تهران- ایرنا- کمتر کشوری را در غرب آسیا می‌توان یافت که تکثر قومی و مذهبی آن به اندازه لبنان باشد؛ سرزمینی که در آن اقوام و مذاهب در فراز و نشیب نزاع با یکدیگر تاریخ کشورشان را ساخته‌اند. در این میان حکایت شیعیان بعنوان بزرگترین اقلیت جمعیتی در این کشور فاقد اکثریت، حکایتی در پیوند دائمی با آئین‌های هویت‌بخشی همچون محرم است.

«همسن و سال تو که بودم، عزاداری ماه محرم مثل الان با شکوه برگزار نمی‌شد، روز عاشورا جمعیت کمی دسته عزاداری برگزار می‌کردند، نه شهر سیاهپوش می‌شد نه تمام دهه عزاداری برگزار می‌شد»؛ اینها را زکیه، پیرزن ۷۵ ساله اهل بقاع برایم تعریف می‌کند. به گواهی اسناد و شاهدان عینی، تا ۵۰ سال پیش عزاداری محرم - به عنوان مهمترین و شناخته شده‌ترین آئین جمعی شیعیان- رونق چندانی در میان شیعیان لبنان نداشته است.

عزاداری محرم به عنوان مناسکی مهم و متمایز کننده اجتماعات شیعی در جوامع مختلف، همواره علاوه بر ابعاد معرفتی و اعتقادی برای پیروان این مذهب به اقتضای وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی هر سرزمین دارای روایت تکینه ، معانی و کارکرد های ویژه خود برای شیعیان آن سرزمین بوده است . شکل امروزی برگزاری عزاداری برای امام حسین(ع) در هر کشور دارای مبدا و روایتی مخصوص به خود است که نظام معنایی منحصر به فردی را نیز برای جغرافیای خود خلق می‌کند.

رونق عزاداری شیعیان لبنان در ماه محرم به گواهی شاهدان عینی و اسناد تاریخی قدمت چندانی ندارد و با وجود سابقه طولانی حضور شیعیان در منطقه بقاع در شمال و جبل عامل در جنوب این کشور، گرامیداشت مناسک شیعی به صورت جمعی از جمله عزاداری محرم در دوره معاصر آغاز شده است. رشد اجتماعی و سیاسی و افزایش مشارکت شیعیان لبنان در تصمیم گیری‌های سیاسی کشورشان به واسطه فعالیت های اجتماعی امام موسی صدر و در پی آن تاسیس نهادهای اجتماعی و سیاسی-نظامی شیعی، نمود بیرونی شیعیان را در فضای اجتماعی لبنان گسترده‌تر کرد.

«لبنان شبیه مخلوط‌کن است! انگار که همه ما - شیعیان ، اهل سنت، دروزی ها و مسیحی ها - را در مخلوط کنی به اسم لبنان ریخته باشند اما این مخلوط‌کن هنوز نتوانسته اینها را در هم بیامیزد و فقط سر و صدای الکی درست میکند.» محمد هنرمند شیعه اهل جنوب در ادامه وقتی حرف ترکیب جمعیتی را پیش می‌کشم می‌گوید: «الان مدتهاست که شیعیان اکثریت نسبی دارند ، همه این را می‌دانند اما کسی به روی خودش نمی‌آورد».

آنچه مساله جمعیت را در لبنان واجد اهمیتی مضاعف می‌کند به تاریخ استقلال این کشور باز می‌گردد. لبنان به عنوان کشوری فاقد اکثریت مطلق از آغاز استقلالش از استعمار فرانسه(تحت عنوان قیمومیت فرانسوی) در سال ۱۹۴۱ بر اساس توافق میان گروه های مسیحی و اسلامی(عمدتا سنی) بنا شده است. آنچه مسلم است این است که به رغم تمام تلاش‌‎های شکل گرفته برای ساخت یک روایت ملی در چهارچوب دولت-ملت، از آغاز تاسیس این کشور تا کنون، لبنان همچنان ساختاری طائفه‌ای مبنی بر تفکیک مذاهب دارد. لبنان بعنوان یک واحد سیاسی بر روی توافق و مصالحه میان مذاهب شکل گرفته است و به همین جهت به سختی می‌توان از توافق این سه اقلیت بر سر «تعریف و روایتی از لبنانی بودن» سخن گفت.

