دیدن مناظری از جاری شدن آب در بزرگراهها و خیابانهای تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ، آن هم در فصل تابستان و گرما که کمآبی نمود بیشتری دارد، هر چند تاسفآور است اما عجیب و نادر نیست. از آنجا که قیمت آب در ایران بسیار ارزان و به بیانی مجانی است، تاکنون کمتر به این منبع حیات توجهشده و همین به شدت منابع آب زیرزمینی ایران تهدید میکند.
انعکاس چنین وضعیت اسفناکی در بیشتر مواقع بعد از تماس با مرکز ۱۳۷ شهرداری پاسخ قانعکنندهای دریافت نمیکند. بخش عمده این آب هدر رفته در خیابانها و معابر به دلیل آبیاری غیراصولی فضای سبز است که متاسفانه به دست کارگران پیمانکاری شرکتهای خصوصی انجام میشود.
تذکر به آنها برای هدر دادن آب نیز با عبارتی همچون اینکه «این آب، از چاه تامین میشود»، پاسخ داده میشود. این شیوه مدیریت و مصرف آب موضوعی است که در جای خود قابل تامل است اما آنچه که بیش از آن اهمیت دارد ویژگیهای فضای سبز شهری است که بیشتر مواقع از نوع چمنکاری است؛ فضای سبزی که شاید بتوان گفت ارتباطی با اقلیم ایران ندارد و هر ساله بخش زیادی از منابع آب کشور را به ویژه در فصل گرما به خود اختصاص میدهد. شاید چمنکاری و حفاظت از آن در نگاه نخست زیبا و بدون عیب و نقص به نظر بیاید اما باید گفت این منظره زیبا پیامدهای زیستمحیطی قابل توجهی دارد.
چمنکاری از کجا شروع شد؟
کاشت چمن مقابل ساختمانهای شخصی یا عمومی اولینبار در اواخر قرون وسطی در قلعههای اشراف فرانسوی و انگلیسی رایج شد و تا سالها نماد قدرت سیاسی، موقعیت اجتماعی و ثروت اقتصادی محسوب میشدچمنکاری در معماری، به ناحیهای اطلاق میشود که در آن علفهایی به منظور اهداف زیباییشناسانه و تفریحی به کار رود. استفاده از چمن بیشتر به قصد ایجاد یک نوع فضای سبز طبیعی است. استفاده از علف و آرایش و رسیدگی به آن به منظور رسیدن به یک نمای سبزِ مطبوع تاریخ طولانی ندارد و به حدود قرن شانزدهم میلادی برمیگردد.
کاشت چمن در مقابل ساختمانهای شخصی یا عمومی اولینبار در اواخر قرون وسطی در قلعههای اشراف فرانسوی و انگلیسی رایج شد. در روزگاری که دستگاه چمنزن و آبپاش خودکار هنوز اختراع نشده بود، کاشت و نگهداری چمن مستلزم کار زیادی بود و فقط اشراف و ثروتمندان از عهده آن برمیآمدند. به همین علت، کاشت چمن در آن دوران به نوعی نمادی از نجیبزادگی و اشرافیگری بود؛ بهطوریکه چمنِ آراسته و مرتب، بیانگر جایگاه و قدرت بالای صاحبِ خانه و چمن نامرتب، بهوضوح، نشاندهنده اوضاع نامساعد او بود.
قدمزدن در چمن در اوقات معمولی ممنوع بود و تنها در جشنها و مهمانیهای مهم مورد استفاده قرار میگرفت. در قرن نوزدهم، بورژوازی نوظهور، چمن را به عنوان نمادی از قدرت سیاسی، موقعیت اجتماعی و ثروت اقتصادی پذیرفت. در آن دوران، وکیلان، کارخانهداران و افراد ثروتمند از عهده مخارج نگهداری چمن برمیآمدند.
در پی وقوع انقلاب صنعتی و اختراع دستگاه چمنزن و آبپاش خودکار، استفاده از چمن در طبقات متوسط شایع شد چنانکه ناگهان میلیونها خانواده در دنیای صنعتی استطاعت کاشت و نگهداری چمن را پیدا کردند. این وضعیت به جایی رسید که امروزه چمن بعد از ذرت و گندم، شایعترین گیاه زراعی در آمریکاست و صنعت پرورش چمن سالانه میلیاردها دلار گردش مالی دارد.
