رویدادی کمنظیر، رونمایی از یک اثر تاریخی استردادی در موزه ملی ایران. دوشنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۲ در گرماگرم یک روز تابستانی، نقش برجستهای به قدمت ۲هزار سال بعد از ۳۵ سال سفر به تازگی به تهران رسیده است، دقیقتر بگوییم «هفتم تیر ۱۴۰۲ برگردانده شد»، بنا به آنچه گفته میشود «این سنگنگاره در سال ۱۳۶۷ در بحبوحه جنگ تحمیلی (عراق-ایران) به صورت غیرقانونی از کشور خارج و به امارات رفته است، ۲۸ سال پنهان زندگی کرده و در سال ۱۳۹۴ (۸ سال پیش) در حالی که غیرمتعارف بستهبندی شده و آثار آسیب (شکستگی دو یا سه تکه شدن) در آن ظاهر بود، در فرودگاهی در لندن کشف و ضبط میشود، به ناگاه ۱۲ فروردین امسال گاردین از این اثر نفیس پرده برداشت و فرایند استرداد از همان زمان آغاز شد، در شناسنامه آن نوشته شده است «نقش برجسته یک نجیبزاده، سده سوم میلادی، دوره ساسانی، ارتفاع: ۱۰۲ سانتیمتر، وزن ۸۱ کیلوگرم، سنگ آهک». تا اینجا هر آنچه میدانیم همین است.
به جز اصالت اولیه اثر که تایید شده است، قرار است اطلاعات دقیقتر پس از بررسی و پژوهش کامل توسط یک گروه تخصصی اعلام شود؛ با همه گمانهزنیهای مبنی بر اینکه این نقش برجسته «سرباز»، «سردار»، «مرد روحانی زرتشتی» یا یک «نجیبزاده» است، هویت این نقش برجسته یا تعلق منطقهای آن و چگونگی جداسازی و خروج غیرقانونی از معماهایی است که پژوهشگران پاسخ میدهند. اما آنچه تا این امروز اصلاح شده و به یقین بر آن تاکید میشود این است که این مرد ساسانی یک «سرباز» یا «مقام نظامی» ساسانی یا یک «مرد روحانی» نیست.
«شاهزاده ساسانی» است زیرا روبان و گردنبند مروارید دارد
سیدرسول موسویحاجی در گفتوگو با خبرنگار میراثفرهنگی ایرنا درباره هویت سنگنگاره ساسانی گفت: یقینا این نقش برجسته «سرباز ساسانی نیست»، و کاملا منتفی است، زیرا در هنر برجای مانده از دوره ساسانی اصلا، نقشی از سرباز ساسانی نداریم، که قابل مقایسه و تطبیق باشد. اصلا در آن دوره برای نمایش توانمندی، هنرمندان سرباز ساسانی را حجاری نمیکردند، البته با نظریه «سردار ساسانی» یعنی شخصیت مهم که در آن دوره مسئولیت نظامی داشته هم موافق نیستم.
استاد گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران افزود: این نقش برجسته یک «شاهزاده ساسانی» و از اعضای خانواده سلطنتی است، در شیوه هنری دوره ساسانی، فقط فقط کسانی میتوانستند در پوشاک خودشان روبان داشته باشند که یا از خاندان شاهی (شاهنشاه، ملکه، شاهزاده) و یا ایزد زرتشتی باشند. غیر از این دو گروه هیچکسی حق نداشت از روبان استفاده کند.
پژوهشگر متخصص نقش برجستههای ساسانی گفت: روبان به عنوان یک شاخص پوشاک در پشت کلاه این مرد ساسانی که دنباله سربند اوست، آشکارا ثابت میکند او از اعضای خاندان سلطنتی است. او شاهنشاه ساسانی نیست زیرا تاج رسمی بر سر ندارد، اتفاقا یک گردنبند مروارید دارد که در نقش هم کاملا مشخص است، در دوره ساسانی فقط و فقط خاندان سلطنتی میتوانستند گردنبند مروارید نشان داشته باشند.