در آخرین سرشماری رسمی این کشور در سال ۱۹۳۲، زمانی که این سرزمین همچنان تحت قیمومیت فرانسه بود، مسیحیان اقلیت پرجمعیت‌تری به نسبت شیعیان و اهل سنت لبنان شناخته شدند. این سرشماری بعدها در سال ۱۹۴۱ مرجع تفکیک قوای لبنان میان این مذاهب در قانون اساسی نوشته شده توسط استعمارگران فرانسوی شد. از پیش از استقلال و پس از آن شیعیان که به صورت تاریخی در دوره عثمانی و پیش از آن به واسطه سرکوب از طرف حکومت مرکزی ، اقلیتی غیر شهر نشین و فقیر بودند، در این تفکیک قوای مبتنی بر مذهب هم به عنوان اقلیتی در حاشیه سهم بسیار اندکی را به نسبت جمعیت خود به دست آوردند.

«من به عشق امام موسی صدر برای اولین بار نماز خواندم و حجاب بر سر گذاشتم، احساس میکردم که این نماز خواندن به ما قدرت میدهد، مثل همین عزاداری برای امام حسین(ع) که افتخار ماست». ولاء زن ۶۹ ساله ساکن نبطیه در جنوب لبنان یکی از چندین زن و مرد مسنی است که در حاشیه یک مراسم عزاداری، روایتش از التزام به شرعیات را نتیجه فعالیت‌های اجتماعی «امام صدر» می‌داند.

روند قدرت‌گیری و حضور سیاسی و اجتماعی شیعیان لبنان به بیانیه‌های امام صدر در سال ۱۹۶۹ بر می‌گردد. دعوت او برای محرومیت زدایی از لبنان با تکیه بر همین واقعیت اجتماعی بود که شیعیان فقیرترین و به حاشیه رانده شده‌ترین اقلیت مذهبی این کشور بودند.

تاسیس مجلس اسلامی شیعی در همان سال و تاسیس «حرکه المحرومین» در سال ۱۹۷۴ که هدف آن محرومیت‌زدایی از مناطق شیعی بود و چندی بعد بعنوان یک تشکیلات اجتماعی-سیاسی-نظامی اعلام موجودیت کرد، روند حضور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعیان لبنان را به شکل فزاینده ای سرعت بخشید. تاسیس مدارس اسلامی و تشکیلات اجتماعی، بر تعداد تحصیل‌کردگان شیعه لبنانی افزود و آمار دانشجویان شیعه در دانشگاه‌های لبنان با شتاب افزایش یافت.

تاسیس حرکه المحرومین و نهادسازی های صورت گرفته از جانب امام موسی صدر نقطه عطفی در بازیابی رشد و توانمندی اقلیت شیعه در لبنان بود که به واسطه نگرش‌های دینی و معرفتی وی این رشد عینی فزاینده در سطوح معیشتی ، اجتماعی و سیاسی با احیا و بازیابی شعائر اسلامی و شیعی به عنوان عنصری هویت ساز و نیرو بخش همراه شد. حرکت امل که تشکیلاتی برآمده از اندیشه های دینی شیعی بود هم به عنوان حرکتی پیشتاز مورد توجه قرار گرفت. توجه به مناسک اسلامی-شیعی و التزامات شرعی به عنوان عناصری تمایزبخش، چهره مناطق شیعه نشین در جبل عامل، بقاع و ضاحیه بیروت را تغییر داد.

می‌توان ادعا کرد که امام موسی صدر ، رهبر معنوی جنبش امل از نخستین کسانی بود که از وقایع عاشورا برای تبیین حوادث روز معاصر در سطوح اجتماعی و سیاسی بهره برد. رویکرد تبلیغی او در امتداد دیگر متفکران اسلام سیاسی در آن دهه‌ها بهره بردن از آموزه‌ها و الگوهای دینی برای کنشگری فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی بود. تاکید بر ضرورت دریافت پیام عاشورا و بسنده نکردن بر فهم صرفا عاطفی و مصیبت گونه، کلید واژه هایی است که در عموم سخنرانی های ایشان مشهود است.

این خوانش پیش‌رو که فراخوانی برای بازیابی هویت اسلامی و شیعی در همزیستی و نه در تقابل با دیگر فرق و مذاهب جامعه متکثر لبنان است، جایگاه مناسک جمعی از جمله عاشورا را به عنوان یک اصل مهم هویت بخش در ساحت‌های اجتماعی و سیاسی و البته روادار، در میان شیعیان و دیگر مذاهب لبنان تثبیت کرد. امام موسی صدر برای شیعیان یادآوری می‌کرد: «واقعه کربلا در ابعاد خود فراتر از یک مصیبت عاطفی و یک مصیبت انسانی است، بلکه الگویی است با علل و جزئیات و نتایجش که همه نسل ها را در بر میگیرد و تربیت میکند».