اگرچه از تاریخ دقیق کشت چمن در ایران اطلاع موثق و قابل ارائه در دست نیست اما میتوان حدس زد که این گیاه زینتی که برای زیباسازی فضای شهری و بعد از شروع دوران مدرن شهری وارد ایران شده و مورد استقبال و علاقهمندی مردم به این گیاه پوششی قرار گرفته است.
چمنهایی که هزینه نگهداری آنها در تهران هوش از سر میپراند
بنابر اعلام وزارت نیرو در خردادماه ۱۳۹۷، سالانه ۱۲۲ میلیون مترمکعب آب برای آبیاری فضاهای سبز شهری مصرف میشود که نزدیک به ۷۰ درصد این میزان مختص نگهداری چمنهای طبیعی است. همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده هر مترمربع چمن طبیعی حدود ۱۸۰۰ لیتر آب در سال برای حیات نیاز دارد.
سالانه ۱۲۲ میلیون مترمکعب آب برای آبیاری فضاهای سبز شهری مصرف میشود که نزدیک به ۷۰ درصد این میزان مختص نگهداری چمنهای طبیعی است. همچنین بر اساس تحقیقات صورت گرفته هر متر مربع چمن طبیعی حدود ۱۸۰۰ لیتر آب در سال برای حیات نیاز دارد
البته این اعداد و ارقام مربوط به شرایطی است که منطقهای که چمن در آن کاشته شده دارای آب و هوای خشک نباشد و برای آبیاری بیش از حد نیاز از آب استفاده نشود. البته متاسفانه در بسیاری از موارد در فرایند آبیاری، آب هدر میرود و به سطح خیابانها و پیادهروها میریزد و حتی برخی آمارها نشان داده میزان مصرف آب برای آبیاری هر مترمربع چمن طبیعی از دو برابر حد استاندارد یعنی چیزی نزدیک ۳۵۰۰ لیتر در سال هم فراتر میرود.
با همین حساب و کتاب ساده میتوان دریافت که چمن طبیعی تا چه میزان میتواند در از بین بردن منابع آبی کشور بهویژه در شهرهای بزرگ و در فصل گرما نقش داشته باشد.
«علیمحمد مختاری» مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران شهریورماه ۱۳۹۹ در گفتوگویی رسانهای اظهار داشت: تهران در مجموع دو هزار و ۲۷۷ باب بوستان دارد که مساحت آنها در حالت کلی به پنج هزار و ۹۴۹ هکتار میرسد. همچنین مساحت فضای سبز معابر شهری در تهران هشت هزار و ۲۵۳ هکتار بوده و کمربند سبز پیرامون شهر هم ۴۲ هزار و ۸۵۲ هکتار مساحت دارد. مجموع مساحت فضای سبز درون شهری و برون شهری تهران ۵۶ هزار و ۷۸۴ هکتار است که از این رقم سرانه فضای سبز درون شهری تهران ۱۶.۳۳ مترمربع و سرانه فضای سبز برون شهری تهران ۵/۲۴ مترمربع است.
بدون شک این حجم از فضای سبز که به نظر رو به گسترش است میزان زیادی آب برای آبیاری نیاز دارد که اگر به گزارش وزارت نیرو اکتفا کنیم، این رقم بسیار هنگفت و حدود ۸۵ میلیون متر مکعب خواهد بود که برای آبیاری تنها فضای چمنکاری مورد استفاده قرار میگیرد. این رقم شاید در درجه نخست چندان زیاد به نظر نرسد، اما باید گفت این حجم از آب حدودا ۲.۳ برابر ذخیره آب سد کرج در ابتدای زمستان پارسال بوده است.
به گزارش ایرنا، مدیرعامل شرکت آب منطقه ای استان البرز اوایل دیماه پارسال اعلام کرد: اکنون ۳۷.۵ میلیون مترمکعب آب در سد کرج وجود دارد که نسبت به مدت مشابه سال پیش ۲۸ درصد کاهش نشان میدهد.
