حسینی که نه فقط لشکر دشمن، حتی اسبان و ستوران آنها را سیراب کرد؛ همان ناکسانی که آب را در روز واقعه از علی اصغرشش ماههاش دریغ کردند و جای آن شط خونین در گلویش جاری ساختند.
حسینی که درد انسان و انسانیت و ارزش های الهی داشت درد آنچه که خدا از برای آن انسان را کرامت داد و خلیفة الله قرار داد تا اقامه قسط و عدل کند، مهر، محبت و انسانیت بر زمین و موجودات جاری سازد.
به راستی آنجا که می خوانیم «یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجه».
آری حسین درد انسان و ارزش های الهی و انسانی داشت دردی که با ظهور حجت الله صاحب الامر مهدی موعود(عج) بر زمین آرام می گیرد از آن رو که ارزش های انسانی را به پا می دارد و با اقامه قسط و عدل، آزادی و وحدت دردهای جامعه بشری را التیام می بخشد.
این گونه است که هر مکان کربلا و هر زمان برای انسان انتخاب گر عاشوراست، بنگر که کجا ایستادی.
اگر روزگاری ایرانیان در سوگ سیاووش می گریستند امروز حقانیت و مظلومیت امام حسین (ع) چونان داغی بر عالمیان نهاده که سیاووش و سیاووشان به فراموشی سپرده شده و تا ابد بر این ظلم و بیداد فریاد می زنند. داغ بی کسی پیکرهای مطهر در خون غلتیده بر خاک تفتیده کربلا، اجساد مقدسی که سر به تن ندارند و کاروانیانی که با چشمانی اشکبار، لبهای خشکیده و جانی بی رمق شهدای خود را بدرقه می کنند و می روند تا پیام این قیام را با همه بی حرمتیهای قومی کوردل، به دنیا فریاد کشند.
امروز این پیام در جای جای ایران زمین و نیز جهان به گوش می رسد و شعار "هیات منا الذله" حسین (ع) درهمه جا طنین انداز است وایرانیان هم در گوشه گوشه این خاک که نه در ذره ذره وجود خود این قیام را زنده نگه داشته و می دارند چرا که می دانند هر گاه به عزت و سربلندی رسیده اند بخاطر اقتدا به امامشان اباعبدالله(ع) و حفظ ارزشهای وجودی قیام او بوده است.
چونان مردمان گیل که امروز درهای خانهها بلکه دلهاشان و سفرههاشان در این گوشه از خاک ایران زمین از آغازین روز محرم بر روی میهمانان عزادار حسینی گشوده است و این میزبانی نیز شیعه و سنی نمی شناسد که همه شان سوگوار و بیرقدار حسینی اند تا زنده نگاه دارند یاد، پیام و قیام اباعبدالله (ع) را.
مردمان اینجا چون نام با مسمای روستاشان صاف و بی ریایند، آنجا که صیقل سرا (رضوانشهر) می نامندش، روستایی کوچک که جمعیت محدود آن در شرایط معمول ۲۰۰ خانوارهم نیست اما امروز در عاشورای حسینی میزبان خیل عزاداران حسینی است. دسته های سینه زنی و زنجیرزنی پر تعداد با شور حسینی از ابتدای صبح هفت بار با نوحههایی که رنگ و بوی اصالت دارد در عزای عاشورائیان و تشنه لبان شهید کربلا مسیر بالا محله و پایین محله را چون سعی بین صفا و مروه.
اما نه طشت مسی نمادی دیگر از قداست آب به یاد لب عطشان اباعبدالله (ع) و اهل بیت و یاران حضرت است از ابتدای محرم(با عنوان طشت گذاری یا طشت گردانی) به رسم دیرینه آن را طی مراسمی خاص گذاشته اند تا همگان به یاد شهدای تشنه لب کربلا با آن آب لبی تر کرده و سلامی به حضرت فرستند رسمی که چون آن و دهها آیین دیگر در میان مردمان گیلان به قوت و رنگ و بوی خاص خود برگزار می شود.
طشتی متبرک به آیه های قرآن که بر آن کنده کاری شده و نماد مشک سقای کربلا و آب درون آن یادآور آب فراتی است که به روی امام حسین(ع) و یارانش بسته شد.
در ابتدای محرم مردم جامه عزا بر تن کرده و بر سر این طشت با امام (ع) و یارانش میثاقی دوباره می بندند و از آن به نیت شفا آب می نوشند و در طشت دیگری در کنار آن نذوراتشان را می نهند.
