وارد آسایشگاه که میشوم، یک حیاط بزرگ در مقابلم قرار دارد که دور تا دور آن باغچه و فضای سبز تعبیه شده با صندلیهای رنگارنگ که مرا سمت رویا بافی های دوران کودکی میبرد.
درختانی تنومند از چنار، گردو و زردآلو و میزی وسط باغ که پر است از وسایل نقاشی و آبرنگ و بومی رنگارنگ که در چند نقطه از حیاط جا نمایی شده را نمیتوان نادیده گرفت.
با ورود به سالن کارگاه آسایشگاه که با چند پله و یک ایوان کوچک از حیاط جدا شده به جمع مربیان و یکی دو نفر از مددجویان میپیوندم.
اینجا مکانی است برای نگهداری زنان بیمار که نیازمند التیام دردهای روحی و زخمهایی هستند که با گذشت زمان برپیکرشان وارد آمده است.
جایی که رویاهای زنانی دردمند در قالب نقاشیهایی روی کاغذ نقش میبندند و شاید بعد از مدتی در زبالهدان مرکز میان کاغذهای دیگر به مرکز بازیافت فرستاده میشود.
تصاویری کمرنگ از دختر بچهای که نقاشی میکشد و در سوی دیگر همان دختر بچه که با بیل کشاورزی کار میکند تصویری است که لیلای ۴۵ ساله از خاطرات کودکیاش نقاشی کرده و در آلبوم خودش نگهداری میکند، نظرم را جلب کرد.
به گفته خودش، این نقاشیها بخشی از رویاهایش است که بعد از یادگیری نقاشی با آبرنگ در مرکز مهر کشیده و اینگونه میشود که گذر زمان و بی حوصلگیهایش را با هفت رنگ گواش در هم میآمیزد تا زندگی را برعکس آنچه بوده زیباتر ثبت کند.
او هفت رویای بزرگ دارد که برای اینکه هیچ وقت فراموشش نشود همیشه در نقاشیهایش رنگین کمان میکشد و هر رویایش را در یک رنگ زیبای آن تجسم میکند.
مددکارش در آسایشگاه مهر میگوید لیلا دچار یک وسواس فکری است حالا کمی حال و روزگارش در سایه ورزش، هنر درمانی و درمانهای متعدد مثل نقاشیهایش رنگین و بهتر شده است.
در حالیکه دستهایش میلرزید، گفت: همسرم مرا طلاق داده و پنج سال است که بعد از فوت والدینم در این مرکز به امید دیدار پسرم و بازگشت به خانه بَست نشستهام ولی خبری از او نیست.
حکایت تلخ زندگیاش که به این نقطه رسید چهرهاش منقلب شد انگار که تداعی این خاطرههای تلخ مثل میخی بر تنه درختی تنومند فرود آمده باشد، خون دلی که سالها خورده از چشمهایش جاری شد.
سراغ مسوولان آسایشگاه میروم آنها گفتند چندین بار با پسرش «روزبه» که حالا در روستایشان یک معلم است تماس گرفتهاند اما حاضر به دیدار با مادرش نشده و این دردآورترین قصه زندگی اوست که میشود در نقاشیهایش دید.
لیلا در بین صحبتهاییش قدردان خانم دکتر نظمی مسوول مرکز است و با شعرهایش به زبان محلی این قدردانی را ابزار میکند و از اینکه سرپناهی امن برایشان فراهم شده شکرگزار است.
او همچنین از همسر خانم نظمی (فرهاد فانوسی) که در ایام کرونا بیماران مرکز را به بیمارستان انتقال میداد و در اثر این رفت و آمدها مبتلا به این ویروس شد و فوت کرد نیز یاد میکند و دلتنگیاش برای این انسان فداکار را برایمان در قالب یک شعر به تصویر میکشد.
پس از قرائت شعر، اشکهای همه همراه با یک فاتحه بدرقه راه آقای فانوسی این مرد مهربان و خیر میشود.