بدین ترتیب پس از سال‌ها سرکوب در دوره حاکمیت عثمانی و پس از آن در دوره سکولاریسم فرانسوی، آغاز رشد و بالندگی اجتماع شیعه در لبنان، در پیوندی عمیق با آموزه های تبلیغی امام موسی صدر شکل گرفت؛روحانی‌ای که خوانشی سیاسی-اجتماعی و هویتی از اسلام و تشیع داشت.

«ما در بنت جبیل به دنیا آمدیم، سالی که من متولد شدم ، بنت جبیل هنوز در اشغال اسرائیل بود. بعد از مدتی پدرم برای محافظت، ما را به هرمل در شمال فرستاد اما خودش برای دفاع در جنوب ماند. بعد از آزادی بنت جبیل ما به سرزمین‌مان برگشتیم اما هنوز تعدادی از روستاهایی که جزو خاک جبل عامل است در خط کشی سازمان ملل موسوم به (UN Blue Line Border) در اشغال اسرائیل باقی مانده است». دیانا و ریما، فعالان حقوق پناهندگان فلسطینی و سوری در روایت پناهندگی خود و خانواده‌شان در خلال جنگ داخلی لبنان و حمله رژیم اسرائیل به لبنان اضافه می‌کنند: «آن‌چیزی که حقیقت دارد این است که حزب الله ما را از دست اسرائیل نجات داد. هر سال که میگذرد مقاومت جنوب و رشادت مردم علیه اشغالگران بیشتر برایمان معنی پیدا میکند. بگذار هرکس هر چه می‌خواهد بگوید، اگر حزب الله نبود لبنان هم مثل فلسطین اشغال شده بود و من همچنان پناهنده می‌ماندم … سربازان خدا به شجاعت و دلیری شهدای کربلا نگاه کردند و خواستند مثل آنها در راه خدا کاری کنند».

حزب الله به عنوان دومین تشکیلات نظامی-سیاسی شیعی در لبنان در سال ۱۹۸۲ در اغاز تجاوز ارتش اسرائیل به خاک لبنان و در اثنای جنگ داخلی لبنان، تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی و انقلاب اسلامی توسط طلبه جوانی به نام سید عباس موسوی که مدتی در نجف از شاگردان امام خمینی بود، تاسیس شد. حزب الله ، به عنوان نیرویی اسلامی-شیعی برآمده از بطن منطقه جبل عامل به صورت ارگانیک، توانست با بسیج مردمی و سازماندهی اجتماعی نقش پررنگی را در جنگ و منازعات سرزمینی اسرائیل و لبنان (۲۰۰۰-۱۹۸۲) ایفا کند و سرانجام تمام خاک جنوب لبنان را در ماه می سال ۲۰۰۰ بازپس گیرد. این تشکیلات توانست در جنوب لبنان و دیگر مناطق شیعه‌نشین به واسطه عملکرد خود پایگاه اجتماعی قدرتمندی بسازد و علاوه بر کسب محبوبیت میان شیعیان، به واسطه عقب راندن اسرائیل و پیروزی هایش در منازعات مرزی با اسرائیل در میان دیگر گروه های مذهبی در لبنان و حتی در کل جهان عرب به عنوان تشکیلاتی خوشنام معرفی شود.

محمود پزشک اهل سنت ساکن بعلبک تعریف می‌کند: «در دوران دانشجویی در بیروت ، وقتی مراسم عزاداری در ضاحیه برگزار میشد اکثر دوستان شیعه‌ام شرکت می‌کردند، تصاویری که در تلوزیون از آن مراسم پخش می‌شد واقعا شگفت انگیز بود. وقتی که همگی یکصدا لبیک یا حسین(ع) می‌گفتند، تصویری خاطره‌انگیز ثبت می‌شد که هنوز در خاطرم باقی مانده است».

عملکرد موفق حزب الله بعنوان یک تشکیلات با بنیان های معرفتی شیعی در عرصه سیاسی و امنیتی لبنان و نیز وضعیت ناپایدار امنیتی به واسطه تحرکات متجاوزانه رژیم اسرائیل در جنوب لبنان از سال ۲۰۰۰ تا کنون مفاهیم، معارف و الگوهای شیعی را در پیوند با مسائل روز و وضعیت نیمه جنگی این مناطق قرار داده است. به تعبیری می‌توان گفت که مناسک جمعی میان شیعیان لبنان که از سال ۱۹۷۵ تاکنون به صورت مزمن درگیر حملات، تجاوز ها و ناآرامی‌های مرزی بوده‌اند، واجد وجوه سیاسی و در واکنش به خطرات امنیتی محتوای آن دستخوش تغیییراتی شده است.