کوچه های روستا مملو از عزاداران حسینی است همه آمده اند حتی آنانی که از روستا رفتهاند و در شهر و دیاری دیگر رحل اقامت افکنده اند به رسم دیرین می آیند تا عاشورا را در کنار پدران و مادرانشان به سوگ بنشینند آنجا که چون بسیاری از شهرها و روستاهای طوالش نماد و جلوهای بینظیر از یگانگی، همدلی، محبت و وحدت است آنجا که اهل سنت و شیعه در این مناطق تلفیقی عزای اباعبدالله (ع) را با هم بر پا می دارند و در مراسم هم شرکت می کنند.
اهالی روستای صیقل سرا با اینکه شیعی هستند اما میزبانند اهل سنت روستاهای اطراف را ضمن آنکه چه بسیار از اهالی این روستاها نذوراتشان را می آورند و با مردم این منطقه در میزبانی از میهمانان اباعبدالله مشارکت می کنند و امروز همدلی جلوه ای بی همتا دارد و عزاداری را با علم ها و نمادهای خود به اوج می رسانند.
در این میان پارچه های سبز و رنگی و نیز نذرهایی که به نیت برآورده شدن حاجات بزرگ و کوچک با اشک دیده و دل شکسته بر علم مراسم نه بلکه نام متبرک حضرت ابوالفضل العباس باب الحوائج و اباعبدالله (ع) گره می خورد هم حالی دیگر از این عزاداری است.
و اینک دوباره حکایت نماز و نیاز و نیزه، دوباره روایت رویارویی حق و باطل، دوباره نادیده گرفتن مقدسات و قداست ارزشهاست. دوباره کربلا تکرار خواهد شد و روسیاهی آن بر نامردمان مشرک می ماند.
عاشوراییان که در محوطه میدان و مسجد بر سینه می زنند با بلند شدن صدای اذان دست از نوحه و عزاداری برداشته و به حرمت نماز اول وقت حسین بن علی (ع) که ظهر عاشورا در میان خیل دشمنان بجا آورد به نماز می ایستند.
اینک بعد از نماز همه خانه های روستا و همه اهالی میزبان میهمانان و عزادارانند از هر دیار و هر قوم و مذهبی همه میهمان امام حسین (ع) و عزیزنند از این رو درهای خانه ها و دلهای صاحب خانه ها به روی شان گشوده است و سفره های احسان گسترده.
اما در تکمیل این میهمان نوازی ازعزاداران رسمی از دیرباز در بین مردمان این روستا و بسیاری دیگر از روستاهای شیعه و سنینشین این دیار از گذشته های دور مانده که به وقت ناهار ظهر عاشورا و نیز شام ۱۳ روز نخست محرم بعد از نماز، در مساجد در شیپور می دمند وبا بلند شدن صدای شیپور اهالی خانهها هر یک هر آنچه که تدارک دیده را از انواع پلو و خورشت و مخلفات در مجمعی آماده کرده و به مسجد می آورد تا در این پذیرایی و صواب آن مشارکتی داشته باشد.
دیگ هایی هم که در کنار مسجد و حیاط خانه ها برپا می شود نه تنها نذورات اهالی بلکه نذرهای اهل سنت روستاهای اطراف هم هست که هر کسی به اعتقاد و نذر خود از گوشت، مرغ و اردک تا کره، ماست وعسل و غیره می آورد و یا خود هم می آید در کنار سایرین به عزاداران حسینی خدمت می کند.
اینجا همه چی عطر و بوی مهر دارد و بیش از آن عطر و بوی حسینی دارد.
حال آنکه آنان که در محرم خون عشق ریختند گمان می کردند حق و ایمان را به مسلخ برده اند اما آن خون امروز در پس صدها سال همچنان یادگار عشق، مهر و شرافت است و زنده مانده و تا ابد خواهد ماند.
اینک در پس هزار و اندی سال علم حسینی به دست جوانان و مردان و زنان این سرزمین در گوشه گوشه این سرزمین افراشته است شیعه و سنی هم ندارد مسلمان و مسیحی هم ندارد آنچنان که جای، جای گیلان از تالشدولاب و گیل چالان تا رحیم آباد، واجارگاه و کلاچای و غیره جلوههای بی نظیری از پیام عاشور و عشق امام حسین (ع) است که همان برپا داشتن ارزش های انسانی، الهی قسط و عدل، آزادی و وحدت است.
بیشتر خوانید: