این امر مستلزم آگاهی شهروندان از حقوق و وظایفشان است که یکی از آنها، ضرورت و اهمیت آموزش و مهارتهای متنوع و متعدد و انعطافپذیری در حوزه مهارتآموزی است. چنین انعطافی در آموزش نشان از اهمیت، ماهیت، مفهوم و اقدامات لازم برای هماهنگ شدن با زندگی شهری و منطقهای دارد که در نتیجه آن، شهروندان به کمک خود و سایر شهروندان به کسب آموزه های شهری می پردازند و در اثر این همکنشی تار فرهنگ شهروندی را در پود اجتماع خود می بافند و بدین ترتیب نقشی ماندگار از همدلی، همکاری و مسئولیت پذیری بر کتیبه خاطرات شهر می زنند و محیطی سرزنده و پویا برای خود می آفرینند.
در دهه های اخیر و با گسترش و پیچیدگی فزاینده زیست شهری، مفاهیم نوینی در خصوص تعامل شهر و شهروندان شکل گرفت که بر مبنای آن، شهر محیطی زنده و متعامل است و این مفاهیم که از شهر خلاق تا شهر آموزش دهنده و اخیرا هم مفهوم «تکنوپلها» یا شهرهای علم و فناوری را به حوزه مطالعات برنامهریزی شهری افزوده، برگرفته از از نگاه دانش بنیان و فناورانه به شهرهای جدید است.
شهرهای آموزش دهنده، مفهومی جدید در میان مفاهیم نوین برنامه ریزی و مدیریت شهری است. نظریه شهر آموزش دهنده در اوایل قرن بیست و یکم مطرح شد و از سوی صاحبنظران مورد استقبال قرار گرفت؛ در این رویکرد شهر در حقیقت بخشی از هویت اجتماعی و فرهنگی شهروندان را تشکیل می دهد.
شهر می تواند توانمندسازی فردی و اجتماعی، توسعه اقتصادی و رفاه فرهنگی و توسعه پایدار را افزایش دهد و امروزه ثابت شده است که نیاز به آموزش های شهروندی و تمرین آن در بستر شهر حقیقتی انکارناپذیر است. اهمیت این موضوع به حدی است که منشور بین المللی شهر های آموزش دهنده که در سال ٢۰۰٨ تصویب شد، حق جدیدی برای تمام ساکنان شهر قائل می شود که از جمله آن، حق داشتن یک شهرِ آموزش دهنده است.
درست است که فضاهای رسمی آموزش از مهدکودک تا آموزش عالی در شهرها مکانیابی می شوند و از لحاظ مساحت سه تا 5 درصد شهر را پوشش می دهند، اما در کنار آموزش های رسمی که به صورت آکادمیک و همراه با ارائه مدارک تحصیلی به شهروندان است و در شبکه نهادهای رسمی آموزشی نظیر آموزش و پرورش و آموزش عالی اجرا می شود، می توان از آموزش غیررسمی یا تصادفی نیز یاد کرد که در جریان زیست روزمره شهروندی به شهروندان می آموزد و شهروندان از آن یاد می گیرند.
از این منظر شهرِ آموزش دهنده، آموزشهای مادامالعمری را برای همه ترویج میکند و تعریفی که یونسکو در این خصوص دارد شامل موارد زیر است:
* به شکل اثربخشی همه منابعاش در هر بخش را برای ترویج آموزش فراگیر، از آموزشهای پایه تا عالی بسیج میکند.
* آموزش در خانوادهها و اجتماعات را احیا میکند.
* آموزش در محل کار را تسهیل میکند.
* استفاده از تکنولوژیهای آموزشی مدرن را گسترش میدهد.
*کیفیت و برجستگی در آموزش را ارتقاء می دهد.
* فرهنگ آموزش در طول زندگی را پرورش میدهد.
از آنجا که فرهنگ و هنجارهای اجتماعی را نمی توان به شهروندان دیکته کرد؛ شهرها محیطی مناسب برای یادگیری مدامالعمر و تصادفی از طریق تبادل دانش و ایده ها به شمار می روند.
اهمیت این موضوع با در نظر گرفتن این که در شهرهای امروز با پدیده تنوع فرهنگی روبه رو هستیم و آگاه شدن از آداب و رسوم یکدیگر و تعامل و همکاری برای رسیدن به انسجام اجتماعی در شهر ضروری است، بیش از پیش نمایان می شود.
در شهرهای بزرگ کشورمان مانند پایتخت 200 ساله آن، برای آنکه بتوان فرهنگ شهروندی را با ضریب تاثیرگذاری بیشتری به شهروندان، خصوصا کودکان و نوجوانان آموزش داد بیش از هر چیز باید تهران را به شهری خوانا تبدیل کنیم تا شهروندی که در شهر طی مسیر می کند، از طریق تماس با المان ها و نشانگان شهری که در کالبد و مکان های شهری تعبیه شده اند، آنها را برای زندگی در شهر آماده کرد.
ایجاد کالبدهای فرهنگی نظیر احجام هنری، کتابخانه ها و موزه ها در صورت تکثیر و گسترش متوازن در تهران، می توانند در آگاهی و ادراک ساکنان این شهر برای داشتن ایجاد محیطی لبریز از ارزش ها و هنجارهای اخلاقی و انسانی تاثیر مطلوب داشته باشد.
*شهردار ناحیه 4 منطقه 6