«در نقش برجستههای ساسانی مانند بهرام دوم در نقش رستم فارس، سراب بهرام، شاپور اول در نقش رجب فارس و تنگه چوگان بیشابور، «سرداران ساسانی» حضور دارند، هیچکدام از آنها گردنبند مروارید نشان ندارند، آن سرداران طوق بر گردن دارند، یک گردنبند مستطیل شکلی که تزیینات ندارد، البته برخی هم آن طوق را دارند و در داخل آن مروارید قرار دارد، اما اینکه دانههای مروارید در نخ رد شده باشد و بر گردن آویزان باشد مخصوص خاندان شاهی است»
شاهزاده ساسانی از فرزندان بهرام دوم
موسوی حاجی با طرح این سوال که «این شاهزاده ساسانی کیست» توضیح داد: شاهزادههای ساسانی را بر اساس نشانی که بر روی کلاه آنهاست یا بر اساس شکل کلاه آنها میتوانیم شناسایی کنیم، مثلا بهرام سوم (فرزند ارشد بهرام دوم) سکانشاه بود و حکومت سَکِستان، هند و کرانههای دریا را بر عهده داشت؛ ولیعهد ساسانی کلاهی دارد که جلوی آن متمایل به جلو است، همان طور که در این سنگ نگاره مشخص است این شاهزاده ساسانی نشانی روی کلاه ندارد، پس بهرام سوم نیست.
پژوهشگر متخصص نقش برجستههای ساسانی گفت: آثار و نشانهای این نقش برجسته ساسانی از جهات مختلف مانند پوشاک و آرایش گیسوان، رشته نوار بافتهشده عمودی در پشت سر، ریش بافته مطبق، و البته گردنبند او که شبیه با گردنبند شاپوردختر و بهرام دوم، حالت بلند شدن دست راست و انگشت سبابه مقابل صورت و پنجه دست چپ روی قبضه شمشیر و کمربندی که قبضه شمشیر که نگاه میدارد، کاملا قابل مقایسه با پوشاک و آرایش نقش برجستههای بهرام دوم است، اما او بهرام دوم هم نیست،.
گیسوان بافتهشده عمودی برای دوران بهرامهاست
موسوی حاجی توضیح داد: نوع بافت گیسوان که بافت شده و عمودی است مربوط به دوره بهرام ها (ساسانی) است، پس با استناد به حالت دست، آرایش، لباس، پوشاک، کلاه و ریش و مو بافته شده عمودی این اثر به دوران بهرام دوم بسیار نزدیکتر است.
وی تاکید کرد: قطعا این نقش برجسته بهرام دوم و حتی بهرام سوم (سکان شاه) فرزند بزرگ و ولیعهد بهرام دوم (شاهنشاه) نیست، بهرام سوم نشان مخصوص و کلاه مخصوص خود را دارد، کلاه سر این شاهزاده کاملا متفاوت است. به احتمال بسیار بسیار قوی این شاهزاده ساسانی یکی از فرزندان پسر بهرام دوم (۲۷۴ تا ۲۹۴ میلادی) است که در زمان حکومت پدر قطعا مسئولیت حکومتی سیاسی یکی از ایالتهای ایران را داشته است.
انگشت سبابه نشان احترام به مافوق یا نماد مذهبی
موسوی حاجی گفت: برخی کارشناسنان گفتهاند «این نقش برجسته بخشی از یک نقش (بزرگتر) است که نقش مقابل دارد» تردید ندارم که این سنگنگاره تکنقش است زیرا داخل یک طاق قرار دارد، قوس طاق کامل است، اگر چه میانه پایتاق آسیب دیده است، اما اگر درست به انتهای قوس طاق توجه کنیم پایه طاق وجود دارد، پس این نقش کامل در یک طاق محصور شده است، هیچ نقش دیگری داخل آن به جز خود این نقش وجود ندارد، همانند این نقش را نقش برجسته گویم وجود دارد.
