تهران- ایرنا- مدیر زمین‌شناسی دریایی سازمان زمین شناسی با اشاره به نوسانات منفی تراز آب دریای خزر به دلیل تغییر اقلیم و عدم اختصاص حق آبه آن، گفت: کاهش تراز آب خزر، پیشروی تالاب‌های ساحلی به سمت این دریا را در آینده قوت می‌بخشد و این پدیده در گیلان و حتی تا شرق مازندران تا حاشیه ساحلی میانکاله و خلیج گرگان قابل مشاهده است.

به گزارش ایرنا از سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور، «مسعود زمانی پدرام» درباره دریای خزر و چالش‌های زیست محیطی آن، تغییرات سطح تراز آب را از مهمترین چالش‌های زیست‌محیطی کشورهای حاشیه دریای خزر نام برد و افزود: دریای خزر به عنوان بزرگترین بدنه آبی بسته جهان، از طریق اثر دریاچه، بر آب و هوای منطقه پیرامونی خود اثرگذار است.

وی، نوسانات اخیر تراز آب دریای خزر را به تغییرات اقلیم و نوسانات آب و هوایی جهانی و منطقه‌ای مرتبط دانست و یادآور شد: شناسایی الگوی دقیق نوسانات تراز آب خزر طی «هولوسن» و نیز نقش آن‌ها در الگوی انباشتگی رسوبات دریای خزر نیاز به شناسایی رخداد ثبت شده رسوبگذاری در دریا و نیز سن سنجی واحدهای کرونواستراتیگرافی دارد که توسط دفتر زمین شناسی دریایی تحت بررسی است.

این مسوول ادامه داد: تراز آب و نوسان آن اهمیت اساسی در چرخه آب خزر و اکولوژی آب عمیق و مناطق ساحلی دارد و با وجود مطالعات گسترده در مورد تاریخچه نوسان تراز آب کاسپین در کواترنری پایانی، هنوز پرسش‌های بی پاسخ در مورد گستره نوسان تراز آب و زمان بندی آن از هولوسن تاکنون وجود دارد.

زمانی پدرام تاکید کرد: در یک نگاه کلی، نوسانات سطح آب که به طور عمده با پسروی دریای کاسپین همراه بوده است، در مناطق خشکی اثرات خود را به صورت بافت و ساختارهای رسوبی بر روی رسوبات ساحلی استان گیلان که قسمتی از محدوده مورد مطالعه در طرح تحول زمین شناسی دریایی است، به جا گذاشته است.

به گفته وی، وجود تراس‌های دریایی پله‌ای به ضخامت‌های مختلف در نواحی مانند «لسکوکلایه» و «آستانه اشرفیه» تا «رشت» و نیز وجود تیغه‌های سیلیسی کلاستیک و احتمالا کربناته دریایی به جا مانده به موازات خط ساحل فعلی که به صورت نوارهایی در لابه لای رسوبات رودخانه‌ای مناطق ساحلی و حتی دور از ساحل تا مناطق مرتفع‌تر دشت خشک ساحلی وجود دارند، پسروی و کاهش سطح آب دریای خزر را به اثبات می‌رساند.

مدیر زمین شناسی دریایی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی ایران خاطرنشان کرد: این شرایط علاوه بر اثرات منفی زیست محیطی، مشکلات متعددی را از جمله انجام لایروبی‌های مداوم در اسکله های موجود ساحلی استان و نیز خود تالاب بندر انزلی ایجاد کرده است.

وی اظهار داشت: از طرفی کاهش آب ورودی رودخانه های مهم ساحلی از جمله سفید رود به داخل دریای خزر و نیز تداوم و غالب بودن جریان ها و فرآیندهای دریایی موازات خط ساحلی نسبت به بار بستر ورودی رودخانه ها به دریا، سبب تشکیل تیغه ها و برجستگی های رسوبی کشیده در مناطق کم عمق خزر شده است که این فرآیندها، پیشروی تالاب های ساحلی به داخل آب دریای خزر را در آینده تسهیل کرده و قوت می بخشد، این پدیده در استان گیلان و حتی تا شرق استان مازندران و تا حاشیه رو به دریای تالاب میانکاله و خلیخ گرگان قابل مشاهده کرده است.

زمانی پدرام، از اجرای مطالعاتی در این حوضه آبریز خبر داد و گفت: این مطالعات با عنوان پروژه های ژئوشیمی رسوبی و آلاینده های زیست محیطی استان گیلان در دستور کار قرار دارد که در سه برگه رشت، آستانه اشرفیه و لسکوکلایه در مراحل نمونه برداری از ۱۸۱ نمونه خشکی و ۶۷ نمونه رسوبات بستر دریا مورد بررسی قرار گرفته و قرار است تا سه ماهه نخست ۱۴۰۳ تعداد ۶ برگه دیگر در مناطق رودسر، بندر انزلی، رضوان شهر، هشتپر، چوبی و آستارا تهیه شود.

وی تاکید کرد: در نتایج اولیه به دست آمده در این پروژه ها، برخی عناصر به ویژه فلزات سنگین در مقایسه با فراوانی پوسته ای و مقادیر استاندارد مجاز معرفی شده، افزایش تمرکز یافته اند. در بخش خشکی عملکرد فعالیت های انسانی باعث افزایش غلظت برخی عناصر همانند آرسنیک، کادمیوم، گوگرد، مس، اورانیوم و توریم شده است که شاخص غنی شدگی بیشتر از یک را دارند.

این مسوول سازمان زمین شناسی ادامه داد: شاخص آلودگی در خشکی نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از وجود آلودگی متوسط در بخش خشکی است، به گونه ای که عناصر اورانیوم، توریم، گوگرد، آرسنیک، گاها کروم و سرب با درجات قوی از آلودگی را نشان می دهند.

