به گزارش ایرنا، تیم ملی والیبال ایران با عملکردی پر فراز و نشیب به کار خود در لیگ ملتهای ۲۰۲۳ پایان داد. این تیم تنها در ۲ بازی که مقابل چین و آلمان بود به پیروزی رسید و در ۱۰ بازی مغلوب شد تا در ردهبندی مرحله مقدماتی این رقابتها در جایگاه چهاردهم قرار بگیرد.
شکی نیست که شاگردان عطایی نتوانستند انتظارات را برآورده کنند؛ اما آن چیزی که میتواند به این تیم کمک کند انتقادات سازنده است و نه چیز دیگری. در ادامه این گزارش به مهمترین دلایل ناکامی ملیپوشان والیبال در لیگ ملت ها پرداخته شده است.
روحیه و انگیزه پایین بازیکنان، چالش بزرگ عطایی
از همان بازی ابتدایی تیم ملی والیبال که مقابل ژاپن بود انتقادهای زیادی از این تیم شکل گرفت. این انتقادها در ادامه و با هر شکست تیم ملی بیشتر هم شد و همین مسئله فشار روحی زیادی را روی بازیکنان ایجاد کرد. این فشار روحی به قدری بود که شاگردان عطایی بیشتر از اینکه انگیزه پیروزی داشته باشند با ترس از شکست به مصاف حریفان میرفتند. در این خصوص کادرفنی تیم ملی نه تنها نتوانست راهکاری برای حل این مشکل پیدا کند تحت تأثیر این انتقادات، تصمیمات فنی اشتباهی هم اتخاذ کرد.
وقتی فدراسیون والیبال اعتقادی به بازیهای تدارکاتی ندارد
ترکیب تیم ملی والیبال نسبت به سال گذشته با تغییرات زیادی همراه شد. بازیکنانی همچون پوریا خانزاده، محمد ولی زاده و علی حاجیپور اولین حضور خود را از تیم ملی تجربه میکردند. علاوه بر این موضوع محمد موسوی هم پس از دو سال بار دیگر به تیم ملی دعوت شد و عدم هماهنگی او با سایر بازیکنان کاملا به چشم آمد.
به همین دلیل نیاز بود که تیم ملی پیش از حضور در لیگ ملتها بازیهای تدارکاتی مناسبی داشته باشد؛ اما تنها اردوی خارجی تیم ملی، اردوی ترکیه بود که با ۲ بازی تدارکاتی مقابل تیم ملی این کشور همراه بود. ضمن اینکه در ژاپن هم شاگردان عطایی به مصاف فرانسه رفتند.
این تعداد کم بازیهای تدارکاتی نتوانست تیم ملی را برای لیگ ملتها آماده کند و در هفتههای اول و دوم لیگ ملتها ناهماهنگی در تیم ملی موج میزد. فدراسیون والیبال که مدام از بیپولی مینالید میتوانست هزینههایی که برای ویزا و اعزام نفرات اضافه به آمریکا کرده بود را صرف بازیهای تدارکاتی کند؛ اما به نظر میرسد این مسئله اهمیت چندانی برای فدراسیون نداشت و تیم ملی والیبال با کمترین هماهنگی ممکن راهی لیگ ملتها شد؛ رقابتهایی که همه تیمهای حاضر در آن به جز ایران، بازیهای تدارکاتی زیادی انجام داده بودند. نمونه بارز آن تیم ژاپن بود که تعداد بازیهای تدارکاتیاش دورقمی شد.
بوی بازیکنسالاری میآید
یکی از مهمترین خلاءهایی که در تیم ملی ایران دیده شد ضعف در دریافتها بود. سالها میلاد عبادیپور بازیکن فیکس ایران در پست دریافتکننده قدرتی بود؛ اما این بازیکن با کسب اجازه از کادرفنی، از حضور در لیگ ملتها انصراف داد. اینکه این بازیکن در مصاحبهای عجیب عنوان میکند دور از انسانیت بود که خانوادهاش را رها کند و به تیم ملی بیاید قابل تامل است. چرا که همه بازیکنانی که برای تیم ملی والیبال به میدان رفتند دارای خانواده هستند و قطعا برخی از آنها با وجود مشکلات خانوادگی برای تیم ملی بازی کردند.
شاید اگر محمد موسوی پس از انصرافش از تیم ملی، بار دیگر به این تیم دعوت نمیشد عبادیپور هم چنین تصمیمی نمیگرفت؛ اما به هر حال به جهت جو نتیجهگرایی که بر ورزش ایران حاکم است قطعا عبادیپور بار دیگر به تیم ملی دعوت خواهد شد.