چنانچه پیشتر، برگزاری این آیین‌ها کارکردی در جهت معرفی خود به عنوان یک اقلیت مذهبی و بازسازی هویت تحت سرکوب شیعیان بود، با شروع جنگ داخلی، تاسیس حزب الله، حملات اسرائیل و منازعات مرزی مناسک شیعی و در راس آن عزاداری برای امام حسین(ع) علاوه بر کارکرد پیشین معنایی دفاعی نیز به خود گرفته است. واقعه عاشورا به عنوان سمبلیک‌ترین مواجهه دو قطب حق و باطل و امام حسین(ع) به عنوان الگوی مقاومت علیه باطل و کفر در ادبیات عزاداری‌ها بازتعریف می‌شوند.

مادر زینب، دانشجوی اقتصاد دانشگاه ملی لبنان، یک مداح زن شناخته شده در ضاحیه جنوبی بیروت است. او و مادرش در گفت و گویم با آنها پس از مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا در منزلشان به اهمیت مربوط بودن روضه ها و نوحه ها به شرایط اشاره میکنند: «زندگی سیده فاطمه و تمام فرزندانش باید برای ما الگو باشد، ما باید از زندگی آنها درس بگیریم، آنها الگوی ما هستند. اگر در مجالس خود از این نگوییم که اگر اهل بیت در زمانه ما بودند چه می کردند، این یک عزاداری بیهوده میشود…» وقتی حرف جنگ سوریه را پیش میکشم عبیر مادر زینب میگوید :«روزهای سیاهی بود، هر روز از سوریه شهید می آوردند، گاهی هم شهدا مفقود میشدند و تا ماه ها خبری از آنها نبود. فرزند یکی از دوستانم در ناقوره در جنوب بعد از یکسال برگشت. در مجالس و مراسم های شهدا سعی میکردم از صبر سیده زینب(س) بخوانم و از صبر الگوهایمان سیده زینب(س) و سیده فاطمه(س) در برابر مصیبت ها. دشمن داعشی مثل همان سپاه یزید بود که ما را گرفتار کرد و مردم سوریه را آواره…»

امروز پس از فروکش کردن آتش جنگ در سوریه، اعتراضات اکتبر۲۰۱۹ و انفجار بندر بیروت در ژوئن سال ۲۰۲۰ با اینکه اجتماعات و مجالس عزاداری همچنان عنصری هویتی و متمایزکننده شیعیان به حساب می‌آید اما توجه به اتحاد و پیوند گروه های مختلف شیعی در لبنان - امل و حزب الله- و همبستگی با شیعیان جهان، مناسک مشترک میان اهل تشیع از جمله راهپیمایی اربعین، تجربه‌های شخصی و معنوی در عزاداری‌ها درون‌مایه اکثر مداحی‌ها و سرودها قرار گرفته است.

با تمام اوصاف کماکان عزاداری ماه محرم وجهی هویتی دارد و به عنوان یکی از بزرگترین گردهمایی‌های لبنان نمایشی سیاسی و اجتماعی از شیعیان این کشور است. با اینکه مراسم‌های عزاداری محرم را از حیث سیاسی بودن میتوان در یک طیف دسته بندی کرد اما آنچه مسلم است این است که مراسم‌های عزاداری طرفداران طیف فکری حزب الله تاثیر گذاری، اقبال و اهمیت بیشتری دارد. از آنجا که یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های سالانه دبیر کل حزب الله، در روز عاشورا ایراد می‌شود و این سخنرانی عموما حاوی صریح‌ترین و جدی‌ترین موضع گیری‌های وی به عنوان نماینده این تشکیلات تعیین کننده است.

عزاداری محرم شیعیان در بقاع، جبل عامل و ضاحیه جنوبی بیروت از اواخر دهه ۶۰ میلادی تا کنون بخش جدایی‌ناپذیری از هویت و زیست جمعی شیعیان به شمار می‌رود وعلی‌رغم تغییرات محتوایی در درونمایه محتوای عزاداری‌ها ، کارکرد هویت‌بخش خود را در اجتماعات شیعی حفظ کرده است؛ به همین دلیل همواره تلاش می‌شود که این آئین بعنوان مظهر شکوه و اتحاد شیعیان لبنان نشان داده شود.

لوییز خبرنگار فرانسوی ساکن بیروت در روایتش از مشاهده مجالس عزا برای نخستین بار میگوید: «احساس می‌کردم اتفاق مهمی در حال وقوع است، انگار حادثه مهمی چند روز قبل اتفاق افتاده، ناگهان چهره تمام مناطق شیعه نشین تغییر کرد، در ایام ماه محرم میشد شیعیان و خانه هایشان را آسان‌تر از هر زمان دیگر تشخیص داد. از ابتدای محرم عزاداری‌های شیعیان به نظرم مهمترین رویداد لبنان است. در این ۱۰ روز و مراسم اربعین تمام نگاه ها به سمت شیعیان است».