تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۳

تهران- ایرنا- در شرایطی که بسیاری از سریال‌های سیما، امکان جلب همراهی طیف قابل توجهی از مخاطبان را ندارند، مجموعه تلویزیونی «نیکان» به کارگردانی علی سراهنگ که این روزها به قسمت‌های پایانی خود رسیده است، از ابتدا در نظر بینندگان رسانه ملی متفاوت ظاهر شد و تاکنون نیز استاندارد بالایی نشان داده است.

این محصول جدید سیمافیلم که از شبکه ۳ سیما پخش می‌شود، پیش از آنتن نیز ویترین مناسبی از نظر گروه بازیگران برای جذب بیننده تلویزیون در اختیار داشت که شامل چهره‌هایی چون بهنام تشکر، سیما تیرانداز، شقایق فراهانی، پژمان بازغی، رضا داوودنژاد، مریم سعادت و... می‌شود؛ گروهی که از نظر وزن و جایگاه هنرپیشه‌ها، با کمتر سریالی در ماه‌های اخیر تلویزیون قابل مقایسه است.

اگرچه همه این بازیگران نقش‌آفرینی خوبی ارائه نمی‌کنند و جز پژمان بازغی و مریم سعادت، مابقی بازی‌هایی معمولی و گاه ضعیف به جا گذاشته‌اند که البته علت آن، یکسره به بازیگر مربوط نیست و نقش کارگردان نیز که گویی نتوانسته به خوبی از آن‌ها بازی بگیرد، غیرقابل انکار است.

«نیکان» در همان قسمت‌های نخست نشان داد در فیلمنامه نیز از ملاط کافی برای نگه داشتن مخاطب پای تلویزیون برخوردار است. گره اصلی قصه که پخش مکمل‌های دارویی تقلبی در بازار و مسمومیت عده‌ای از مشتریان این محصولات است، قصه‌ای به مراتب تروتازه و گفته‌نشده را به مخاطب عرضه کرد و انگیزه شخصیت اصلی برای کسب رضایت از شاکیان، باعث شد تا درام این سریال، کمابیش جذاب و تأثیرگذار از آب درآید. خصوصاً بعضی از موقعیت‌های دراماتیک مثل وویس‌های گاه‌وبی‌گاه «نیکان» برای پدرش و نامه‌نگاری پدر برای او، به این سریال کمک کرد تا دیدنی‌تر شود. بنابراین نقطه قوت اصلی «نیکان» را می‌توان پیچ‌وخم مناسب ماجرای آن دانست که این اثر را به سریالی پرتعلیق تبدیل کرده است.

در شرایطی که ذائقه مخاطب عام بیشتر شخصیت‌های سفید و سیاه و قصه سرراست را می‌پسندد، شخصیت‌های خاکستری سریال «نیکان» خصوصا «جهان» (بازغی) و کمی هم «مسعود» (تشکر) دستمایه خوبی برای ایجاد غافلگیری در داستان دارند و نقطه ضعف ماجرا نیز شخصیت «ارژنگی» وکیل خبیث شرکت است که به وسیله گریم، از ابتدا برای توطئه‌گری آماده به نظر می‌رسید و وقتی جلوتر مشخص شد همه‌چیز زیر سر اوست، برای بینندگان تازگی نداشت.

مزیت دیگر «نیکان» را می‌توان فقدان شاخ‌وبرگ بی‌ربط به پیرنگ اصلی دانست که در سال‌های اخیر، به معضل بزرگی در سریال‌های سیما تبدیل شده؛ مجموعه‌هایی که برای ۳۰ قسمت قصه ندارند و سازندگان آن مجبور می‌شوند با خرده‌داستان‌های بی‌ربط، سرعت پیشرفت قصه اصلی را بگیرند و اصطلاحا به سریال آب ببندند تا به اندازه استاندارد ۳۰ قسمت تلویزیون، کش بیاید. سازندگان «نیکان» به جای این کار، به عمق درام افزودند و سرنوشت شخصیت‌هایی را پیگیری کردند که زندگی‌شان در ماجرای مرکزی سریال دستخوش تلاطم شد.

این سریال با وجود آن که اثری شسته‌رفته است، از همین رو، ماجرای «صدرا»، «تراب»، «حسام» و «حدیث» و تبعات فرار پدر «نیکان» و حبس مادر او را دنبال می‌کند. این امر را از جمله دلایلی می‌توان دانست که اولین سریال علی سراهنگ را در زمه معدود آثار باکیفیت در برهوت سریال‌های خوش‌ساخت و تماشایی در تلویزیون این روزها قرار می‌دهد.