به گزارش ایرنا؛ آئینهای محرم تنوعی به وسعت استان همدان دارد، از آئین سقایی گرفته تا طشتگذاری و تعزیهخوانی، سنتها و رسوم چند صدسالهای است که یادآور واقعه کربلاست.
اما روایت سقایی در این دیار و سرزمین حکایت دیگری دارد، موی سپیدکردگان این شهر اگرچه در واقعه کربلا نبودهاند، اما آنچنان برای عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) مویه میکنند و از کربلا میگویند که گویی هر سال تازه عاشورا رخ داده است.
از سرزمینی میگویند که خاک نیست تا غبار زمان بر آن بنشیند و قصه نیست تا از یادها برود، از عشق به حسین(ع) که هرگز سرد نمیشود...
حالا محرمی دیگر از راه رسیده و پیرغلامان همدانی در تب و تاب آمادهسازی هیاتاند تا بار دیگر با جوش و خروش جوانان حسینی در آئین سقایی، روایت عاشقانهای برای قافلهسالار عاشقان تاریخ به تصویر بکشند.
راهم را در پیش میگیرم آن هم در گرمای سوزان مرداد که دمای هوا بالای ۴۰ درجه را نشان میدهد، پُرسان پُرسان به هیات سقایی عباسیه جولان رسیدم، سراغ پیر غلام هیات را گرفتم تا به حاج حسین رسیدم، سالها خدمت به خاندان ائمه اطهار(ع) و سرور و سالار شهیدان برایش افتخاری شده و هرگز در این راه سقایی خسته نمیشود.
سقایی حسین؛ خستگی ندارد
دستانش چروکیده و کمرش خمیده است، اما در نشان دادن عشق و ارادتش به سیدالشهدا(ع) ذرهای کوتاهی نمیکند، شب و روزش را برای خدمت به غریب کربلا گذاشته و سینهایش مملو از خاطرات ماندگار و نوکری برای سرور و سالار شهیدان است، حاج حسین را میگویم پیرغلام همدانی که یک روز کامل را از هم صحبتی با او سیر نشدم و ریز و درشت "رسم سقایی" را برایم برشمرد.
سقای موی سپید همدانی که هم نام مولایمان حسین(ع) است و معتقد است خداوند ما را به عشق حسین آفریده است، حین آمادهسازی هیات، پیشانی بند سیاهش را که خیس عرق شده با دستان زبر و خاکآلودش گره محکمی میزند و میگوید: سوگواری و عزاداری برای سید و سالار شهیدان تنها عشق میخواهد و بس...
حین صحبتهای حاج حسین نگاهم به هیات و عکسها و تمثالهای شهدایی است که بر دیوار نقش بسته است، شهیدان سرافرازی که برای دفاع از وطن و حفظ امنیت این آب و خاک از همه چیز خود گذشتند و روزگاری رسم سقایی جزیی از زندگیشان بود.
آیین عزاداری سقایی همدان سال ۱۲۷۷ خورشیدی تاسیس شده و موسس عزاداری سقایی در همدان مرحوم سیداحمد روحبخش است که با کمک مرحوم کربلائی ابوالقاسم سقا، هیات سقایی عباسیه جولان را به عنوان اولین هیات سقای همدان پایهگذاری کردند، بزرگانی که نام و نشان آنها بر تارک پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین میدرخشد.
آیین عزاداری سقایی همدان سال ۱۲۷۷ خورشیدی تاسیس شده و موسس عزاداری سقایی در همدان مرحوم سیداحمد روحبخش است که با کمک مرحوم کربلائی ابوالقاسم سقا، هیات سقایی عباسیه جولان را به عنوان اولین هیات سقای همدان پایهگذاری کردند، بزرگانی که نام و نشان آنها بر تارک پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین میدرخشد.
شنیدن از رسم و سنت سقایی در هیات سقاهای همدان برایم شنیدنی بود، آنجا که مردان با خلوص نیت و فروتنی لباسهای سیاه و گلاندود بر تن کرده و درحالی که پا برهنه هستند با خواندن ذکر مصیبت خیابانهای همدان را طی میکنند، مریدان امام حسین(ع) روزهای تاسوعا و عاشورا در بین عزاداران حرکت کرده و به یاد لبان تشنه شهدای دشت کربلا آب و گلاب در بین عزاداران توزیع میکنند و در این بین زنان و مردان حسینی برای گرفتن حاجت و یا ادای نذر خود به استقبال سقاها میآیند.
به گفته حاج حسین در روز عاشورا که عزاداریهای مردم دارالمومنین همدان به اوج خود میرسد، کاسهها و کشکولها پر از سیبهای سرخ میشود و سادات بر شاخکهای سیبهای سرخ تکه پارچههای سبز معطر به عطر محمدی(ص) میبندند و شالی سبز را بر گردن میاندازند.
مردان سقاپوش همدان لباس سقایی را بسیار مطهر و با ارزش میدانند و معتقدند پوشیدن این لباس، آداب و رسومی دارد و سقا باید ابتدا وضو بگیرد و دهانش را با ذکر "بسم الله" تطهیر کند و با فرستادن درود و صلوات بر خاندان پیامبر مهربانی(ص) خود را آماده حضور در هیات کند، سقایان البته خود را پیرو و مرید ابوالفضل العباس(ع) که روز عاشورا در کربلا آوردن آب برای امام حسین و یارانش بر عهده وی بوده، میدانند.
سوگواری برای سیدالشهدا(ع) عشق میخواهد و بس...