پژوهشگر متخصص نقش برجستههای ساسانی درباره نشان اشاره سبابه دست راست گفت: این حالت دست از زمان اردشیر بابکان یعنی ابتدا تا اواخر دوره ساسانی مرسوم بوده است، گرفتن انگشت سبابه مقابل صورت نشانه احترام به مقام مافوق است، قرار گرفتن پنجه دست در مقابل صورت، پنجههای دو دست بر روی شمشیری که در میان پاها قرار دارد، قرار گرفتن پنجه دو دست در داخل آستین، اینها هم نشانهای احترام به مافوق در هنر دوره ساسانی است.
وی توضیح داد: شواهد نشان میدهد با این نوع احترام انگشت سبابه، حتما و باید در مقابل این شاهزاده ساسانی البته خارج از کادر طاق یک نقش دیگری وجود داشته است، که میتواند شاهنشاه ساسانی باشد، چون خود او یک شاه یا شاهزاده (مانند گیلانشاه، کرمانشاه، سکانشاه) است؛ البته میتواند در مقابل او ایزد زرتشتی (مانند اهورامزدا، میترا و آناهیتا) یا یک آلتر (پایه) آتش با فوران شعله آتش باشد، اما چون نمیدانیم منشا و مبدا این نقش برجسته دقیقا کجاست، نمیتوانیم دقیق نظر بدهیم و انگشت سبابه احترام او را توجیه کنیم.
«مرد مذهبی» نیست زیرا قیچی روی کلاه ندارد
موسوی حاجی از اینکه برخی کارشناسان این نقش برجسته را یک «مرد مذهبی ساسانی» توصیف کردهاند، ابراز تاسف کرد و افزود: در دوره ساسانی حداقل در دوره ۷ پادشاه ساسانی (اردشیر بابکان، شاپور اول، هرمز اول، بهرام اول، بهرام دوم، بهرام سوم و نرسه) یک روحانی برجسته و بلندپایه به نام «کرتیر» داریم، که موبد موبدان و در راس همه روحانیون زرتشی است. کرتیر مشخصات خاص خود را دارد، فاقد ریش و سبیل است و بر روی کلاه او نشان ویژه شبیه قیچی وجود دارد، که نماد ویژه است یعنی کرتیر به عنوان عالیترین مقام دوره ساسانی حق داشت کات کند، هر چیزی را که با نظر او مغایر است متوقف (وتو) کند،
استاد گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران توضیح داد: نقش برجستهای که در موزه ملی ایران رونمایی شد قطعا یک روحانی مذهبی یا شاهزاده ایزد زرتشتی نمیتواند باشد، زیرا قیچی روی کلاه او وجود ندارد، او ریش و سبیل پر و مطبق دارد، پس نظریه «مرد روحانی» هم مطلقا مردود است. این نقش برجسته مطلقا سرباز ساسانی، سردار ساسانی، شاهنشاه ساسانی، ایزد زرتشتی، روحانی ساسانی نیست و حتما و حتما شاهزاده ساسانی است.
حفظ شان نقش برجسته نفیس در گرو اطلاعات صحیح علمی است
موسوی حاجی با انتقاد از روند بررسی و پژوهش اولیه نقش برجسته بازگردانده شده و نحوه رونمایی و اطلاعرسانی آن گفت: این اثر یک نقش برجسته نفیس، فاخر و ارزشمند است و باید با اطلاعات دقیق حتی در همین گامهای اول به مردم معرفی شود، شایسته بود دو هفته قبل از رونمایی هم با تاملی بیشتر، با حضور تعداد بیشتری از کارشناسان و پژوهشگران متخصص دوره ساسانی این اثر بررسی و تحلیل میشد، توقعی نیست که مدیران اجرایی میراثفرهنگی اطلاعات تخصصی از این نوع آثار داشته باشند، اما باید به این توجه داشت که مجامع علمی و جهانی حوزه باستانشناسی اخبار و اطلاعات را رصد میکنند. انتظار این است که نشستها و گروههای مطالعاتی تخصصی با حضور متخصصان برگزار میشد، از نزدیک این نقش برجسته بررسی میشد، مطالعه این نوع آثار متفاوت است، نه تنها باید روی اثر (نقش برجسته) حتی پشت اثر بازبینی و تحلیل شود. حفظ شان این نقش برجسته نفیس در گرو استخراج اطلاعات صحیح علمی در حوزه باستان شناسی است.