همه باید بدانیم که لیلاهای دیگر زیادی هستند که در آسایشگاه ها تنها و غمین چشم به راه نشستهاند تا قلبشان به نور حضور عزیزانشان گرم و چشمهایشان پرفروغ شود و این ادعای زیادی نیست.
به عقیده وی اندوه بیپایان تنهایی و بی کسی ابتدا مغز را از بین میبرد، یعنی افکار ما را مختل و بیمار میکند و سپس جسم را اندکاندک از پای درمیآورد و امید همیشه به انسان توان زندگی میدهد و به همین خاطر خودش تا به حال به امید دیدار پسرش سرپا ایستاده است.
این مراکز نگهداری زنان بیمار روانی مزمن در مسیر پنج کیلومتری ارومیه و در جاده چی چست روستای صداقه واقع شده است اینجا علاوه بر خدمات درمانی یک آسایشگاه با چندین سوئیت هم هست که شبانه روز در اختیار بیماران است.
مسوول مرکز زهرا نظمی یک پزشک عمومی است که همسرش را در ایام کرونا در همین مرکز براثر مراقبت از بیماران کرونایی از دست داده اما همچنان مقاوم در برابر مشکلات سینه سپر کرده و مثل کوهی پشت این زنان نیازمند به درمان و دلداری قد علم کرده است.
او برای مددجویانش خواهری میکند تا دوری از خانواده برایشان سخت نباشد، یک روانپزشک، هشت پرستار، ۲ روانشناس، ۲ مددکار، ۲ کار درمانگر و ۲ نفر هنر درمانگر همواره در طول هفته در این مرکز حضور دارند و او را یاری میکنند.
فضای آسایشگاه باغی زیبا در قالب پنج هزار و ۵۰۰ مترمربع با درختان زیبای ۴۰ ساله و انواع اقسام میوههاست و همیشه منتظر کسی است که سکوتش را با قدم گذاشتن در آن بشکند.
باغ چشمبهراه دوستان همیشگی است که از ترس لو رفتن بیماریهای شناخته و ناشناخته خودشان را پنهان کردهاند درست مثل لیلا که پیش من دستهای لرزانش را مرتب پنهان میکرد و یاد درصدد کنترل لرزشهای غیر ارادیاش بود.
اتاقهای نگهداری، بخشهای خدماتی، آشپزخانه، گلخانه سرپوشیده، کارگاه هنری، نمایشگاه و سوئیتهای ویژهای موسوم به یک چهارم راه که محل نگهداری بیماران بالنسبه آرامتر است و در آنجا زندگی مستقلی دارند و پخت و پز و کارهای شخصی شان را خودشان انجام میدهند، از بخشهای این آسایشگاه هستند.
در گوشهای دختر ۳۰ ساله یک گلخانه کوچک دارد و کشاورزی میکند گوجه و خیار و انواع سیفیجات در این گلخانه کوچک کاشته و کام کارکنان را شیرین میکند.
این دختر هم از اهالی یکی از روستاهای اطراف ارومیه است که مراحل درمانیاش را سپری میکند و با کشاورزی توانسته درآمدی اندک برای خودش فراهم کند.
به گفته مسوول این آسایشگاه روانی، ۲۲ زن مجهول الهویه و ۶۹ زن بی سرپرست در این مرکز نگهداری میشوند که ۱۲ نفرشان قادر به پرداخت شهریه اقامت و درمان هستند.
البته ناگفته نماند که بخش عظیمی از هزینههای آنان را دولت (سازمان بهزیستی) از طریق کمکها و حمایتهای مختلف از این مراکز متقبل میشود.
مابقی بانوانی که در این مکان نگهداری میشوند یک چهارم راهی هستند که بین ۱۰ تا ۱۵ نفر را شامل میشوند و در اتاقهای چهار و پنج نفره ساکن هستند.
