص دستفروشان زن در مترو روبه‌رو هستیم کـه از جانب همکاران و مسافران و... به طور روزانه با انواع خشونت‌ها مواجه مـی‌شـوند و در خیلـی از موارد اجناس و اموال آنها ضبط می‌شود.

زنان دست‌فروش بـه دلایلی خرده‌فروشی و کسب و کار در مترو را بهتر از فضاهای دیگر تشخیص می‌دهنـد؛ مهم‌ترین این دلایل فضای زنانه و احساس امنیت در کنار انعطاف‌پذیری و سهولت‌های شغلی است

دانشجوی مدیریت، کارشناسی، مجرد: «دو سه باری بیشتر مأمورین اجناس من رو گرفتن و من بدون هیچ مقاومتی اجناسم رو تحویل دادم خودم می‌دونم که کار غیرقانونی هست ولی اونا حق ندارن با ما با بددهنی رفتار کنن. احترام باید سرشون بشه و به ما احترام بذارن»

سوم راهنمایی، متاهل، صاحب فرزند، شوهر سرایدار: «یه زمانی خیلی کم گیر می‌دادن ولـی گیر دادنشون الان زیاد شده، جوری شده جنس من رو دو بار گرفتن، به خاطر همین دیگه چادر سر می‌کنم و وقتی اونجا باشن بدلیجات رو زیر چادرم پنهون می‌کـنم ...»

بیوه، صاحب فرزند: «یکبار یا یکیشون درگیر شدم جوری چادر من رو کشید کـه چـادر از سرم افتاد. اجناسم رو گرفتن و به حدی شأن من رو خرد کردن که تا دو سه روز سر کار نرفتم ولی باز گفتم جون هم بدم کارم رو ادامه میدم»

مزیت‌های کار در مترو برای زنان خرده‌فروش

در مصاحبه با زنان، متوجه روایت‌ها و استدلال‌هایی شدیم که نشان می‌دهـد آنان بـه دلایلی خرده‌فروشی و کسب و کار در مترو را بهتر از فضاهای دیگر تشخیص می‌دهنـد. مهم‌ترین این دلایل فضای زنانه و احساس امنیت در کنار انعطاف‌پذیری و سهولت‌های شغلی است.

کسب و کار راحت در مترو: خرده‌فروشی در مترو در کنار تمام سختی‌ها و خطرات آن می‌توانـد بـرای زنـان فرصـت‌هـای خوبی هم در پی داشته باشد؛ کسب درآمد و گریز از فقر مطلق، کمک به خرج و مخارج خانـه و خانواده، به خصوص تحصیل فرزندان و اجاره خانه.

دانشجوی مدیریت، کارشناسی، مجرد: «آنچنان سرمایه‌ای نمی‌خواد. مـن الان اجناسـم رو قسطی میارم و می‌فروشم... اگر مغازه میزدم کلی پول رهن و اجاره می‌خواست»

بیوه، فوت همسر، صاحب فرزند «از نظر من خوبی مترو اینه که منی که سرمایه ندارم مغازه بگیرم خودش فرصتی خوبی به من داده برای کسب‌وکار و اینکه زمستون‌ها حداقل از سرما در امانیم»

فضای زنانه و احساس امنیت: یکی دیگر از ویژگی‌هایی مثبت مترو برای کار زنان، فضای جداگانه واگـن زنـان در قطارهـای مترو است؛ به خصوص آنهایی که از کـار کـردن در محـیط‌هـای دیگـری مثـل شـرکت‌هـای خصوصی و غیره تجربه منفی‌ای داشتند چنین فضایی می‌تواند احساس استقلال و امنیـت در آنان را ارتقا بخشد.

زنی مطلقه، صاحب فرزند و لیسانس علوم تربیتی می‌گوید: «متـرو بهتـر از شرکت‌های خصوصیه. دوستم شرکت کار می‌کرد اومد مترو. وضع شـرکت‌ها خـوب نیسـت می‌گفت رابطه می‌خوان همکار و مدیر عامل»

انعطاف‌پذیری شغلی: نکته مثبت دیگر کار در مترو انعطاف‌پذیری آن از لحاظ زمانی، فـروش اجناس مختلف یـا استقلال عمل است. برای زنانی که در حال تحصیل هستند یا وظایف خانه و فرزندان بر دوش آنهاست، انعطاف‌پذیری مزیت شغلی بزرگی به حساب می‌آید.