زمانی اضافه کرد: در بخش دریا نیز اقدام به نمونه برداری از بیشتر ایستگاه های خزر کردیم که عدم آلودگی را نشان می دهد، اما نتایج به دست آمده از آنالیز نمونه ها وجود عناصر آرسنیک، کادمیوم، گوگرد، گاها مس نیز درجه های آلودگی شدید را در نقاط نمونه برداری نشان می دهند.

مدیر زمین شناسی دریایی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی ایران تاکید کرد: شاخص ریسک اکولوژیکی در بخش خشکی نشان می دهد که اکثریت نمونه ها در محدوده خطر کم جای دارند و گاهی اوقات مواردی از خطر متوسط تا شدید نیز مشاهده می شود. با بررسی مقادیر اولیه عناصر، ماهیت ژئوشیمیایی آنها، بررسی مقادیر ضریب پیرسون، نمودار دندروگرام عناصر و با توجه به فاکتور غنی شدگی می توان به وجود منابع تامین کننده زمین زاد و انسانزاد پی برد.

وی با بیان اینکه یک منبع زمینی هیبریدی در منطقه می تواند وضعیت پراکندگی بسیاری از عناصر اشاره داشته باشد. وجود شبکه متراکم آبراهه ای فعال در هر سه محدوده همانند رودخانه سفیدرود، زرجوب، دهکا و زیلکی، منجر به انحلال سنگ های مسیر شده و رسوبات حمل شده از مناطق بالادست می توانند از جمله دلایل وجود عناصر ژئوژنیک منطقه باشند.

زمانی پدرام خاطرنشان کرد: ورود فاضلاب‌های شهری، روان آب‌های حاصل از شیرابه محل‌های دفن زباله‌ها، وجود گونه‌های گیاهی آبزی مهاجم، فعالیت‌های مرتبط با کشاورزی به ویژه استفاده از کودهای شیمیایی به ویژه فسفاته حاوی فلزات سنگین نظیر کادمیوم، سرب، روی، اورانیوم آرسنیک، کروم، آفت کش ها و قارچ کش ها به عنوان مهمترین منابع انسان‌زاد تولید این عناصر ذکر به شمار می روند.

شایان ذکر است؛ دریای خزر پهنه آبی که از جنوب به ایران و از شمال به روسیه ختم می‌شود و در گذشته با شکوه خود بخشی از دریای «تِتیس» بوده که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل می‌کرد.

این دریا که بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی محسوب می‌شود امروز حال خوشی ندارد و نفس‌های آن عمیق‌تر شنیده می‌شود؛ خزر هر چند که در طول حیات خود با نوسانات منفی آب همراه بوده است، اما به باور محققان، در دهه ۷۰ میلادی تراز آب آن به منفی ۲۹ سانتی‌متر رسیده و اکنون تراز آن به ۲۸.۸ رسیده است و آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند تراز آب این پهنه آبی از ۳۰ سانتی‌متری عبور کرده و به کمترین تراز آب در ۱۰۰ سال اخیر خود برسد. دلیل آن هم مشخص است: «تغییر اقلیم»، «گرمایش زمین» و «تبخیر» و بعد از آن «دستکاری انسان‌زاد».

حضور بیش از۴۰۰ گونه آبزی، اهمیت خزر را بیشتر کرده است، چون در میان اسامی گونه‌های ارزشمند آن، ماهیان خاویاری و فوک خزری به چشم می‌خورد، از این‌رو سلامت و حیات این دریا به معنای بهره‌مندی از نعمت‌ها دریای خزر است، اما تحقیقات اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت به ما می‌گوید ۶ درصد از ماهیان دریای خزر در طبقه به شدت در معرض انقراض و مابقی در طبقات آسیب پذیر (۲ درصد)، در معرض خطر انقراض (۶ درصد)، در معرض تهدید (هشت درصد)، نیازمند حفاظت (۲۱ درصد)، کمترین نگرانی (۳۶ درصد) و اطلاعات ناکافی (۲۱ درصد) تعلق دارند. شاید به همین دلیل باشد که روز ۲۱ مرداد مصادف با ۱۲ آگوست توسط کشورهای حاشیه این دریا به نام روز دریای خزر نامگذاری شد؛ پیمان نامه مشترک کشورهای حاشیه دریای خزر که به عنوان کنوانسیون تهران شناخته می‌شود در سال ۱۳۸۲ امضا و از ۲۱ مرداد سال ۱۳۸۵ اجرایی شد.

هدف این کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر از همه منابع آلوده کننده و حفاظت، نگهداری، احیا و استفاده منطقی و پایدار از منابع زنده آن است و بر این اساس پنج کشور ساحلی دریای خزر با آگاهی از اثرات مخرب آلودگی ناشی از منابع مختلف فعالیت‌های انسانی، تصمیم خود را برای حفظ منابع زنده دریای خزر گرفتند تا این گنجینه ارزشمند برای نسل‌های حاضر و آینده حفظ شود و ساکنان آینده این منطقه نیز از وجود آن بهره ببرند. هدف از برگزاری روز ملی دریای خزر به عنوان رویداد فرهنگی و اجتماعی، شناساندن ظرفیت‌های دریای خزر و مخاطرات تهدید کننده این دریا است.

در حال حاضر مهمترین تهدیدات دریای خزر کاهش ذخایر ماهیان، تخریب سواحل، خطر کاهش تنوع زیستی، کاهش کیفیت محیط زیست و گونه‌های بیگانه مهاجم و مهمتر از همه کاهش تراز آب به دلیل عدم تامین حق‌آبه آن و تغییر اقلیم است.