طبق یک سنت دیرینه، در چنین روزی شیعیان و عاشقان حسینی برای سالار شهیدان مراسم شب هفتم می گیرند و هر کسی به شکلی ارادات خود را به ساحت ارباب بی کفن اعلام می کند؛ یکی با برپایی مجلس روضه و مصیبت، یکی با دادن چای یا شربت به عزاداران و یکی هم با شرکت در دسته عزاداری.
امروز شما را به یک مراسم روضه دعوت می کنیم که هم تصویری از عاشورای سیدالشهدا را در کربلا ببینید و هم با شعرهای محتشم گریه کنید. یک نقاش قهوه خانه ای توانسته است ۱۲ بند عاشورایی محتشم را در بنیاد ایرانشناسی آن هم در ۱۲ تابلو به بند بکشد و هر تابلو را به یک بند از شعرهای جاودانه محتشم اختصاص دهد.
همکارم در میان تابلوها به دنبال این بیت می گشت که «این صید دست و پا زده در خون حسین توست» و خانم دولتی با نشان دادن تابلوی مورد نظر، توضیحاتی هم داد و گفت که گل و مرغ ایرانی یا خاتونهای ایرانی در این تابلوها تاثیر داشت
داستان آفرینش این ۱۲ تابلو برمی گردد به علاقه مرحوم حسن حبیبی به شعر باز این شورش است که در خلق عالم است و او از یک نقاش قهوه خانه ای به نام منصور وفایی خواسته بود تا به بنیاد ایرانشناسی برود و ۶ ماه تمام مخارج وی را بدهد تا هر بند از ترکیب بند محتشم کاشانی را بر روی یک تابلو نقاشی کند.
زهره دولتی کارشناس بنیاد ایرانشناسی برای دیدن این ۱۲ تابلو مقدمه چینی کرد و ما را از تالارهای نمایشگاه های این بنیاد عبور داد و گفت: مجموعه نمایشگاه های ایرانشناسی از سال ۸۸ شروع به کار کرده که در دو حوزه نمایشگاه های موقت و نمایشگاه های دائمی فعال است.
وقتی به تالار نقاشی های قهوه خانه ای و عاشورایی رسیدیم، خانم دولتی گفت که این تالار یکی از منحصر به فردهای مجموعه نمایشگاه های بنیاد ایرانشناسی و حتی در کشور است و در این مجموعه ۱۰۰ تابلو نگهداری می شود که برخی به صورت اهدایی بوده یا خریداری شده و یا به سفارش بنیاد ایرانشناسی تهیه شده است و آثار نقاش های بزرگی همچون جواد حمیدی، محمد فراهانی، حسین همدانی و حسین قوللر آغاسی در این تالار دیده می شود. نقاشی های قهوه خانه ای در دو حوزه نقاشی های حماسی و نقاشی های مذهبی جا می گیرند که در هر دو حوزه تابلوهای زیبایی وجود دارد.
در قسمت ورودی تالار نقاشی های قهوه خانه ای، تابلوهایی به صورت ناخودآگاه آدمی را به سوی خود جذب می کرد که خانم دولتی گفت این تابلوی حدیث کساء، کاری از شراره صالحی است که در دهه ۷۰ با راپید طراحی کرده و تمام تابلوهای خود را به بنیاد اهدا کرده است. بقیه تابلوهای این تالار هم با موضوع عاشورا، حضرت محمد(ص) و ۱۲ امام معصوم (ع) است.
بالاخره به ۱۲ تابلوی محتشم رسیدیم که خانم دولتی گفت شما هر مصرع و هر بیت از ترکیب بند محتشم را می توانید در این نقاشی ها ببینید و سپس شروع کرد به مصیبت خواندن؛ یعنی همزمان با خواندن یکی از بندهای شعر محتشم، دست خود را به یک سمت از تابلو برده و اشاره می کرد که چگونه کشتی شکستخورده طوفان کربلا، در خاک و خون تپیده میدان کربلا؛ گر چشم روزگار بر او زار میگریست، خون میگذشت از سر ایوان کربلا.
همکارم در میان تابلوها به دنبال این بیت می گشت که این صید دست و پا زده در خون حسین توست و خانم دولتی با نشان دادن تابلوی موردنظر، توضیحاتی هم داد و گفت که گل و مرغ ایرانی یا خاتون های ایرانی در این تابلوها تاثیر داشته است.