خـانمی ۲۸ ساله، با تحصیلات کارشناسی ارشد و مجرد می‌گوید: «هر ساعتی دوست داشته باشم می‌تـونم بیام و اینکه اینطوری به دانشگاه و کلاسام می‌تونم برسم چون هروقت می‌خوام میام و هر وقت کاری باشه»

علاوه بر وجود مضیقه مالی یا نیافتن شغلی دیگر در سـوق دادن زنان بـه کار در مترو، در برخی موارد نیز اهدافی آینده‌نگرانه و بلندپروازانه برای چنین کاری در ذهن این زنان شکل می‌گیرد

کار در مترو به عنوان سکوی پرش: علاوه بر وجود مضیقه مالی یا نیافتن شغلی دیگر در سـوق دادن زنان بـه کار در مترو، در برخی موارد نیز اهدافی آینده‌نگرانه و بلندپروازانه برای چنین کاری در ذهن این زنان شکل می‌گیرد.

۲۸ ساله، کارشناسی ارشد، مجرد: «می‌خواهم یک شغل موقتی برام باشـه تـا زمـانی کـه بـه استقلال مالی برسم این کار رو انجام میدم ... راستش به دنبال اپلای هستم و اینکه برم چون اینجـا بمونم وضعیتم بهتر از این نمیشه».

۳۰ ساله، مجرد، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی: «به شخصه اگه کرونا ادامـه پیـدا کنـه دنبال ایده جدیدی تو مترو هستم که مردم بدون ترس مثل قبل ازم کالا و جنس بخـرن. ذهـن خلاقی دارم و اینکه چیزهای تزئینی خودم درست می‌کنم. برنامه دارم که تو این زمینه کار کنم اول تو مترو و کمکم یه کارآفرین بشم البته راه درازی در پیش دارم».

نتیجه‌گیری

اکثر نمونه‌های شـرکت‌کننده در تحقیق، مطلقه یا دارای همسر از کار افتاده یا معتاد بوده‌اند، اکثر آنان دارای فرزنـدانی هستند که اپیدمی کرونا افزایش هزینه‌های ابزارهای تحصیلی آنـان را بـه دنبـال داشـته اسـت، برخی از آنان به همراه همسرانشان به دستفروشی در مترو می‌پردازنـد. بنـابراین فعالیـت‌هـا و کسب و کار آنان در مترو، بار عمده تامین معیشت حداقلی آنـان را بـر دوش گرفتـه و نتیجـه چنین شوک‌های پی در پی، پیامدهای ناخواسته اجتماعی، اقتصادی و روانی برای آنان به همراه داشته است.

پس می‌توان گفت درست به خاطر این اوضاع شکننده زندگی آنان، اپیدمی کرونـا تأثیرات بیشتر و عمیق‌تری بر کسب و کار زنان و زندگی آنان بر جای گذاشته است. البته یافته‌ها نشان می‌دهد روابط و سرمایه‌های اجتماعی خرد و عموماً در سطوح خانوادگی، در ایـن ایـام برای برخی زنان، از طریق اتکا به حمایت والدین جهت مراقبت از فرزنـدان آنـان، بـه کـاهش تشدید این ناامنی فراگیر کمک کرده است.

با وجود چالش‌ها و مسائل زنان کار مترو در میانه اپیدمی کرونا که زندگی شـغلی آنـان را دشوار ساخته، بسیاری از آنان آرزوهای شخصی، خانوادگی و شغلی خود را فروپاشیده و برباد رفته نمی‌بینند، بدین منظور آنان همواره به ابتکار عمل‌های خاصی در فضای شغلی و خانوادگی مبادرت ورزیده‌اند، خرده‌فروشی در مترو در کنار تمام سـختی‌هـا و خطـرات آن توانسـته بـود مفری در برابر آسیب‌های اجتماعی-اخلاقی، بی‌احترامـی و محـیط تهدیـدآمیز بیرونـی باشـد.

مهمترین فعالیت زنان مورد مطالعه کسب درآمد، گریز از فقر مطلق و کمک به خرج و مخـارج خانه و خانواده به شمار رفته است، برای برخی از آنان مترو مأمن و سکویی قلمداد شده اسـت که می‌تواند با کاهش بسیاری از هزینه‌ها، آنان را برای تحقق رؤیاهای شـغلی خـود بـه سـمت آیندهای بهتر سوق دهد.

پی‌نوشت

[۱] صدیقه پیری و دیگران، «روایت زنانِ کار در متروی تهران در میانه اپیدمی کرونا»، پژوهش‌نامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال ۱۳، شماره ۴، زمستان ۱۴۰۱