تهران- ایرنا- فیلم مستند «معضل اجتماعی» نشان می‌دهد که چگونه فضای مجازی ما را از ماهیت انسانی و ارتباطی خود خارج می‌کند؛ این یک فرایند غیر عقلانی است که برای نجات از آن باید سعی کنیم تا به یک فضای عقلانی برگردیم.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، بیست و سومین برنامه «مستندات یکشنبه» که زیرمجموعه سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران به پخش فیلم‌های مستند می‌پردازد، در روز یکشنبه ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۲، به نمایش فیلم مستند معضل اجتماعی ساخته جف اورلوفسکی محصول سال ۲۰۲۰ اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم نشست نقد و بررسی آن با حضور محمد هاشمی (دکترای فلسفه هنر و منتقد سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده (منتقد سینما) بود.

هاشمی در ابتدای این برنامه گفت: این فیلم، مثل هر فیلم خوب دیگری برای ما درباره چیزی که با قطعیت در زندگی روزمره خود قبول کردیم، پرسش ایجاد کرده و پایه‌های آن را متزلزل می‌کند. در ابتدای فیلم، جمله‌ای با این مضمون: «هیچ امر مهمی بدون نفرین وارد زندگی فانی‌ها (انسان‌ها) نمی‌شود» (تحت عنوان کپشن) روی تصویر می‌آید که متعلق به سوفوکل است. اودیپ شهریار مهم‌ترین تراژدی سوفوکل است که آنطور که ارسطو از آن نقل می‌کند، ما در آن با یک نوع از هامارتیا طرف هستیم که یک جور خطای اخلاقی است.

وی ادامه داد: در این فیلم نیز ما با موضوع فضای مجازی به عنوان امری که ما را درگیر کرده است، مواجه می‌شویم. از جهتی که درگیر آن شدیم گناهکاریم و از طرفی بی‌گناهیم که در دسترس آن قرار گرفتیم. البته این مسئله در فیلم با تاکید بر گناهکاری فضای مجازی جلو می‌رود اما در نهایت به این می‌رسد که نتیجه‌ای که از فضای مجازی حاصل می‌شود، به عملکرد ما در استفاده از آن مربوط است.

این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: فیلسوف فرانسوی به نام بودریار که سال ۲۰۰۷ فوت کرد، درباره فضای مجازی دوران خود (تلویزیون، رسانه‌ها و...) به اصطلاح شبیه‌سازی اشاره می‌کند. شما می‌توانید تفاوتی بین تمارض و شبیه‌سازی قائل شوید. به عنوان مثال در تمارض به بیماری شما متوجه دروغ می‌شوید اما در شبیه‌سازی ما علاوه بر اینکه به بیماری تظاهر می‌کنیم، نشانه‌های بیماری را نیز در خود ایجاد کرده و خودمان نیز باور می‌کنیم که بیمار هستیم. وضعیتی که امروز ما در فضای مجازی با آن مواجه هستیم و موضوع فیلم نیز هست، همان وضعیت شبیه‌سازی یا واقع‌نمایی است.

هاشمی در ابتدای صحبت‌هایش گفت: در واقع ما متوجه نیستیم که در حال کنترل شدن و مصرف شدن هستیم. همانطور که در فیلم نیز گفته می‌شود، در این فضا مرزهای بین حقیقت و دروغ در حال از بین رفتن است. بنابراین ما نمی‌توانیم در این فضا مرزها را به درستی تشخیص دهیم. نظریات مختلفی از سوی فیلسوف‌های مختلف در این باره مطرح شده است.

وی افزود: مثلا فیلسوفی به نام ریمون بودون معتقد است که پدیده‌های اجتماعی پیشگیری ناپذیر هستند. یعنی در ابتدای پیدایش اتفاقی، متوجه قابلیت‌های آن می‌شویم اما وقتی آن اتفاق در دسترس عموم قرار می‌گیرد، کم‌کم از حوزه دسترسی ما خارج شده و خودش شروع به عمل کردن می‌کند. در واقع ما آن اتفاق را ایجاد می‌کنیم تا دنیا را تغییر دهیم اما بعد از شکل‌گیری، آرام آرام او شروع به ایجاد تغییر در دنیا می‌کند و موارد پیش‌بینی ناپذیری به وجود می‌آید.

این کارشناس فلسفه هنر در ادامه صحبت‌هایش گفت: نکته‌ای که اساسا همیشه در هنر و فلسفه مطرح شده، مواجهه با فضای تکنولوژیک است. تکنولوژی در ابتدا به این دلیل به وجود آمده تا برای ما رفاه و آسایش به همراه داشته باشد اما شاید بتوان گفت که بیشتر از رفاه، برای ما مشکلاتی به همراه داشته است. به صورتی که رفاه را بیشتر برای ثروتمندان و قدرتمندان به ارمغان آورده اما برای طبقه دیگر اتفاقی برعکس رخ داده است.

هاشمی ادامه داد: مسئله این است که ما در حال زندگی در یک دنیا هستیم. در واقع هرچه سرمایه‌داران برای خود ثروت تولید کنند، تفاوتی در اینکه همگی روی یک زمین در حال زندگی هستیم، ایجاد نمی‌کند. زیرا همگی در بیشتر گرم شدن زمین دخیل هستیم. البته آنها (سرمایه‌داران) تاثیر بیشتری در این وضعیت دارند. اتفاقی که همیشه نگرانی ایجاد کرده، حاکمیت نخبگان علمی است که منتج به یک جور جامعه طبقاتی می‌شود. در چنین وضعیتی، این نخبگان علمی هستند که سرنوشت ما را تعیین می‌کنند. این اتفاق وضعیتی را ایجاد می‌کند که پیشرفت‌های علمی اتفاق می‌افتد، اما همراه با آن پیشرفت اخلاقی به وجود نمی‌آید.