خانم دولتی جلوی دوربین ایرنا قرار گرفت و گفت: ۱۲ تابلو در این مجموعه مربوط به نقاشی های واقعه عاشوراست که به سفارش حسن حبیبی موسس بنیاد ایرانشناسی به منصور وفایی یکی از نقاشان قهوه خانه ای که خوشبختانه هنوز در قید حیات هستند، سفارش داده شد.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی بعد از این مقدمه به سراغ تابلوی اول رفت و نشان داد که نقاش این تابلو چه هنرمندانه با قلم خود مرثیه سرایی کرده است که باز این چه شورش است که در خلق عالم است؛ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است. باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین؛ بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است. این صبح تیره باز دمید از کجا کزو؛ کار جهان و خلق جهان جمله در هم است. گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب؛ کآشوب در تمامی ذرات عالم است
وقتی سخن به آشوب رسید از خانم دولتی خواستم تا آشوب را در تابلوی وفایی نشانم دهد و او گفت ببینید که چگونه فرشته ها و عزاداران حسینی در این تابلو در آشوب هستند و بعد هم کشته شدگان صحرای کربلا را نشانم داد و گفت این ها هم در آشوب هستند.
البته هنرنمایی خانم دولتی هم جالب بود. مثلا وقتی به تابلوی چهارم رسید گفت نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند؛ طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید؛ باد آن غبار چون به مزار نبی رساند؛ گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید... و سپس توضیح داد که پیامبران قبل از رسول خدا (ص) از واقعه عاشورا خبر داشتند و این خبر را به یکدیگر داده اند تا به حضرت محمد(ص) می رسد و آن حضرت از این واقعه خبر داشته که محتشم در این بند به این موضوع تلمیح می کند و منصور وفایی این بند را به تصویر کشیده است.
وقتی به تالار نقاشیهای قهوه خانه ای و عاشورایی رسیدیم، خانم دولتی گفت که این تالار یکی از منحصر به فردهای مجموعه نمایشگاه های بنیاد ایرانشناسی و حتی در کشور است و در این مجموعه ۱۰۰ تابلو نگهداری می شود که برخی به صورت اهدایی بوده و برخی خریداری شده است
اگر شما هم علاقه مند به بازدید از این تابلوها باشید، هم می توانید به صورت سازمانی، دانش آموزی، دانشجویی و هم شخصی با روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی هماهنگ کنید و یک روز را هم اینگونه مرثیه سرایی کنید یا اگر توانستید یک مداح به همراه خود بیاورید تا دلی سیر گریه کنید.
خانم دولتی گفت که کرونا هم این نمایشگاه را به تعطیلی کشاند، مگر بازدیدهای یکی دو نفره ولی حال که کرونا تمام شده، بازدید آزاد است و سال گذشته استقبال به گونه ای بوده گاهی بازدیدهای روزانه به ۲۵۰ نفر هم می رسیده است.
به سراغ پرده های درویشی در گوشه ای دیگر از این تالار بزرگ رفتیم. خانم دولتی کنار یک تابلو ایستاد که به آن پرده عباسی می گویند و اینگونه توضیح داد که نام هر پرده بر اساس شخصیت اصلی پرده مشخص می شود که در وسط تابلو است. مثل پرده عباسی، علوی، حسینی یا حسنی که در اینجا دو پرده نقالی، عباسی هستند که هر دو کار اثر حسین همدانی است که یک تابلو در سال ۱۳۲۹ و یک تابلو در سال ۱۳۵۰ نقاشی شده ولی نقاش این آثار یک بار با دست راست و بار دیگر با دست چپ نقاشی کرده است.
چه جالب! در تابلویی که همدانی با دست راست کشیده، تقریبا ۷۲ قصه نزدیک به شخصیت اصلی تابلو را نقاشی کرده است. مثل کشته شدن حضرت علی اکبر(ع)، داستان طفلان مسلم، فرشته هایی که کارهای خوب و بد انسان را می نویسند، مار غاشیه و جوانمرد قصاب ولی در تابلویی که نقاش، با دست چپ کشیده، کمتر از ۷۲ داستان دیده می شود.