هرچند اطلاعات دقیقی درباره نحوه تامین آب این حجم فضای سبز در دسترس نیست، اما اعداد و ارقامی که به آن اشاره شد با توجه به میزان ذخایر آب پشت سدهای تهران، که رقمی زیر ۵۰۰ میلیون مترمکعب است و میزان آب شربی که در تهران مورد نیاز بوده و نیز میزان آبی که در صنایع و کارخانجات و ... مصرف میشود، میگوید هیچ راهی جز استفاده از منابع آب زیرزمینی و چاه برای آبیاری این فضای سبز وجود ندارد.
در این باره اظهارات مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران در اوایل خردادماه امسال قابل تامل است. به گزارش ایرنا، مختاری از استفاده از ۵۰ میلیون متر مکعب پساب برای آبیاری فضای سبز پایتخت تا پایان سال خبر داده است. با این حال وی اظهار داشته در ادامه فرایند همکاری شهرداری و وزارت نیرو، امکان حفر چاه عمیق در ۵۰ نقطه از بوستانهای شهر فراهم شده است؛ اظهاراتی که با توجه به قرار گرفتن خطر فرونشست بیخِ گوش پایتخت و امکان استفاده از پسابها برای مصارفی به مراتب مفیدتر قابل تامل به نظر میرسد.
هرچند از سال ۹۳ به بعد کشت چمن و اضافه کردن آن به فضای سبز شهری ممنوع اعلام شد، اما فضای سبز از نوع چمن همچنان در بسیاری از نقاط تهران و حتی شهرهای کویری مانند سمنان و ... ادامه دارد. البته باید در نظر داشت که چمنزارهای طبیعی نقش مهمی در تثبیت خاک و نفوذپذیری آن جهت تقویت منابع آب زیرزمینی دارد اما این خاصیت مختص چمنزارهای طبیعی است که بنابر اقلیم منطقه شکل گرفته و با آن سازگار است و نیازی به آبیاری و نگهداری و ... ندارد.
چمن جایگزینی هم دارد؟
چنان که اشاره شده کشت و نگهداری چمن به دلیل مسائل و مشکلات متعدد زیستمحیطی و مصرف آب بالا مشکلات زیادی دارد. در بسیاری از کشورها و اقلیمها که با کمآبی مواجهند چمن از فضای سبز شهریشان حذف شده و حتی دولت با افرادی که در خانهشان چمن میکارند برخورد میکند. به طور مثال در برخی ایالتهای آمریکا به دلیل کمبود آب از سال ۲۰۰۳ کاشت چمن جلوی منازل ممنوع شده و به تبع آن فضای سبز شهری هم دستخوش تغییراتی جدی شد. مثلا در مرکز ایالت نوادا یعنی «لاسوگاس» به ازای هر فوت مربع چمن که از جلوی منازل حذف شده و گیاهان پیشنهادی کشت شوند، ۳ دلار به صاحبخانه جایزه داده میشود. از زمان معرفی این برنامه در اواخر دهه ۱۹۹۰، بیش از ۱۸ میلیون و ۵۸۰ هزار و ۶۰۸ مترمربع چمن حذف شده و باعث صرفه جویی میلیاردها گالن آب شده است.
اما یکی از مواردی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در ایران به جای چمن باید از چه گیاهی استفاده کرد؟ هرچند چمن مصنوعی به عنوان جایگزین چمن طبیعی مطرح شده، اما کارشناسان با بررسیهای مختلف به این نتیجه رسیدند که چمن مصنوعی به دلیل خطرات پوستی و آسیبهای زیستمحیطی عوارض زیادی میتواند به دنبال داشته باشد. مثلا در آمریکا استفاده از گیاهان سازگار با محیطهای خشک مثل مریم گلی، کاکتوس و اقاقیای خزنده رواج پیدا کرد، اما مسوولان شهری به تازگی به منظرسازی خشک (زری اسکیپ Xeriscaping) روی آوردهاند و با کاشت درخت و استفاده از قلوه سنگهای رودخانه به ایجاد فضای سبز و البته با حداقل مصرف آب روی آوردهاند. منظرسازی خشک ضمن انعکاس نور و کمتر شدن گرمای محیط باعث کاهش تبخیر آب و مصرف آب کمتر برای درختان هم میشود. این چیزی است که میتوان در ایران هم از آن بهره برد.