وی افزود: همانطور که در فیلم دیدیم، تکنولوژی باعث جدایی گروه‌های مختلف از یکدیگر می‌شود و حتی بین اعضای یک خانواده چالش ایجاد می‌کند. مستند «معضل اجتماعی» اشاراتی به فیلم‌های ترمیناتور و ماتریکس دارد که بسیار جالب است. در این فیلم‌ها نیز ما شاهد این هستیم که چطور محصول علم و تکنولوژی بر ما غلبه می‌کند. فیلم ماتریکس نمونه جالبی است که نشان می‌دهد آدم‌ها چطور در وضعیت دروغینی محبوس شدند تا از قوه‌های تخیلشان استفاده شود و بعد دور ریخته شوند اما خودشان فکر می‌کنند در فضای سفید و رفاه گونه‌ای در حال زندگی هستند.

این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: به نظر می‌رسد این فیلم نیز در حال گفتن این نکته است که در پشت جریانات فضای مجازی که متعلق به سرمایه‌داری است، قوه‌ها و آگاهی‌های ما در حال مورد بهره‌برداری قرار گرفتن است. در حقیقت این فیلم به ما پیشنهاد می‌کند که به عقل و آگاهی خودمان متکی شویم تا از فضایی که دنیای مجازی برای ما ایجاد کرده، جدا شویم. پیامدهایی که در فیلم می‌بینیم، فضای مجازی برای ما ایجاد کرده است؛ به‌گونه‌ای انگار ما را از ماهیت انسانی و ارتباطی خود خارج می‌کند. این یک فرایند غیر عقلانی است که برای نجات از آن باید سعی کنیم تا به یک فضای عقلانی برگردیم.

هاشمی ادامه داد: به نظر برخی از فیلسوف‌ها که در فیلم نیز نشانه‌های آن دیده می‌شود، ما باید یک عزم و سازماندهی اجتماعی برای تغییر ایجاد کنیم. در این راستا توجه به نیازها و علایق اصیل خودمان موضوعی مهم است. زیرا فضای مجازی در حال تغییر نیازها و علایق ماست. مثلا با استفاده از فیلترهایی در فضای مجازی کاری می‌کنند تا چهره شما به صورت دیگری دیده شود و به این ترتیب شما چیزی را می‌پذیرید و به آن نیاز پیدا می‌کنید که خودتان نیستید. به نظر برخی از فلاسفه برای رفع این مشکل باید با طبیعت همدلانه‌تر رفتار کنیم یا به سینما و ادبیات نزدیک شویم.

وی در ادامه عنوان کرد: فیلسوفی به نام هابرماس که با تکنولوژی موافق است و آن را لازمه زندگی می‌داند نیز معتقد است که برای جلوگیری از غلبه تکنولوژی، باید به یک جور گفتگوی جمعی برسیم. در فیلم نیز به این موضوع اشاره شده اما می‌بینیم که چطور فضای مجازی جلوی گفتگوی افراد با یکدیگر را می‌گیرد. البته در فضای کامنت پست‌ها می‌توان گفتگویی را ایجاد کرد اما این گفتگو حقیقی نیست. در حقیقت گفتگویی که در فضای مجازی ایجاد می‌شود، بیشتر از اینکه فضای همدلانه را بین ما تقویت کند، ما را به جان همدیگر انداخته و جنگ ایجاد می‌کند.

این کارشناس فلسفه هنر در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: کانت قرن‌ها پیش گفته است برای جلوگیری از اینکه بر ذهن‌های ما کنترل ایجاد شود، باید شجاعت و شهامت به کار گیری عقل خود را داشته باشیم. یعنی بر چیزی که از آن استفاده می‌کنیم، با عقل خود مسلط شویم تا حقیقت را از غیر آن تشخیص دهیم. هابر ماس نیز به موضوع عقل خود تعیین‌گر جمعی اشاره می‌کند و معتقد است که از این طریق می‌توان به کارکردی از عقل رسید که کانت از آن صحبت کرده است. البته نباید فراموش کرد که این اتفاق فقط در فضای حقیقی امکان رخ دادن دارد.

هاشمی بیان کرد: در این فیلم نیز گفتگوی جمعی هابر ماسی در حال رخ دادن است. این نشانه یک جامعه سالم است که در آن آدم‌ها می‌توانند درباره مسائل اجتماعی خود حرف بزنند. یک حالت این است که گروه‌های مختلف در جامعه به جان یکدیگر بیفتند و حالت دیگر این است که مسئولان فضایی را ایجاد کنند که افراد بتوانند در آنجا با یکدیگر صحبت کنند. به نظر می‌رسد که فیلم با دیدگاه هابر ماسی موافق است و فکر می‌کند گفتگو و بحث درباره این معضل اجتماعی، سبب می‌شود تا ما در مسیر تفکر به سمت جلو حرکت کنیم. فیلم در نهایت معتقد است که باید چنین دیالوگی بر سر مسائل اجتماعی اتفاق بیفتد.

در ادامه جلسه به حاضرین واگذار شد تا پرسش‌، نقد و نظر خود را مطرح کنند.

مستند «معضل اجتماعی» به تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان، به ویژه در نوجوانان می‌پردازد.