همینطور که محو سخنان شیرین حاج حسین شدهام و گذر زمان را احساس نمیکنم، سقای پیر همدان لباس سقایی را به من هدیه میدهد و میگوید: این لباس بسیار ارزشمند است و باید قدرش را بدانم و چه هدیهای بهتر از اینکه بتوانم سقای غریب کربلا باشم و زیر لب برای غریبی حسین(ع) و علمدار کربلا زمزمه میکنم و اشک میریزم...
حاج حسین با قلب رئوفی که دارد لیوان آبی به دستم میدهد و با کلام نافذش آئین سقایی را برایم کامل میکند، از اینکه سقاها برای شرکت در این آیین که طرفداران بیشماری دارد و پس از پوشیدن پیراهن، لچک میبندند، شال را چند دور بر گردن میپیچند و سپس بندی را که نطع (نطع روپوشی چرمی است که بر شانه راست مایل به چپ میاندازند و امروزه به جای چرم شبه چرم میپوشند) بر دوش با آن برجا میماند میبوسند، نیت میکنند و مراد میخواهند و بر دوش میاندازند.
از پیران سقا نقل است لباس سقایی در اصل ۷۵ قلم بوده که با گذشت زمان اقلامی از آن حذف شده و امروز رخت سقایی اقلام خاصی را در بر میگیرد، پیراهن بلندی که تا زیر زانو میآید و برخی به غلط آن را لباده عربی میشمارند، در حالیکه پیراهن سقایی باید تا زیر زانو باشد که دست و پا گیر نبوده و کار برداشتن آب و حمل کردن مَشک به آسانی انجام شود.
سقاها پس از پوشیدن لباس، صفآرایی میکنند و دستههای عزای سقایی دو قسمت میشوند و هر قسمت ۲ صف به موازات یکدیگر گام بر میدارند و در جلوی دسته اول و در ۲ صف آن سادات میایستند و بعد با فاصلهای کوتاه دسته دوم میایستد و شروع به عزاداری میکنند، میاندار جلویش از سادات است، میانداران نقش اساسی دارند و مراقبند تا همخوانی و نظم صفها حفظ شود.
سقایان از معدود دستههای عزا هستند که هنوز لباس آئینی بر تن میکنند و بدون لباس ویژه خود وارد دسته عزاداری نمیشوند.
از پیران سقا نقل است لباس سقایی در اصل ۷۵ قلم بوده که با گذشت زمان اقلامی از آن حذف شده و امروز رخت سقایی اقلام خاصی را در بر میگیرد، پیراهن بلندی که تا زیر زانو میآید و برخی به غلط آن را لباده عربی میشمارند، در حالیکه پیراهن سقایی باید تا زیر زانو باشد که دست و پا گیر نبوده و کار برداشتن آب و حمل کردن مَشک به آسانی انجام شود.
سقایان اهل سینه و زنجیر زدن نیستند و از آن دوری میکنند، تنها چند پرچم بزرگ در جلوی دسته عزاداری میگیرند، چراکه بزرگان سقا علامتکِشی را قبیح میدانند و برای آن کراهت قائلند.
حاج حسین پس از ساعتها سخن گفتن از رسم سقایی، حالا لباس سقاها را آماده کرده و عطر و گلاب میزند و در صف سقاها میایستد و هیات را با حضور پرشور و شعور جوانان روانه بازار و عزاداری تاسوعای حسینی میکند.
رسم سقاها بر این است که دسته سقاها روز تاسوعا به بازار میروند، نماز را در مسجد جامع میخوانند و به عباسیه و یا حسینیه باز میگردند و روز عاشورا نیز به همین منوال ادامه مییابد، هنگام نماز ظهر نیز در نزدیکی مسجد در خیابان مینشینند و نماز میخوانند، چرا که نماز ستون دین است و برای سقا هیچ چیز مهمتر از ترک محرمات و انجام واجبات نیست و پس از نماز، روضهخوان بر چهار پایهای رفته و روضه میخواند.
رسم سقایی؛ پررنگتر از سال قبل
روز عاشورا بزرگ خطیب سقایان بر منبر رفته و یکیک سقایان در گذشته را یاد میکند و «اللهم واغفره» میگوید و تمام سقایان الهیآمین میگویند و مجلس با فاتحه و صلوات بر روان درگذشتگان به پایان میرسد.
این روایتی کوتاه از رسم سقایی همدانیها بود، عاشقانهای برای امام حسین(ع) و علمدار کربلا، که اگرچه روزها میآید و سالها میگذرد، ذرهای از عشق مردم به شهدای کربلا و رسم سقایی کاسته نشده، بلکه با وجود کمرنگ شدن برخی آئینها و سنتهای محرم، عزاداری سید و سالار شهیدان همچنان رنگ و بوی عمیقتری به خود میگیرد.
گاهی هم سبک عزاداری ساده و سنتی و برنامههای فرهنگی و مذهبی سقایی است که آن را خاص میکند، روایت سقایی که موجب جذب بسیاری از جوانان و عاشقان به اباعبدالله الحسین(ع) شده و کمتر کسی است که این سنت همدانیها را نشناسد یا نامش را نشنیده باشد.
مراسم سقایی همدان به شماره ۲۵۳ در تاریخ ۱۳۹۰/۰۸/۲۸ در فهرست عادی میراث ناملموس ثبت شد و هر ساله گردشگران خارجی و داخلی زیادی را برای دیدن این مراسم آئینی مذهبی ماه محرم روانه همدان میکند.