تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۵

تهران- ایرنا- نئورالیسم ایتالیا جنبشی سینمایی بود که بعد از جنگ جهانی دوم پدید آمد، این جنبش همانطور که از اسمش پیداست به دنبال واقع گرایی و نزدیک شدن به زندگی روزمره است و  سعی در نشان دادن ایتالیایی است که بعد از جنگ جهانی دوم دچار نابودی، فقر، تورم و بیکاری شده است.

ویتوریو دسیکا یکی از پیشگامان نئورالیسم در سینمای ایتالیا بود. نئورالیسم جنبشی سینمایی بود که بعد از جنگ جهانی دوم پدید آمد، درواقع وقتی از این جنبش صحبت می‌کنیم یکی از مهم ترین و سردمداران آن ویتوریو دسیکا است که نئورالیسم ایتالیا را بدون اسم آن و فیلم شاخصش دزد دوچرخه نمی‌توان شناخت.

فیلم‌های او ضد سینمای هالیوود و هیاهوی سینمای تجاری است، ولی تماشاگر با فیلم هایش همراه می شود و به راحتی با شخصت هایش سمپاتی می کند، به طور مثال یکی از بهترین شخصیت های تاریخ سینما و یکی از بهترین پدران تاریخ سینما در دزد دوچرخه وجود دارد که جدا از توجه اکثر منتقدان به آن، مخاطب هم هنوز با دیدن این فیلم همذات پنداری می‌کند.

نگاه ضد سرمایه داری و ضد بورژوایی دسیکا باعث شد تا شخصیت‌های اصلی‌اش مردم ساده و کوچه و خیابان باشند که امروزه این نگاه در خیلی از فیلمسازان تاریخ سینما وجود دارد، این نگاه دسیکا از منظر فرمی هم بود که سعی می کرد فیلم های ضد جریان استودیویی بسازد از این رو استفاده از لوکیشن های واقعی و نزدیکی به واقعیت و میزانسن های فارغ از خود نمایی، استفاده از نورهای طبیعی از شاخصه های فرمی سینمای دسیکا در دوران نِئورئالیسم است که منشا ایدئولوژیک ضد سرمایه داری پشت آن است.

وقتی از دسیکا اسم می‌بریم نمی‌توان به همکار فیلمنامه نویسش یعنی چزاره زاواتینی اشاره نکرد، چرا که شیمی این دو در تاریخ سینما بسیار ماندگار شد، این همکاری فیلم هایی همچون واکسی، دزد دوچرخه و امبرتو دی را خلق کرد. همچنین از دیگر همکاری های موفق او می توان به همکاری اش با سوفیا لورن و مارچلو ماسترویانی اشاره کرد.

دسیکا از فیلمسازان مهم جریان نئورالیسم و دوران اوج این مکتب سینمایی است، او یک نمونه‌ی بارز برای مطالعه درباره‌ی این مکتب است. مولفه‌های این جریان بیشتر از هر فیلمساز نئورالیسمی در سینمای او و ویسکونتی مشهود است. درواقع با این جریانی که دسیکا و همکارانش در ایتالیا رقم زدند فیلمسازهای بسیار بزرگی همچون روسولینی، ویسکونتی، فلینی به سینما معرفی شدند که بعدها بسیاری از فیلمسازان مهم موج نو فرانسه هم تحت تاثیر این جریان قرار گرفتند.

به دلیل نگاه واقع گرایانه در این سینما ما شاهد بازی‌های رئالیسم، اتفاقات ساده، حرکات دوربین ساده، لوکیشن‌های واقعی و در بعضی مواقع استفاده از نابازیگر برای واقع‌گراتر کردن فیلم هستیم که این مولفه‌ها در سینمای به اصطلاح اجتماعی ایران نیز بسیار نمایان است.

شاید بتوان گفت تاثیر نئورالیسم تا به امروز در سینمای ایران ادامه دارد و حتی در جاهایی تاثیر این سینما و دسیکا در ایران بیشتر است تا ایتالیا . این تاثیر از زمان موج نو سینمای ایران تا به سینمای به اصطلاح اجتماعی امروز ایران رسیده است از این رو می توان تاثیر دسیکا و جریان نئورالیسم را در فیلم‌های کیانوش عیاری، رخشان بنی‌اعتماد، عباس کیارستمی و اصغر فرهادی کاملا مشاهده کرد. لحن عریان و انتقادی یکی از شاخصه‌های این جریان بود که دولت آن زمان ایتالیا هم دل خوشی از این فیلمسازها نداشت.

دسیکا و ویسکونتی شاید به اندازه‌ی فلینی محبوب سینما دوستان نباشند اما تاثیر آنها در مکتب نئورالیسم بسیار بیشتر از فلینی است. جمله‌ای دارد دسیکا راجع به فیلم امبرتودی که گویای نگاه او به هنر سینماست: (داستان زندگی کسی که هیچ اتفاقی برایش نمی افتد.)

به نوعی دوران اوج کاری دسیکا با دوران اوج نئورالیسم پیوند خورده بود و فیلم‌های مهم او در دوران اوج این مکتب سینمایی ساخته شده است و بعد از افول نئورالیسم ما شاهد افول نسبی دسیکا هم بودیم. فیلم دزد دوچرخه که مهمترین و معروفترین فیلم اوست در تثبیت نئورالیسم تاثیر به سزایی داشت و به دلیل سمپاتی مردم ایتالیا در آن زمان و شرایط اجتماعی ایتالیا استقبال خوبی از این فیلم در آن زمان شد و اگر بخواهیم با یک فیلم، نئورالیسم را به کسی معرفی کنیم همه‌ی المان‌های آن در این شاهکار نمایان است که اکثر سینمادوستان دنیا این فیلم را ستایش می‌کنند.

نگاه دسیکا در این فیلم به انسانی که تحت تاثیر و بازمانده‌ی جنگ جهانی دوم است بسیار انسانی است و این نگاه انسانی بعد از خشونت‌های جنگ جهانی دوم و اتفاقاتی که به مردم اروپا گذشت، بسیار دلچسب و زیبا بود و در آخر دسیکا از فیلمسازانی بود که در زمان خود هم مورد توجه مردم بود و هم مورد توجه جشنواره‌ها.