انتظاراتی فراتر از قدرت والیبال ایران
تیم ملی والیبال ایران در بهترین حالت ممکن، جزو تیمهای هفتم تا دهم دنیا محسوب میشود؛ اما به دلایلی که در ادامه عنوان میشود انتظارات غیرمنطقی از این تیم شکل گرفته است. امسال بهروز عطایی به جهت عدم نسلسازی که در گذشته رخ داده بود بازیکنان جوان و کمتجربهای را به ترکیب تیم ملی اضافه کرد. پوریا خانزاده، محمد ولیزاده و علی حاجیپور بازیکنانی بودند که اولین حضورشان را در تیم ملی تجربه کردند و عملکردشان با وجود فراز و نشیب زیاد اما نشان دادند که میتوانند آینده تیم ملی والیبال را بیمه کنند.
با این حال با هر شکستی که تیم ملی در لیگ ملتها رقم میخورد فشار افکار عمومی روی این بازیکنان جوان بیشتر میشد. یکی از مهمترین دلایل توقعات غیرمتعارف از تیم ملی را باید در صحبتهای رئیس فدراسیون والیبال جستجو کرد. او بارها عنوان کرد که آرمان تیم ملی والیبال، حضور در جمع چهار تیم برتر جهان است. اظهارنظری که با واقعیتهای فاصله زیادی دارد و به دلایل مختلفی امکان چنین چیزی نیست. چرا که این مسئله نیاز به ابزار دارد و مهمترین ابزار آن بازیکنان تراز اول است. والیبال ایران در حال حاضر به جز امین اسماعیل نژاد که البته او هم هنوز امتحان خود را در لیگ سری آی ایتالیا پس نداده هیچ بازیکن تراز اول دیگری در اختیار ندارد.
ترکیبی که مدام تغییر می کند
بهروز عطایی تاکنون تیم ملی والیبال را در چهار تورنمنت قهرمانی آسیا، ۲ دوره لیگ ملتها و همینطور مسابقات جهانی هدایت کرده است که در هر کدام از این رقابتها ترکیبی متفاوت را انتخاب کرده است. بخشی از این تغییر ترکیب تیم ملی، اجباری بوده است. امیرحسین توخته به دلیل دوپینگ با محرومیت یکساله روبرو شد. میثم صالحی و علیاصغر مجرد مدتهاست مصدوم هستند. میلاد عبادیپور تصمیم گرفت در لیگ ملتها بازی نکند.
همه این مسائل باعث شد تیم ملی با ترکیبی متفاوت در لیگ ملتها حاضر شود و این تغییرات باعث شد ناهماهنگیهای زیادی دیده شود. هر چند در برخی پستها همچون پاسور مشخص نشد که چرا در اولین بازی، عطایی از جواد کریمی استفاده کرد و در ادامه رقابتها، محمد طاهر وادی به عنوان پاسور اول تیم ملی بازی کرد.
بازیکنانی که اضافه وزن دارند
نکته ای که در بازیهای تیم ملی والیبال به چشم آمد اضافه وزن برخی بازیکنان این تیم بود. اضافه وزن این بازیکنان به قدری مشهود بود که حتی افراد غیروالیبالی هم متوجه آن می شدند. بازیکنانی که دچار اضافه وزن بودند در مقایسه با بازیکنان تیمهای حریف جنگندگی و چالاکی کمتری داشتند. در این میان به نظر میرسد روند بدنسازی تیم ملی با مشکلاتی روبرو بوده است.
خارجیهای بنجل و سفارشی روی نیمکت تیم ملی
پاول متئوس و یاناس ویچیچ دو مربی لهستانی بودند که در کادرفنی تیم ملی والیبال حضور داشتند. قرار بود این مربیان که یکی از آنها در لیگ لهستان سرمربی است و دیگر سابقه حضور در کادرفنی تیم ملی لهستان را به عنوان مربی بدنساز داشته سطح تمرینات تیم ملی را بالا ببرند؛ اما در عمل چیزی از آنها دیده نشد. گفته میشود پاول توسط یکی از بازیکنان تیم ملی به بهروز عطایی تحمیل شده بود.
ویزایی که دردسرساز شد
تیم ملی والیبال با وجود اینکه در هفته سوم لیگ ملتها تعدادی از بازیکنان باکیفیت خود همچون امین اسماعیلنژاد و محمد طاهر وادی نداشت و بهروز عطایی هم نتوانست این تیم را در آمریکا همراهی کند اما به لحاط کیفی عملکرد بهتری نسبت به دو هفته ابتدایی لیگ ملتها داشت. قطعا با حضور این بازیکن و همچنین عطایی، امکان اینکه تیم ملی حداقل در ۲ بازی مقابل کوبا و آرژانتین شانس زیادی برای پیروزی داشت.
آینده تیم ملی چگونه خواهد بود؟
در حال حاضر یک دوقطبی عجیبی بین موافقان و مخالفان سرمربی تیم ملی به وجود آمده است. اینکه تصور شود با تغییر کادرفنی تیم ملی میتوان نتایج این تیم را در مسابقات پیش رو تضمین کرد تصور کاملا اشتباه است. والیبال ایران نیاز به یک نسل سازی دارد تا بتواند به یک سطح قابل قبول برسد. این مسئله هم نیاز به زمان دارد و نمیتوان بکشبه به آن دست پیدا کرد.