(خانه حمایتی یک چهارم راهی: خانهای داخل مرکز توانبخشی شبانه روزی بیماران روانی مزمن، بیمارانی که دوره درمان و بازتوانی را با موفقیت در مراکز شبانه روزی طی کرده و با تشخیص کمیته توانبخشی بهزیستی استان به این مرحله از بازتوانی رسیدهاند و یا بیماران روانی مزمن (متوسط_خفیف) که طبق نظر کمیته توانبخشی استان توانایی ورود به این خانهها را دارند و به صورت موقت (حداکثر ۱۲ ماه) در این خانه اسکان مییابند).
۲۵۰۰ بیمار روانی و ذهنی زن در آذربایجان غربی تحت پوشش بهزیستی هستند
حین بازدید از این آسایشگاه همکلام شبنم اصغری کارشناس ناظر مراکز نگهداری بیماران روانی بهزیستی استان آذربایجان غربی میشوم، طبق اظهارات وی ۲ هزار و ۵۰۰ زن (بیمار روان) تحت پوشش بهزیستی استان بوده و خدمات دریافت میکنند.
به گفته وی، هفت مرکز نگهداری بیماران روانی مزمن زن در آذربایجان غربی وجود دارد که چهار مرکز در مرکز استان ارومیه واقع شده است.
دریافت یارانه ماهانه، کمک هزینه برای زنان مجهول الهویه، درمان افراد تحت پوشش و حتی درمان رایگان نیز از خدماتی است که به زنان در این مراکز ارائه میشود.
۱۴۸۹ نفر در مراکز شبانه روزی بهزیستی آذربایجان غربی نگهداری میشوند
معاون توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی هم در این باره گفت: یک هزار و ۴۸۹ نفر در مراکز تحت پوشش بهزیستی استان نگهداری میشوند و یک هزار و ۳۶۳ نفر هم از یارانههای اعطایی بهره مند هستند.
رقیه اکبری با بیان اینکه هفت مرکز نگهداری بیماران روانی، ۹ مرکز برای نگهداری بیماران ذهنی در آذربایجان غربی فعال است، ادامه داد: ۱۳ آسایشگاه سالمندان، هشت مرکز ویزیت در منزل، ۲ مرکز مراقبت در منزل و یک مرکز نگهداری بیماران جسمی و حرکتی در استان فعال است.
به گفته وی، اغلب مراکز توانبخشی آموزشی در استان زیر ۱۴ سال هستند و مراکز حرفه آموزی بالای ۱۴ سال هستند.
اکبری با اشاره به اینکه تعداد پروندههای توانبخشی در استان شامل ۵۳ هزار نفر است و مستمریها به روز هستند، افزود: موارد جدید نیز به تدریج شامل مستمری میشوند.
بیش از ۱۱۷ میلیارد ریال در حمایت از مراکز توانبخشی به بهزیستی آذربایجان غربی اختصاص داده شد
مدیرکل بهزیستی آذربایجان غربی نیز با اظهار خوشنودی از حمایتهای دولت از افراد تحت پوشش بهزیستی افزود: بیش از ۱۱۷ میلیارد ریال نیز توسط بنیاد مستضعفان در حمایت از مراکز توانبخشی به صورت بلاعوض در اختیار بهزیستی استان قرار داده شده است.
به گفته پروین محمد پوری، امسال همچنین ۱۵۰ میلیارد ریال برای حمایت از مددجویان تکاب، شاهین دژ و خوی توسط این بنیاد و با پیگیریهای استاندار آذربایجان غربی پرداخت شده است.
وی با اشاره به اینکه افراد پشت نوبتی برای دریافت مستمری در استان در حوزه توانبخشی به صفر رسیده است، گفت: ۱۰ هزار و ۸۷۰ نفر خانواده معلول پشت نوبتی بودند که از امسال به آنان مستمری پرداخت میشود.
به گزارش ایرنا، از ۹۷ هزار و ۳۴۹ خانوار تحت پوشش ۶۳ هزار و ۴۸۰ خانوار مستمری بگیر هستند.